شیراز ۹۵ در گفت و گو با پزشک و گدا!

خبر پارسی – فرزاد صدری – احترام و تکریم شهروندان از دیرباز مورد توجه ایرانیان قرار داشته و پاسداشت کرامت شهروندان همواره در فرهنگ ایرانی جاری و ساری بوده است.

در تاریخ اسلام نیز حکومت‌ علوی‌ تمام‌ توان‌ خود را برای‌ خدمت‌ به‌ مردم‌ به‌ کار گرفت‌ و از نظر اسلام و آیات قرآن، “مردم” یکی از ارکان اساسی حکومت هستند. قرآن مجید می فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط…»؛ یعنی ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب (آسمانی) و میزان (شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند…

در این گزارش نمی خواهیم از جایگاه مردم در حاکمیت و یا رابطه حکومت و مردم سخن بگوئیم.این گزارش نکته نظرات شهروندان شیرازی و بیان خواسته های آنها برای شیراز سال ۱۳۹۵ است.توجه به خواسته های معقول و منطقی مردم برای داشتن شیرازی آبادتر و شادتر هدف غایی این گزارش است.

گزارش خود را نه از شمال و نه از جنوب شهربلکه از قلب تپنده شهر شیراز یعنی فلکه ستاد آغاز می شود.جایی که گدا و پزشک به وفور یاد می شود و دانشگاهی و بی سواد شانه به شانه هم راه می روند!

حد فاصل میدان امام حسین(ع) یا همان فلکه ستاد و میدان نمازی تا چشم کار می کند ساختمان پزشکان می بینی که در مسیر آنها نیز تا چشم کار می کند گدایان می بینی که دیالوگ هایشان تکراری است!اغلب پولی برای درمان می خواهند و بعضی هم که درمان شده اند پول برای برگشت به شهرشان لازم دارند!

در این مسیر دانشکده های پزشکی و مهندسی هم بر جلال و جبروت این منطقه افزوده اند اما به موازات این جلال و جبروت فقر فرهنگی رهگذرانی را مشاهده می کنید که یا گدایی می کنند یا محیط زیست را آلوده می کنند یا با انواع و اقسام صدای بوق توجه شما را به خود جلب می کنند! به این آدم ها اضافه کنید بیماران سرگردان و همراهان بیمار را که در ساختمان های متعدد پزشکی و بیمارستان های سعدی و نمازی و درمانگاه های مطهری و امام رضا(ع) دچار روزمرگی و تکرار بی حوصله لحظه ها هستند!

به میان همین آدم ها می رویم با تضاد فرهنگی و اخلاقی و آرزوها یشان!می پرسیم شیراز ۹۵ را چگونه می خواهند و خواسته هایشان از مدیران شهری و اجرایی برای شیراز ۹۵ چیست؟

۱۰۰۰px-Shiraz_Chamran_Pano

مسعود یک کارمند در همین مسیر است.او مسیر ستاد تا نمازی را تهوع آورترین مسیر دنیا می داند!مسیری پر از تابلوهای چشم نواز که عالی ترین سطح سواد دنیا را دارد اما رهگذرانش از خجالت تابلوها بیرون می آیند! اشاره او به انبوه تابلوهای پزشکی و دانشکده های مهندسی و پزشکی و نهادهایی چون جهاد دانشگاهی و هلال احمر و دانشگاه علوم پزشکی است اما آنچه در میان رهگذران این مسیر می بینیم کمتر نشانی از یک مسیر دانشگاهی و امدادی و بشر دوستانه است.

مسعود می گوید:نمی دانم چه اصراری است که همه پزشکان شهر را در این نقطه از شهر جمع می کنند.در این مسیر تا دلتان می خواهد داروی جسم به شما عرضه می کنند اما دریغ از داروی روح!فست فودها در کنار داروخانه ها یک تناقض عجیب فرهنگی را بوجود آورده اند و هیچ کس بر این نقطه از شهر مدیریت نمی کند.

او با اشاره به دانشگاهی بودن این مسیر می گوید:خجالت آور است که از یک سو تابلوهای دانشکده های پزشکی و مهندسی و جهاد دانشگاهی و دانشگاه علوم پزشکی و هلال احمر چشم شما را می نوازد اما در سوی دیگر فست فودها و بیرون برها جای کتابفروشی ها را گرفته است!اخیر و در این مسیر دو کتابفروشی تعطیل شدند تا احتمالا بانک ها و موسسات مالی یک سئوال قدیمی را در ذهن شما زنده کنند.علم بهتر است یا ثروت؟! از قول من بنویسید به شیراز ۹۵ در حد موضوع انشا نگاه نکنید.شیراز ۹۵ را سکوی پرش افق نگاهتان قرار دهید و زیر پوست شهر را عمیق تر ببینید.

مسعود راست می گوید.تناقض موجود در مسیر ستاد تا نمازی دقیقا تقابل علم و ثروت را در ذهن رهگذران دور اندیش زنده می کند.مراکز دانشگاهی از یک سو،بانک ها و اغذیه فروشی ها از سوی دیگر به شعارهای کاندیداهای انتخاباتی و مدیران نالایق می ماند که شعار می دهند تا حرفی زده باشند!

آزاده دانشجوی مهندسی است.او از زاویه ای دیگر  به شیراز نگاه می کند.آزاده با اشاره به وضعیت نامطلوب ریخت شناسی مسیر ستاد تا نمازی می گوید:خیلی از مسیرهای شیراز همین وضعیت را دارد.شما از نمازی تا فلکه گل سرخ را نمی توانید مستقیم بروید!فلکه ستاد که درب و داغان است.چهارراه زند که اشک هر شهروند مسئوولیت پذیر را در می آورد و فلکه ولیعصر و آن پل کذایی کابلی همه حرص آدمی را یک جا قورت می دهد!ترمینال مدرس که قصه اش طولانی است و بعد پایگاه و فلکه گل سرخ.آقا اصلا کجای این شهر آباد است؟شورا یا شهرداری یا دیگر  دستگاههای فرهنگی و اجرایی واقعا برنامه ای هم برای زیبا سازی شیراز در سال ۹۵ دارند؟در خبرها آمده بود شیراز برای سال های ۹۵ و ۹۶ پایتخت جوان جهان اسلام انتخاب شده است،با این ریخت می خواهیم پایتخت داری کنیم؟آن هم پایتخت جوان؟!گاهی واقعا شوخی های بی مزه ای می شنوم. ای کاش حداقل گزارشی که شما می گیرید را کسی بخواند اصلا از قول من بنویسید آقای مدیر! خانم مسئوول! اگر ذره ای دلتان به حال شیراز می سوزد لااقل کمی روزنامه بخوانید!باور کنید مدیران ما اگر روزنامه ها عکسشان را کار کرد نگاهی به آن می اندازند آن هم فقط خبر خودشان را!بنویس شیراز ۹۵ مدیر برنامه ریز می خواهد مدیری که زخم نازیبایی شهر غرورش را له می کند آنقدر که تا شهر زیبا نشود خواب بر چشمانش حرام می شود!

مریم یک فارغ التحصیل دانشگاهی است.او در پاسخ به سئوال ما کمی فکر می کند و می گوید:آقا بنویس خیلی عقبیم خیلی! هر چقدر هم که کار کنید باز هم عقبیم!بنویس شهر قافد رنگ و شور و نشاط است.بنویس وضعیت باغچه ها اصلا خوب نیست انگار شیرازبه یک شهر جنگ زده مثل آن چیزی که در فیلم های جنگی می بینیم شبیه است.

بنویس کتابفروشی ها روز به روز از تعدادشان کم می شوند و شهر در میان رشد بی رویه فست فود فروشی ها خفه می شود!بنویس چرا از اتوبوس ها استفاده بهینه ای نمی شود؟چرا اتوبوس ها فرهنگسرای سیار نیستند؟چرا هیچ فیلم آموزشی از هیچ اتوبوس درون شهری پخش نمی شود؟چرا هیچ کاتالوگ فرهنگی در اتوبوس ها توزیع نمی شود؟اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و نهاد کتابخانه های عمومی و شورای شهر و شهرداری برای فرهنگسراهای سیار سطح شهر که اسم آن را خط واحد گذاشته اند چه برنامه ای دارند؟بنویس شیراز ۹۵ به جای دیوار مهربانی پاسداشت اندیشه می خواهد.تکریم شهروند و توجه به فرهنگ عمومی را لازم دارد.بنویس چرا کسی از من به عنوان یک فارغ التحصیل دانشگاه دولتی هیچ برنامه ای نمی خواهد بنویس شیراز ۹۵ باید شیراز پاسخگو باشد بنویس احترام به نکته نظرات شهروند در سال آینده سر لوحه شورا و شهرداری و دستگاه های فرهنگی و دانشگاهی باشد.بنویس اعضای شورای شهر شیراز وقتی به اروپا می روند هرکدام دو ایده با خود بیاورند و یکی از آنها را عملی کنند اگر فقط در سال آینده یک سفر اروپایی رفتند و فقط یک ایده سوغاتی آنها در زمینه زیباسازی شهر عملی شود ۱۱ ایده اروپایی در زمینه زیبا سازی شهری عملی می شود و این یعنی شیراز ۹۵ زنده است به روز است و زیباست!

سعید یک پزشک است.چشم انداز شیراز را در سال آینده از نگاه او می خواهم.با بی حوصله گی پاسخ می دهد:خیلی فرصت نمی کنم به این مسائل فکر کنم. مریض دارم و باید به مریضم رسیدگی کنم!می گویم شیراز هم مریض است آقای دکتر.به درمان شما احنیاج دارد!می خندد و می گوید : من طبیبم پسر جان مرا چه به روزنامه و شهر و مشکلاتش!من به مشکلات بیماران رسیدگی کنم هنر کرده ام!

او یک پزشک بود.نمی دانم پزشک خوبی بود یا نه اما قطعا شهروند ایده آلی نبود!یهترین فضای شهرم را به او داده اند اما حاضر به کمترین همکاری برای ایده پردازی برای شهرش نیست!موضوعی که می تواند در فهرست نگاهای سال آینده به شیراز قرار گیرد.

دلخور از این پزشک که امیدوارم بیمارانش را درست معاینه و معالجه کند به سراغ شهروندی می روم که دستی بر گدایی دارد! می روم تا از او هم ایده گدایی کنم!دنیا را چه دیده ای شاید ایده های یک گدا شهر را از این وضعیت آشفته خلاص کند.

خودم را در مسیر یکی از آنها قرار می دهم.زنی که نسخه درمانی اش را بهانه گدایی کرده است. اسکناسی ۵ هزارتومانی را به سمت او می گیرم می گویم:این ۵ هزارتومان برای شماست به شزطی که سئوالم را جواب دهی! نگاهی بهت زده به من می کند و می گوید: چه سئوالی را باید جواب دهم؟می گویم:به نظر شما شهرداری باید چه کار کند تا شهر زیباتر شود؟ می گوید:خب گل های قشتگ در باغچه بکارد یا در همین چمن های بلوار چراغ های زیبا بزند و آنها را گلکاری کند اگر دیوارها هم نقاشی کند زیبا می شود.به او می گویم:به نظرت اگر امثال تو هر روز از مردم کمک نخواهند قشنگ تر نیست؟!ناراحت می شود و می گوید:من آنجور که تو فکر می کنی نیستم من مریضم و پولی برای دکتر ندارم.می دانم بحث با او بی فایده است اسکناس را به او می دهم و به سخنان پزشکی فکر می کنم که می خواست به بیمارانش برسد.بیمار او اما گدایی می کرد.گدایی می کرد تا پول ویزیت او را دربیاورد! پزشک محترم اما پاسخی به گدایی ایده من نداد و هیچ برنامه ای برای شیراز ۹۵ نداشت!آن زن گدا لااقل از گل کاری و چراغانی گفت آقای پزشک اما به من گفت: مرا چه به روزنامه و شهر و مشکلاتش!

راستی شما چطور فکر می کنید؟مشکلات شهر تا چه اندازه به شما مربوط می شود؟شما به عنوان مدیر،به عنوان مسئوول، به عنوان کارمند و یا کارگر، به عنوان شهروند و با دهها عنوان دیگر چه برنامه ای برای شیراز سال ۱۳۹۵ دارید؟ما در روزنامه هر روز و همیشه به شما فکر می کنیم.به شما که مدیر این شهر هستید.به شما که در این شهر درس می خوانید.به شما که کارمند ادارات این شهر هستید. به شما که در این شهر طبابت می کنید و حتا به شما که در این شهر گدایی می کنید!ما در روزنامه به همه شهروندان فکر می کنیم و شیراز را برای همه آنها زیبا می خواهیم.برنامه شما برای شیراز ۱۳۹۵چیست؟اگر به آن فکر نکرده اید تعطیلات نوروزی فرصت خوبی است تا ایده هایتان را به روزنامه های شهرتان بدهیم ما مشتاقانه منتظر نظرات شما هستیم!

منتشر شده در روزنامه افسانه

1 دیدگاه برای “شیراز ۹۵ در گفت و گو با پزشک و گدا!

  1. باسلام ودرود
    ضمن تبریک سال جدید باید به شما خبرنگار محترم وهموطنان گرامی باید بگویم خیلی از جواب ان دکتر عاقل دلگیر نشوید چرا که او براستی انقدر عاقل وفهمیده است که بداند کسی مانند دکتر حسابی وقتی می گوید جهان سومی از اینرو جهان سومی است که اگر بخواهد کشورش را اباد کند خانه اش خراب می شود پس اگر نمی خواهی خانه ات خراب شود کاری به اباد کردن کشورت نداشته باش ودستت روی کلاه خودت باشد براستی ما جهان سومی هستیم وگرنه اینهمه بدبخت نبودیم که باوجود منابع مختلف بالاترین نرخ بیکاری وفقرو… راداریم راستی بهداشت بالای دروازه کازرون قلب شهر روبروی مرکز بهداشت استان از این منطقه هم دیدنی تر است عکس های این منطقه توریستی شیراز را در خبرهایتان بگزارید جلب توریست می کند والبته بنویسید بوی عطر این منطقه هر رهگزری را مسحور می کند حیف است کسی ازنقاط مختلف این نقطه شیراز را بلد نباشد بهرحال از گزارش خوبتان که شایدباعت در تغییروارتقا مبلمان شهریمان بشود متشکرم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.