خبر پارسی – اتفاقات ۸۸ هر کس را به مسیری کشانده بود . تو گویی “بم” سیاسی در اردوگاه اصلاح طلبان رخ داده و ریشترهای پس لرزه هایش دست بردار نیست.
برخی قیم مابانه در پی تحریم صندوق های رای بعدی بودند و عده ای قهر با نظام را در پیش گرفته و راه های ناصوابشان را طریق صالح می پنداشتند.
در این گیر و دار و در انتخابات مجلس نهم ، رییس دولت اصلاحات رایی را به صندوق انداخت که خیلی ها در باور و تصور اولیه خود ، این رای را عامل انشقاق اصلاح طلب ها می دانستند. اینکه برخی از این جناح در پی قهر با صندوق بودند و او آنچنان کرده و در روستایی در دماوند ، قاعده بازی را بر هم زده بود، می توانست خیمه گاه اصلاح طلبان را در ورطه آتشی خود برپا کرده بیاندازد.نگرش سیاوش گونه اصلاحات اما باید پای نظام و رهبری و داشته های انقلاب می ماند و به از آتش اثبات، سالم بیرون می آمد.
پیغام رای “دماوند ” بعدها خود را بیشتر و بهتر نشان داد. هم در انتخابات ریاست جمهوری و هم در انتخابات اخیر. آنجا بود که خروج از حاکمیت که برچسبی از سوی رقبا به اصلاح طلبان بود رنگ باخت و ثابت شد در سایه دموکراسی و همراهی با مردم می توان به هر موفقیتی رسید حتی اگر رقیب زمین بازی را به میل خودش کج کرده و برای جلوگیری از گل خوردن، اتوبوس که نه، بونکر سیمانی را مقابل دروازه اش پارک کرده باشد! حتی تر اینکه صدای “رسایی” در رسانه ملی داشته و حریف را ممنوع الهمه چیز بپندارد.
رای دماوند مثل پشتک های احمد عابدزاده در ملبورن و روز تاریخی ۸ آذر ۷۶ بود. جایی که عصیان زده ای عصبی به تور دروازه ای که دو توپ درونش روییده بود آویزان شد تا قاعده بازی را بر هم بزند اما احمد با پشتک ها و لبخندهایش همه را امیدوار نگه داشت.
اینجا هم کم به تور دروازه اصلاح طلبان آویزان نشدند. اصلا شکل کار انگار باید اینگونه باشد. “تهامی” کم نام و نشان هم می تواند برگ برنده باشد گو اینکه در لیست امید هم “تهامی” ها کم نبودند. تهامی های لیست امید نه چهارده تا که سی بازیکن حریف را دریبل زدند و این بار “عادل” سیاست که در پله سی و یکم نشسته بود نمی توانست مانند “عادل ۹۰” تهامی های لیست امید را خالی بند بپندارد.
اصلا شکل کار انگار باید اینگونه باشد. دایی همیشه گلزن، پاس گل بدهد و خداداد گلزنی کند.
از روی بند کفش مارک بوسنیچ به جام جهانی رفتن تعبیر مشابهی جز از زیر سبیل دوستان به بهارستان رفتن ندارد.
حالا اثرات رای دماوند بیشتر معلوم می شود و آنچه “خدا” داد را بابد ارج نهاد.
اردوگاه رقیب قطعا تاکنون فهمیده که به جای مهار “مسی” های حریف باید ” استاد اسدی” های خودش را مهار کند!گل به خودی شان مبارک!