بستن پرونده حاشیه های پایتختی جوانان جهان اسلام و فرصت ترویج مکتب فلسفی شیراز

خبر پارسی –انتخاب شهر شیراز به عنوان پایتخت جوانان جهان اسلام هم فرصتی برای دیپلماسی فرهنگی و فرصت گفت و گو بین جوانان جهان اسلام با محوریت شیراز و مکتب فلسفی این شهر است و هم فرصتی برای وحدت جوانان حوزه تمدن اسلامی است.

در دیپلماسی فرهنگی این فرصت برای ما فراهم می شود تا فرهنگ صلح و مدارا مبتنی بر جهان بینی اسلامی را به دنیای بیرون عرضه کنیم و خصوصیات منحصر به فرد فرهنگی خود را در سطوح دو یا چند جانبه ترویج کنیم.

نزدیک به سه دهه است که از خطر تهاجم فرهنگی صحبت می کنیم و همه می دانیم که حتا قویترین کشورها ترجیح می دهند تا آنجایی که ممکن است از شیوه های فرهنگی برای بیان و تحمیل دیدگاه های خود استفاده کنند.

در بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی “ارائه تصویر درست و واقعی از نظام جمهوری اسلامی و واقعیتها و پیشرفت های ایران امروز، در کنار ترویج زبان و ادبیات فارسی از جمله وظایف سنگین سفیران فرهنگی نظام اسلامی است.”

با انتخاب شیراز به عنوان پایتخت جوانان جهان اسلام همه مدیران و دست اندرکاران و تصمیم گیرندگان این شهر در کنار شهروندانش،تا پایان این عنوان،به نوعی سفیران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شوند و همه ما وظیفه داریم تصویری درست از واقعیت های جمهوری اسلامی به جهان اسلام منعکس کنیم.شاید مهمترین واقعیتی که در شهر تاریخی شیراز نهفته است همزیستی مسالمت آمیز همه گروه ها و سلایق سیاسی و نیز گروه و اقلیت های مذهبی و دینی است.

شیراز شهر معلم اخلاق و تئوریسین “بنی آدم اعضای یکدیگر” است. شهر حافظ قرآنی که معتقد است: “آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا…..”

با این مقدمه باید به استاندار فرهیخته فارس آفرین گفت که به درستی به تلاش های صورت گرفته برای انتخاب شیراز به عنوان پایتخت جوانان جهان اسلام اشاره می کند و می گوید:

“نباید به واسطه یک بی‌دقتی انجام شده در مراسم افتتاحیه پایتختی جوانان جهان اسلام، کل این برنامه بسیار مهم را به حاشیه برد.”

احترام به ائمه جمعه و جماعات از دیر باز در شهر شیراز و ایران اسلامی یک سنت نیکو و حسنه بوده و بر هیچکس این سنت نیکو پوشیده نیست اما نباید فراموش کنیم به همان میزان که مردم و مسئوولین بدون هیچ قانون مدونی و بدون هیچگونه وظیفه شرعی در سخنرانی ها و آئین های افتتاح به روحانیت و جایگاه والای آنها احترام می گذارند و در حضور آنها موسیقی اجرا نمی کنند و نوبت ابتدایی سخنرانی را به آنها می دهند،این بزرگواران نیز باید یک سهل انگاری عرفی و نه قانونی و شرعی را با تکیه بر رافت اسلامی ببخشند و اجازه ندهند برخی رسانه های تندرو، این به تعبیر استاندار “بی دقتی” را بهانه ای برای به حاشیه راندن پایتختی جوانان جهان اسلام کنند.

شیراز قرار است الگویی برای گذشت و “مروت با دوستان” برای جوانان جهان اسلام باشد و حیف است که در همین ابتدای راه به تعبیر استاندار محترم، یک حاشیه جزئی، کاری بزرگ را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.فراموش نکنیم روی دیگر پایتختی جوانان جهان اسلام وحدت جوانان دنیای اسلام است و جوان شیرازی قرار است محور این وحدت قرار گیرد.اگر خدای ناخواسته بخواهیم به بهانه اختلافات سیاسی همبستگی ملی را زیر سئوال ببریم چگونه می خواهیم مدعی شویم که در مبانی اعتقادی و ایدئولوژی میان اهل سنت و تشیع وحدت برقرار است؟واقعا بی دقتی دریک برنامه و سهل انگاری سهوی در اجرای یک عرف رایج باید به موضوعی پر از دغدغه و حاشیه برای سومین شهر حرم اهلبیت و پایتخت جوانان جهان اسلام تبدیل شود؟

به گفته مهندس افشانی استاندار آرام و به دور از حاشیه فارس: اگر شهر دیگر غیراز شیراز به‌عنوان پایتخت جوانان جهان اسلام انتخاب شده بود امروز سئوال می‌کردیم که چرا شیراز انتخاب نشده است، فکر می‌کنید چند سال دیگر طول بکشد تا یک شهر از ایران یا یک شهر شیعی دیگری در جهان این عنوان را کسب کند؟

آیا قرار است یک بار دیگر به شیراز پس از ملاصدرا برگردیم که دیگر کسی جرأت تدوین حکمت و حکمت آموزی نداشت؟ای کاش با گذشتن از حاشیه ها فرصتی پدید می آوردیم تا بار دیگر شاهد نشاط علمی و رونق فلسفی مکتب شیراز باشیم،مکتبی که به تعبیر دکتر قاسم کاکایی از جمله خصوصیات و دستاوردهایش “نشاط علمی بود به گونه ای که از همه ایران پذیرای شاگرد بوده است. افضل الدین ترکه از اصفهان، میر فخرالدین سماکی از استرآباد، عبدالواحد بن علی از شوشتر، ملاعبدالله از یزد، مقدس اردبیلی و بسیاری دیگر همه در یک زمان در مدرسه منصوریه شیراز شاگرد جمال الدین محمود شیرازی بوده اند.

به اعتقاد استاد کاکایی فلسفه ایرانی برای اولین بار توسط شاگردان بزرگ مکتب شیراز چون شاه طاهر و میر فتح الله شیرازی وارد هند شد و از گسترش و رونق عجیبی در شبه قاره هندوستان برخوردار شد که جای تحقیق بسیار دارد…

در پایان بسیار امیدواریم تا به تعبیر استاندار “پرونده این حاشیه را ببندیم و از این به بعد به دنبال این باشیم که کار بزرگ سپرده شده به شیراز را چگونه به احسن شکل انجام دهیم و به سرانجام مطلوب برسانیم.”

کار بزرگ می تواند ترویج و صدور مکتب فلسفی شیراز از طریق جوانان جهان اسلام باشد،اگر از حاشیه ها بگذریم و بر طبل اختلاف دیدگاه های سیاسی نکوبیم،که پایتخت اسلامی باید منادی وحدت باشد…

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.