آثار سعدی حواس ما را پرت می‌کند!

خبر پارسی – در نشست علمی یادروز سعدی عنوان شد که آثار سعدی با زیبایی خاص آن‌قدر به ما مسرت می‌بخشد که حواس ما را پرت می‌کند.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا(، کوروش کمالی سروستانی، مدیر مرکز سعدی شناسی، در نشست علمی یادروز سعدی که روز دوشنبه، اول اردیبهشت‌ماه، همزمان با روز بزرگداشت سعدی در مرکز اسناد و کتابخانه ملی استان فارس برگزار شد، با اشاره به نوآوری در آثار سعدی، گفت: سنت و نوآوری در ادبیات نیز همانند دیگر علوم، نقشی تعیین‌کننده در عرصه پیدایش آثار کلاسیک و مدرن ایفا می‌کند.

او افزود: شاعران بزرگ و نامی این سرزمین همچون سعدی، هم بر سنت دیرپا و غنی گذشتگان استوارند و هم خود سنت‌آفرین می‌شوند. گاه نیز در این میان برخی از این شاعران به جهت غنای فرهنگی و اندیشگانی خود نیز فراتر از دوران خود، به خلق آثاری دست می‌زنند که امروزه از آن با عنوان نوآوری اندیشگانی شاعر یاد می‌کنیم. این نوپردازی در درون‌مایه، زبان و بیان در همه آثار سعدی به ویژه در «گلستان» به‌ وضوح قابل دریافت است. سعدی به سنت‌های ادبی پای‌بند است و تأثیر آثار گذشتگان را در آثار او به‌ روشنی می‌توان یافت؛ سنت‌هایی که هویت فکری و فرهنگی ایرانی اسلامی داشته، در آثار سعدی متجلی است.

او با اشاره به چند ویژگی نوآورانه در آثار سعدی، افزود: سعدی اصل ساده‌نویسی را که یکی از ارکان رمان عصر تجدد بود، در نثر خویش به کار گرفت و ایجاز را که یکی دیگر از این ارکان بود، به یکی از بارزترین ویژگی‌های سبک روایی خویش بدل کرد. این سبک روایی به‌ویژه در «گلستان» سعدی چنان مورد توجه قرار گرفت که آن را به نوعی همان قصارگویی در غرب می‌دانند؛ چنان‌که بعدها آثار پاسکال و نیچه در این امر سرآمد شدند.

کمالی سروستانی آشنایی‌زدایی را از دیگر ویژگی‌های نوآوری در آثار سعدی خواند و گفت: شگرد هنری سعدی در ساختار آثارش، موجب پدیداری اشعاری ناب در تلفیق با اندیشه‌های ظریف و حکیمانه شده است؛ از همین روست که حتا اگر عبارتی، واژه‌ای و کلامی را پیش از این بارها شنیده باشیم، در سخن ناب او، تازه و نو می‌نماید. زبان سهل و ممتنع، روانی و سادگی کلام، بهره‌مندی از ایجاز به‌ویژه در پرداخت حکایت‌ها که امروزه در داستان‌های کوتاه و مینی‌مال اساس کار است، نزدیکی زبان شعر و نثر او به زبان قابل درک عموم مردمان، نزدیک ساختن شعر به نثر و نمایش نیز از مقوله‌های نوآوری در آثار سعدی است.

این سعدی‌پژوه سپس اظهار کرد: سعدی‌ تعقل‌ و تفکر را در امور جامعه‌، سیاست‌، فرهنگ‌ و زندگانی‌ روزمره‌ وارد می‌کند و در آرمان‌شهر خویش،‌ مردمان‌ جامعه‌ را به‌ سوی خواسته‌ها و علایق‌ آرمانی‌ راستین‌ در مقابل‌ علایق‌ روزمره‌ و گذرا هدایت‌ می‌کند. او عالمانه‌ و صمیمانه‌ به‌ دردشناسی‌ اجتماعی‌ دست‌ می‌یازد. او پیوسته‌ خواهان‌ دگرگونی‌هایی‌ در سطح‌ اجتماع‌ خویش‌ است‌. سعدی به‌ حقوق انسانی‌، عدالت‌، مسامحه‌، نوع‌ دوستی‌ و انسانیت‌ می‌اندیشد و در علایق‌ فکری‌ و آرمان‌های‌ نظری‌ خویش‌، این‌ ویژگی‌ها را برای‌ مردمان‌ جستجو می‌نماید و شاه را عادل می‌خواهد و رعیت را پاکدل.

در بخش دیگری از این نشست، اصغر دادبه در سخنانی عنوان کرد: سعدی به نوعی ادب و حکمت را از آسمان فرو داده و در خانه دل‌ها جای داد که که این نوآوری است. افراط و تفریط یا دو سویه بودن قصه عشق یا مجاز و حقیقت در سعدی نوآور و همیشه مانا است.

او افزود: مسأله شعر و عشق، یا در سوی مجاز حرکت می‌کرد یا در سوی حقیقت که در این بین چیزهایی هم گم می‌شد؛ یک‌سره دل بستن به عشق مجازی و توصیف‌های طبیعت‌گرانه که در نوع خود ارجمند است یا یک‌سره بریدن از زندگی و دل به آسمان بستن، هر دو در آن‌چه که نیاز انسان است گسستگی پدید می‌آورد. سعدی اما پیوندی برقرار کرد که نه از مجاز غافل ماند و نه از حقیقت. این مرد بزرگ چنان از روزگار خود پیش است که گاهی حتا از روزگار ما نیز پیش است.

دادبه همچنین گفت: حرف‌های سعدی همه حرف‌های شگفت‌انگیز و بدیعی است، اما به قول ملاصدرا، تکرارها موجب می‌شود که گاهی آن‌ها را عادی بینگاریم. از این بابت خیلی وقت‌ها معلوم نیست آن‌چه که نو است خیلی بهتر از سنتی است. در واقع بسیاری از سنت ها از هر امر مدرنی کاراتر، مؤثرتر و همچنین با محیطی که در آن زندگی می کنیم متناسب‌تر است. وقتی بخواهند بنایی را به زمین بزنند، ستون‌های اصلی آن را می‌زنند. اکنون نیز می‌خواهند سعدی، فردوسی و … را به بهانه کهنگی بزنند.

او در ادامه با اشاره به یکپارچگی در حرکت عاشقانه سعدی، گفت: حرکت عاشقانه سعدی انتزاعی و یک‌سویه نیست و فقط به زمین یا فقط به آسمان نمی‌چسبد؛ میانه این دو را می‌بیند و یک زندگی مودت‌آمیز در آرمان‌شهر بوستان تحقق پیدا می‌کند.

میرجلال‌الدین کزازی نیز در این نشست گفت: تنها سعدی و فردوسی توانسته‌اند به زبان سرشتین پارسی راه ببرند و در آن شاهکار بیافرینند زیرا سروده‌های آن‌ها نیازی به آرایه و بزک برای زیبایی ندارند.

او همچنین عنوان کرد: نوگرایی گسسته از سنت به هیچ پذیرفتنی نیست؛ اگر ما تنها نوگرا باشیم گسسته از پیشینه تاریخ فرهنگ و اندیشه نیاکان خویش، آن نوگرایی بی‌هیچ گمان آشوب‌گرایی خواهد بود. سنت به درختی می‌ماند که ریشه در دور جای تاریخ دوانیده است. اگر شاخه‌های نوبر این درخت کهن نرویند، آن درخت به ناچار خواهد افسرد و سر در نشیب نابودی خواهد نهاد. نوگرایی همان شاخه‌های نو است که بر آن درخت کهن می‌روید، از سویی مایه شادابی، شکفته‌گی و زندگی درخت می‌شود و از سویی دیگر درخت را با زمینه‌های زمانه و با نیازهای نو پیوند می‌دهد.

کزازی افزود: آن‌چه سعدی در سخن پارسی کرده، پیوندی نغز، ناب، دو سویه، پویا، برازنده و سازنده در میان ساختار و سوی‌مندی پدید آورده است. آموزه‌های سعدی یکی از بزرگ‌ترین و بنیادی‌ترین آموزه‌ها در این روزگار بی‌فریاد است. روزگاری که آشوب، گسست و بیگانگی با خویشتن است. در این روزگار بیش از نیاکان‌مان در روزگار دیگر به آثار سعدی نیازمندیم. سعدی درخشان‌ترین . کامل‌ترین فرزندان ایران بوده که به خوبی توانسته بی‌آن‌که از ساختار بگسلد، به سوی‌مندی دست یابد.

او در ادامه اظهار کرد: پیش از سعدی، غزل‌سرایان غزل پارسی را تب و تاب و شور و شرار بخشیده بودند. پیش از سعدی چامه‌پردازان چامه‌هایی کوه‌وار و ستوار پدید آورده بوده‌اند و بزم‌نامه، رزم‌نامه و یا اندرزنامه‌ها آفریده‌اند، اما چامه‌های سعدی در ستواری نمونه‌های برترینند که شاهکار ادب ایران و جهان را پدید آورده است. در نثر آهنگین، خنیایی، هنری پارسی سعدی نمونه برترین را به دست داده است. بر ستیغ سخن پارسی اگر حافظ نمی‌بود، سعدی بزرگ‌ترین غزل‌سرای ایران می‌شد هرچند در شیوه کم از حافظ نیست. تنها در یک گونه ادب پارسی است که سعدی نامی همسنگ و همساز با دیگر گونه و زمینه های سخن به دست نیاورده است.

کزازی با اشاره به این‌که سعدی در رزم‌نامه‌نویسی دستی نداشته، افزود: بی‌گمان در بوستان آمده که دوستی به سعدی گماژه می‌زند که او در همه زمینه‌های هنر استادی است بی‌مانند، مگر در رزم و سخن پهلوانی که این شیوه ختم است بر دیگران. شاید روزگار حماسه‌سرایی در زمان سعدی به پایان آمده بوده است.

جعفر مؤید شیرازی نیز در این نشست در سخنانی عنوان کرد: کلیات سعدی، دیوان حافظ و «شاهنامه» فردوسی از جمله آثاری است که هرگز از دست مردم نیفتاده است. آثار سعدی با زیبایی خاص آن‌قدر به ما مسرت می‌بخشد که حواس ما را پرت می‌کند. سعدی یعنی کلماتی که از وی بر جای مانده است و هرگونه اهتمام به این کلمات یعنی توجه مستقیم به سعدی، برداشت صحیح از وجود آموزه‌های او و درک کردن مکتب این شاعر.

او با بیان این‌که ابن جوزی استاد آموزه‌های سعدی است، تأکید کرد: در سال تألیف «گلستان» ضمن تاریخ کشتار مغول می‌خوانیم که ابن جوزی سعدی را از سماع منع می‌کند و سعدی است که در سوگ بغداد می‌گوید دیوارهای مستنصریه می‌گریند. آنجا دوات‌هایی است که با جوهر خود بر مرگ دانشمندان می‌گریند، اما افسوس که دل مردمان گاهی از مرکب هم سیاه‌تر است.

این نشست همچنین با سخنرانی غلامرضا خاکی با عنوان «آموزه‌های سعدی در تدبیر اجتماعی» و نیز سخنرانی سیروس شمیسا با موضوع «سعدی متجدد معتدل»همراه بود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.