چراغ خاموش مدیریت آسیب های اجتماعی در شیراز

خبر پارسی ـ سعید نظری: از جمله تهدیدهای مهم هر جامعه، آسیب های اجتماعی درون زایی است که علل مختلفی در بروز آن مترتب است. بدون شک جامعه پویا و در حال رشد با آسیب های اجتماعی مختلفی دست و پنجه نرم می کند و بروز و ظهور چنین آسیب هایی راه را برای بلوغ و یا اضمحلال آن جامعه باز می کند.

در این میان اما مدیریت و بررسی و رفع علل بروز آسیب های اجتماعی مختلف بسته به نوع و میزان شیوع و چگونگی تاثیرگذاری آنها در اولویت رسیدگی سیستم های مدیریت اجتماعی متشکل از دولتمردان و نهادهای حمایتی مردمی قرار می گیرد.

شناخت مساله، بیان علت ها، یافتن راه های حل توام با برنامه ریزی و تدبیر و کنترل از ضروریات نظام مقابله با آسیب های اجتماعی در هر جامعه ای است که به دور سیاست زدگی و افراط گری می تواند زمینه حل آسیب اجتماعی را فراهم کرده و از بروز بحران در مراحل حادتر جلوگیری کند.

بیش از هرچیز مدیریت ساختار یافته آسیب های اجتماعی توامان در دو حوزه دولت و تشکل های مردم نهاد برای کنترل آسیب های اجتماعی ضروری است که انسجام و هماهنگی و داشتن برنامه های مدت دار مبتنی بر نیازها و واقعیات اجتماعی می تواند شیب نمودار رشد آسیب های اجتماعی را به سمت پایین هدایت کند.

شیراز به عنوان کلان شهری با خصوصیات فرهنگی و اجتماعی خاص و مرکز ارائه خدمات گسترده اداری، درمانی، اقتصادی، سیاسی، تفریحی و گردشگری و حتی مرکز پشتیبانی منطقه جنوب کشور در حوزه های یاد شده همواره با آسیب های اجتماعی گسترده روبرو است.

بخشی بزرگی از این آسیب ها متوجه ساختار اقتصادی و فرهنگی خانواده و بخش هایی نیز متوجه ورود اتباع بیگانه غیرمجاز و مهمان پذیری از شهرهای کوچک استان های همجوار است. آسیب هایی چون اعتیاد، تکدی گری، کودکان کار، آسیب های حوزه زنان و خانواده همچون طلاق و قتل های خانوادگی و ناموسی، آسیب های حوزه جوانان و نوجوانان، آسیب های جنسیتی و تجاوز به عنف و نیز روسپیگری از مهمترین فشارهایی است که همواره جامعه شیراز را با خطر و تهدید روبرو می کند.

علاوه بر این هستند آسیب های پرخطر و ریز و درشتی که شناخت آنان نیاز به تحقیقات جدی دارد و معمولا از دید هر شهروند پنهان می ماند مگر آنکه با رسوخ در لایه های زیرین شهر بتوان به آماری دقیق از آنان دست یافت؛ مسائلی همچون تن فروشی زنان، ایدز و هپاتیت، مصرف داروهای مخدر شیمیایی و …

شیراز به رغم وجود دستگاه های اجرایی عریض و طویل با حجم گسترده کارکنان اما هیچ ساختار دولتی مشخصی برای مقابله با آسیب های اجتماعی ندارد و از طرفی تشکل های حمایتی مردم نهاد نیز در سالیان اخیر به هر نحو از گردونه خدمات رسانی خارج شده و یا به دلیل افزایش هزینه های چز پوست و استخوان از آنها باقی مانده است.

در چنین شرایطی نمی توان انتظار بهبود در آسیب های اجتماعی داشت بنابراین دولتمردان وقت خود را صرف طرح های دستوری و بدون منشا تحقیقاتی می کنند. به طور نمونه اخیرا استاندار فارس در اقدامی در آستانه تحویل سال نو دستور جمع آوری متکدیان و معتادان خیابانی را صادر کرده است.

«سیدیحیی هاشمی» سرپرست اداره کل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری فارس این هفته از صدور دستور استاندار فارس برای جمع آوری متکدیان و معتادان خیابانی در شیراز خبر داد و گفت: افرادی که در سطح شهر به گدایی مشغولند و یا اعتیاد دارند ، بزودی جمع آوری و ساماندهی خواهند شد.

به گفته وی این افراد آسییب پذیر که نیاز حمایتی دارند به بهزیستی و کمیته امداد معرفی و گروهی که نیاز به درمان دارند برای مداوا به علوم پزشکی و بهزیستی سپرده خواهند شد.

هاشمی بدون اشاره به اعتبارات در نظر گرفته شده و یا طرح های در دست اجرا درخصوص این نوع آسیب اجتماعی از نگهداری این دو گروه تا زمان بهبودی کامل در مرکز هدایت و سازمان های مردم نهاد مرتبط خبر داد.

هاشمی با اشاره به دستور صریح استاندار برای جمع آوری و ساماندهی این اقشار آسیب پذیر در سطح شهرها از جمله شیراز اضافه کرد: با همکاری شورای اسلامی شهر و شهرداری مکانی برای نگهداری این افراد در نظر گرفته شده که کلنگ احداث مکان نگهداری افراد آسیب پذیر در دهه فجر امسال در زمینی به مساحت ۸ هزار و ۵۰۰متر مربع در شیراز به زمین زده شد .

این مقام مسوول ادامه داد: تا زمان به بهره برداری رسیدن این طرح با همکاری شورای شهر چند نقطه در سطح شهر شیراز برای اجاره جانمایی شده تا افراد برای درمان در این مرکز نگهداری شوند.

به گزارش خبر پارسی اظهارات سرپرست اداره کل اجتماعی و فرهنگی استانداری فارس موید دو نکته است؛ نخست اینکه دستگاه های اجرایی هیچ طرح و برنامه مشخصی برای مقابله با آسیب های اجتماعی ندارند مگر آنکه استاندار دستوری صادر کند و نکته دوم اینکه زیرساخت های لازم  در حوزه سخت افزاری هم برای مقابله با آسیب ها آنهم در کلان شهری چون شیراز هنوز فراهم نیست.

فرمانده انتظامی فارس هم که خود جز مسوولان اصلی مبارزه با آسیب های اجتماعی به شمار می رود، در کمتر از چند ساعت از انتشار خبر دستور استاندار برای جمع آوری متکدیان و معتادان خیابانی، تفنگ را از رو بست و به شهردار شیراز ۷۲ ساعت فرصت داد.

سردار «سیروس سجادیان» فرمانده انتظامی فارس در این باره به خبرنگاران گفت: برای جمع‌آوری معتادان و ولگردان نیز پلیس بارها اعلام آمادگی کرده و باز هم می‌کند، اما باید دستگاه‌های مسئول، مکانی را برای نگهداری این افراد مشخص کنند تا ظرف ۴۸ ساعت همه آنان را جمع‌آوری کنیم.

سجادیان خاطرنشان کرد: اگر دستگاه‌های مسئول آماده نیستند،‌ پلیس این آمادگی را دارد که ضمن جمع‌آوری این افراد، آنان را در محلی کمپ‌مانند لااقل برای ایام تعطیلات پایان سال و ایام نوروز، نگهداری کند اما وسایل و امکانات و هزینه‌های نگهداری را سایر دستگاه‌های مسئول باید تامین کنند.

وی توپ را در زمین خبرنگاران و رسانه ها هم انداخت و گفت: رسانه‌ها و خبرنگاران گاه مطالبه‌گری را فراموش می‌کنند، آنجا که باید حقوق شهروندان را گوشزد کرده و مطالبه کنند، گاهی کمرنگ می‌شود.

فرمانده انتظامی فارس گفت: از ۴ سال قبل که به فارس آمده‌ام، بارها در خصوص وجود این معضل و لزوم ایجاد مکانی برای نگهداری معتادان و ولگردان خیابانی تذکر داده‌ام، مسئولان هم قبول کرده‌اند، اما اگر همان موقع اقدام اجرایی شده بود، هم‌اینک بزرگترین مکان را ایجاد کرده بودیم.

سجادیان تصریح کرد: پلیس آماده است که کمپ موقتی را با ایجاد چادر مهیا کرده و این افراد را برای مدت پایان سال نگهداری کند اما این راهکار موقت خواهد بود، مسئولان بیشتر از آنکه فکر ایام نوروز و مسافران نوروزی باشیم،‌ باید به فکر شهر و شهروندان و آسودگی و امنیت و رفاه آنان باشیم.

سجادیان گفت: همه ما دائم از اقدامات فرهنگی می‌گوییم، نمی‌دانم حجم اعتبارات فرهنگی دستگاه‌های مختلف چه میزان است، اما در راستای اقدامات فرهنگی و اجتماعی هم می‌توان، از ظرفیت‌های اعتباری این بخش و حتی ظرفیت خیرین استفاده کرد و کار را به سامان رساند.

به گزارش خبر پارسی اظهارات دو مقام مسئول در حوزه اجتماعی در استان فارس به خوبی بیانگر آشفتگی ساختار مدیریت در این حوزه است و در چنین شرایطی نمی توان انتظار داشت این استان به خوبی آسیب های اجتماعی خود را درمان کند.

دورگزینی دانشگاه ها از متن جامعه، فرار مدیران به بهانه کمبود اعتبارات، بی توجهی نهادهای فرهنگی همچون حوزه های علمیه و آموزش و پرورش در زمینه رشد فکری خانواده ها، ضعف مفرط سازمان غیردولتی حمایت گر و اکتفا کردن به طرح های موقتی دستوری آینده بحرانی و خطرناکی را برای جامعه شیراز به تصویر می کشد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.