مانیفست آزادیخواهی در اندیشه پیامبر(ص) در گفت وگو با محمد مقدم: برخی حکومت ها در کشورهای اسلامی روح آزادی و انتخاب را از مردم گرفتند/ آزادی بخشی از کرامت انسانی است

خبر پارسی – «رسالت پیامبر(ص) بر سه بنیاد اساسی آگاهی، آزادی و مسوولیت پذیری است؛ اصول دین باید براساس تحقیق و آگاهی دریافت شود؛ انسان در انتخاب مسیر، آزاد و براساس همین آگاهی و آزادی، مسوول ساختن شخصیت خود و جامعه است».
اینها جملات حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد مقدم، معاون بین الملل موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) است که مانیفست آزادیخواهی در اندیشه پیامبر(ص) را عدم پذیرش خمودی در میان پیروان ایشان می داند و به شفقنا می گوید: عمده ترین مساله ای که امروز رسالت همه ماست، ایجاد آگاهی در جامعه است. وقتی انسان ها به رشد و آگاهی لازم نرسند، خود نشان دهنده این است که به خمودی تن می دهند؛ بیشتر جهان اسلام گرفتار حکومت های استبدادی است و تمام تلاششان این است که روح آزادی و انتخاب را در درون شهروندان خود خاموش کنند. شاید اگر مردم جهان اسلام آزاد بودند و می توانستند خودشان گزینش و انتخاب کنند، طور دیگری عمل می کردند.
او ایجاد آگاهی و گسترش حوزه شناخت و شعور در جامعه را وظیفه سر رشته داران، متولیان فکر و فرهنگ در هر جامعه ای می داند.
متن گفت وگوی شفقنا با دکتر مقدم را می خوانید:
* پیامبر فرمودند: «احب الجهاد الی الله عز وجل کلمه حق تقال لامام جائر؛ بهترین جهادها در پیش خدا سخن حقی است که به پیشوای ستمکار گویند» آیا این حدیث را می توان به عنوان مانیفست آزادیخواهی در اندیشه پیامبر (ص) تعبیر کرد؟
مقدم: دقیقاً همینطور است. این پیام درحقیقت دادن شخصیت و هویتی است که پیامبر به پیروان خود می دهد و می گوید که انسان ها خمودی نپذیرند و بدانند که تغییر در سایه تلاش و اراده انسان هاست لذا آنها را تشویق می کنند و می گویند بهترین مسیر، مسیری است که تو با کسانی مبارزه کنی که جلوی آگاهی، آزادی و مسوولیت پذیری تو را می گیرند؛ سرتاسر آموزه های اسلامی بر همین جهت است که به انسان مسلمان هویت و شخصیت انسانی او را برگرداند و هویت و شخصیت انسانی او چیزی است که خداوند در نهادش قرار داده، انسان حقیقت گراست، باید با کسانی که می خواهند با حقیقت مبارزه کنند، مبارزه کند؛ از سوی دیگر در متن وجود انسان آزادی قرار دارد، خودِ این اعطای هویت و شخصیتی است که بزرگان دین ما به پیروان دین خود می دهند که به خاطر وضعیتی که بر آنها به وجود آمده، هیچگاه خمودی، خموشی و ذلت را نپذیرند، لذا پیامبر می فرماید؛ بهترین جهاد این است که تو سخت ترین کار را انجام دهی؛ چون در برابر جباران سخن گفتن و آنها را نقد کردن کار پر هزینه ای است و پیامبر می گوید که این کار به عنوان مهم ترین جهادی است که تو در مسیر زندگی خود داری.
* امام علی(ع) آزادی و آزادگی را یکی از اصول اصلی حکومت و حق انسان ها می دانند و امام حسین(ع) با حرکت خود به جهانیان درس آزادی دادند. چرا در دین اسلام و از سوی بزرگان دین، به آزادی و مفاهیم آن تا این حد بها داده شده است؟
مقدم: بر این باور هستم که رسالت پیامبر بر سه پایه و بنیاد اساسی قرار گرفته، اولین اصل رسالت پیامبر، آگاهی است؛ دعوت پیامبر از انسان ها براساس شناخت، درک عمیق از عالم هستی و درک و شناخت اصول دین و اصول اساسی این مکتب است، اتفاق نظر همه فقیهان و بزرگان در این است که اصول دین باید براساس تحقیق دریافت شود نه تقلید. تحقیق بدین معناست که انسان ها باید براساس درک، تعقل، تفقد و دریافتشان؛ نسبت به مبانی اصلی دین باورمند باشند، وقتی می گوییم «تحقیق در اصول دین»، لازمه تحقیق، تلقی انسان ها براساس دریافتشان است و خودِ همین اختلاف شناخت هاست، لذا ما نمی توانیم از یک جا بگوییم که اسلام به تحقیق دعوت کرده و از سوی دیگر دریچه ذهن، ضمیر، فکر و دریافت انسان ها را ببندیم و بگوییم که همه باید به یک صورت باشند، چون همه یک طور دریافت کردند در سایه تقلید میسر می شود نه در سایه تحقیق.
دومین اصل و پایه در اسلام، اصل آزادی است. یعنی پس از پذیرش دین خداوند بزرگ در سایه مکتب اسلام، نوع روش و راه انسان ها را به خودشان واگذار کرده و هیچگاه اجبار در این مسیر را نپذیرفته است. «و إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِراً وَإِمَّا کفوراً»؛ اینکه ما برخی از نگاه های محدود را مطرح کنیم که راه خدا، راه سعادت، بهشت، بهروزی انسان توام با اجبار است، این یک ذهن و ضمیر بسیار منحرف و غلط است. خداوند بزرگ به خود انسان ها واگذار کرده که ابتدا براساس آگاهیشان و سپس براساس آزادیشان، معمار شخصیت خودشان باشند.
سومین اصل و پایه دین، اصل مسوولیت پذیری است؛ انسان ها براساس اعمالی که از خودشان بروز می دهند، مسوولیت دارند، هر کسی مسوول عملکرد خود است لذا خودِ مسوولیت داشتن انسان ها در مقابل اعمال و رفتارشان اصل سومی که در این جهت است.
طبیعی است که خداوند مسوولیت پذیری را به وسیله پیامبرش به انسان ها واگذار کرده است و از جمله این مسوولیت پذیری همانگونه که انسان ها مسوول ساختن شخصیت خودشان هستند، مسوول ساختن جامعه خود نیز هستند و برای اینکه بتوانند جامعه خود را بسازند باید همگان تلاش کنند آنچه که بنیادهای جامعه را به هم می ریزد، یعنی ظلم، بی عدالتی، اسارت، عدم کرامت انسان را نفی کنند و به خاطر همین است که گفته می شود بهترین جهادها این است. انسان به دلیل سه اصل آگاهی، آزادی و مسوولیت پذیری باید در برابر کسانی که می خواهند جلوی رشد، سعادت و تعالی انسان را بگیرند، بایستد.
* به چه دلیل به آزادی بها داده شده است؟
مقدم: زمانی که می گویید انسان موجودی است آگاه و مسوول، نمی توانید یک مسوولیت را به انسان محول کنید و این انسان آزاد نباشد، وقتی می گویم من مسوول رفتار خودم هستم و انسان ها سعادت را خودشان می آفرینند این بدان معناست که باید آزاد باشد و کسی جلوی راه انسان را نگیرد به تعبیر امام علی(ع) «و لا تکن عبد غیرک فقد جعلک‏ الله حرا؛ بنده و برده دیگری نباش، چون خداوند تو را آزاد آفریده است» یعنی آزادی جزو موهبت های الهی است. آزادی در متن و سرشت انسان نهاده شده و آزادی چیزی نیست که کسی بخواهد به کسی بدهد یا از کسی بگیرد. بنابراین انسان چون آزاد است مسوول است که با کسانی که می خواهند آزادی او را سلب کنند، برخورد کند. روح و فلسفه قیام عاشورا این بود که نظام اموی می خواست به اجبار امام حسین را وادار به پذیرش بیعت کند، او می گوید که من آزاد و آگاه هستم، و چون آگاه و آزاد هستم نمی توانم چیزی را بپذیرم که برخلاف دریافت، درک، ارزش ها و معیارهایی است که برای انسانیت دارم لذا او تا پای جان خود و همه دوستان و یارانش می ایستد. تمام تلاش امام علی(ع) در دوران حکومتش بر این بود تا حقوقی که برخاسته از متن فطرت انسانی است، پاس داشته شود. سیره این بزرگان همواره مبتنی بر سه اصل آزادی، آگاهی و مسوولیت پذیری است.
* امروز مسلمانان چگونه می توانند از حق در مقابل ستمکاران دفاع کنند و چرا اغلب حق قربانی زیاده خواهی حکومت ها می شود و مقابله با آن برترین جهادها محسوب می شود؟
مقدم: من معتقدم عمده ترین مساله ای که امروز رسالت همه ماست، ایجاد آگاهی در جامعه است. وقتی انسان ها به رشد و آگاهی لازم نرسند، خود نشان دهنده این است که به خمودی تن می دهند؛ به میزانی که انسان ها آگاه تر می شوند در راه تحقق حقوق خودشان منضبط تر و قاطع تر می شوند، ما هیچ راهی نداریم جز اینکه همه ابزارهای لازم برای ایجاد شناخت صحیح در جامعه را به کار ببریم و ذهن و ضمیر مردم را نسبت به ارزش های انسانی آگاه کنیم؛ وقتی ایجاد و گسترش فکر و آگاهی لازم ایجاد شد مسلما مردم در جهت تحقق حقوق مسلم خود تلاش می کنند.
* حکومت ها و کشورهای اسلامی تا چه حد توانسته اند در پیاده سازی مفهوم آزادی مدنظر پیامبر(ص) موفق باشند؟ آنچه در جهان اسلام در مقوله آزادی مشاهده می کنیم، چه فاصله ای با توصیه ها و نگاه دین اسلام دارد و نقاط ضعف عملکرد کجاست؟
مقدم: جهان اسلام به همان میزانی که از آموزه های اخلاقی و اسلامی فاصله دارد، از آموزه های سیاست صحیح اسلامی نیز فاصله گرفته است، بیشتر جهان اسلام گرفتار حکومت های استبدادی است و تمام تلاششان این است که روح آزادی و انتخاب را در درون شهروندان خود خاموش کنند. شاید اگر مردم جهان اسلام آزاد بودند و می توانستند خودشان گزینش و انتخاب کنند، طور دیگری عمل می کردند، مشکل جوامع اسلامی این است که با یکسری حکومت های استبدادی راه را بر همه چیز بسته اند لذا ما نمی توانیم بگوییم که چون در جامعه اسلامی هستند، حکومت هایشان هم، حکومت های مبتنی بر مبانی اسلامی است؛ به میزانی که از آموزه های اسلامی فاصله دارند، آزادی و آزادی خواهی هم در جامعه ایجاد می کنند و این انسان های مسلمان یعنی شهروندان جوامع هستند که باید به حقوقشان آگاه شوند و در سایه آگاه شدن به حقوقشان تلاش دست جمعی کنند چون حق به چنگ آوردنی است و هیچ گاه نمی شود به یک جامعه ای آزادی، حق طلبی و عدالت خواهی را دو دستی تقدیم کنند؛ او باید هزینه کند تا به این ارزش ها برسد. آگاهی حق مسلم هر انسانی است. به میزانی که انسان بر حقوقش آگاه می شود تلاش می کند در جهت تحقق حقوق خود، و در جوامع استبدادی قبل از هر چیزی جلوی رشد آگاهی مردم گرفته می شود لذا سر رشته داران، متولیان فکر و فرهنگ در هر جامعه ای این رسالت را دارند که حوزه شناخت و شعور جامعه را گسترش دهند، انسان فهیم مطمئنا در جهت تمام حقوق خود از جمله آزادی تلاش می کند.
* مصداق هایی از رفتار یا گفتار پیامبر(ص) که بتواند نوع نگاه ایشان به مقوله آزادی را نشان دهد یا بیانگر جایگاه آزادیخواهی در اندیشه پیامبر(ص) باشد و همچنین برای امروز مسلمانان اسوه ای باشد را بیان فرمایید.
مقدم: سرتاسر سیره پیامبر(ص) بر همین اصل است. اینکه پیامبر(ص) به کرامت انسانی بهای لازم را می دهد و هیچگاه حاضر نمی شود که از کرامت و شخصیت هیچ انسانی کاسته شود، چرا که آزادی بخشی از این کرامت است. پیامبر(ص) حتی در عین حالی که در بسیاری از مسایل با نزدیکان خودش مشورت می کرد، اگر جمع نظری را مطرح می کردند که پیامبر(ص) حتی در ذهن و ضمیرش برخلاف آن داشت؛ پیامبر(ص) نظر جمعی را ارجح تر می دانست و آن را می پذیرفت، تمام اینها نشان دهنده این قضیه است که پیامبر تمام تلاشش این است که انسان را تربیت کند و تربیت انسان در سایه آزادی و آگاهی است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.