خبر پارسی -عبدالکاظم دریساوی-خبر مرگ دوست را که می شنوی غبار اندوه تو را تا درون غصه ای پردرد با خود فرو می برد و مرور خاطرات را با تو واگویه می کند.
می گویند زندگی را از درون همین خاطرات معنی کرده اند،شاید آخرین لبخند همه اندوهان را به دنیای فراموشی ببرد و لذتش تو را با خود نگاه دارد. درست در همین حس و حالی که برای فقدان او اشکی از دیدگانت فرو می چکد،اشکی که فارغ از هر سودایی است اصلا تو گویی خود یاد است و همه خاطره…
همایون بهزادی را می گویم همان که با آن قامت رعنا و چهره ای دلنشین سرطلایی بود و صفحات فوتبال را با بازی های درخشانش هیجان و شکوه بخشیده بود .همایون بهزادی خواهر زاده عزیز دکتر امبر مسعود برومند کاپیتان بزرگ و اسطوره اخلاق و فوتبال ایران و نماد و شناسنامه شاهین با تشویق دایی صاحب نام خود پیراهن شاهین را به تن کرد و با ساهین ازخاک تا افلاک پرواز کرد و افتخار آفرید. شاید شاهین و علی به یاد نیاورند اما آذر خانم خوب می داند که نام شاهین را به چه مناسبتی برای فرزند خود برگزیده اند . بهزادی در مستطیل سبز و خارج از آن بزرگ بود. حضورش در فوتبال نه محصول رابطه و نفوذ سازمانی بلکه زاییده استعداد درخشانش بود. بهزادی با شاهین و پیکان و پرسپولیس و تیم ملی سال های سال خوش درخشید و در اوج با فوتبال وداع کرد. زندگی غیر فوتبالی اش فراز و فرود بسیاری داشت و در این اواخر بیماری و فشار زندگی و تنگدستی او را که همیشه در اوج بود آزارداد اما علیرغم سختی ها و فشارها با نگاهی عارفانه به زندگی ایستاد و خم نشد. ناسیونالیستی که با تکیه به عرفان و ادب ایرانی انسان را مرکز مهر و عطوفت و مهرورزی انتخاب کرده بود. وقتی حمید برمکی اسطوره بزرگ شاهین پرکشید بهزادی در مسجد آقا احمد شیراز در حضوز هزاران نفر دوستدار برمکی با بیانی عرفانی و شیوا فروتنانه از همبازی خود در تیم ملی با زیباترین کلمات یادکرد و معرفت و مرام وبازی هایش را بالاتر از خود معرفی کرد و فقدانش را دردآور توصیف نمود .
همایون بهزادی پس از انقلاب اسلامی اگرچه برای مدتی خانه عزلت گزید و از میدان های فوتبال دور شد اما او با تاثیر از تحولات فکری و اجتماعی درفراغت حاصل شده دست به بازنگری و خودسازی زد و عرفان و فرهنگ و ایران دوستی همه وجودش را دربر گرفت .او بعداز این رنسانس روحی و فکری با چهره ای اسطوره ای درقامت پیشکسوتی قابل احترام عرض اندام کرد و تا آخرین دم حیات با وقار زیست تا کسی نگوید این شاهینی از اصالت ها و آموزه های مکتب شاهین دور شده است. حالا باید جاسمیان و کلانی و پروین را صدا زد و از آنان خواست تا همایون بهزادی را با همه زوایا و نفوذی که داشت معرفی کنند. نه این آقایان نیز عزا دار شاهین بزرگ مکتب شاهین اند
…راستی در سال های سخت زندگی از او غفلت نکرده وقهرمان را در دوران پسا قهرمانی به حال خود رها نکرده اند ؟این سوالی بود که بیش از سی سال بسیاری از ذهن های فوتبالی را به خودمشغول داشته است و…او در ساعات اولیه بامداد روزجمعه دوم بهمن ماه در اثر یک بیماری کهنه ریوی جان به جان آفرین تسلیم کرد و درگذشت تا شاید همه غفلت ها را به یادمان بیاورد. او از جنس دوست بود و رهرویی در مسیر خانه دوست خدایش بیامرزاد.