خبر پارسی – رضا سلیمانی – شاید از یازدهم مردادماه سال ١٣٣٧ (تاسوعا و عاشورای سال ١٣٧٨ هجریقمری) زمانی که مأموران شهربانی وقت همدان، گزارش سخنرانی یک طلبه نوجوان به نام «هاشمیبهرمانی» را در مراسم تاسوعای مدرسه زنگنه این شهر، به تهران مخابره میکردند که یک طلبه نوجوان به نام «اکبر هاشمی» به شاه انذار میدهد، کمتر سیاستمدارِ آن زمان و تاریخ معاصر ایران تصور میکرد که ۵٧ سال بعد، همان جوان ٢۴ ساله، اینک در ٨١ سالگی، محور و کانون رأی مردم در انتخابات باشد. البته خط سیر همان مبارزه که در سال ١٣۴٢ با سخنرانی آتشین امام(ره) در مدرسه فیضیه قم وارد مرحله نوینی شده بود، در بهمنماه سال ۵٧، با اراده مردم به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید، ولی در زمانی که هنوز انقلاب پیروز نشده بود و بسیاری از تازه انقلابیشدهها، به دنیا نیامده بودند، همان «طلبه جوان» که حالا پس از گذراندن حدود هفتسال زندان، نویسنده و مترجم دو کتاب مشهور «امیرکبیر» و «سرگذشت فلسطین»، یک روحانی میانسال ۴۴ ساله شده بود…
به حکم امام راحل بهعنوان روحانی جوان مورد وثوق روحالله در مسئولیتی مهم و خطیر، برای حل مشکلات سوخت مردم (کمیته نفت) در زمستان سخت سال ۵٧ در بحبوحه انقلاب، در شورای انقلاب منصوب شد. گویا آن سخنرانی، پیوندهای نامرئی با مسئولیتهای سیاسی بعدی ایشان داشت که در اولین مسئولیتهای رسمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از طرف بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ٢۶ آبان ١٣۵٨ بهعنوان «سرپرست وزارت کشور» منصوب شد تا انتخابات اولین دوره ریاستجمهوری در نظام اسلامی را برگزار کند، درحالیکه مستند به اسناد متقن، امام در آن ایام، روحانیت را از پذیرش مسئولیتهای اجرائی پرهیز میدادند.نگاهی از سر تأمل به انتخاباتی که هاشمیرفسنجانی بهعنوان نامزد حضور داشته و حتی در مقاطعی بدون حضور ایشان در انتخابات، نشان میدهد که بعضیها، شأن و پرستیژ سیاسی خود را صرفا در این میبینند یا میدانند که اکثریت افکار عمومی، هاشمیرفسنجانی و تفکرات او را میپسندند و به آن رأی میدهند. باز از شهرتطلبی نمیگذرند و میخواهند در مقابل برند سیاسی کشور، برندی در مخالفت باشند و جالب اینکه در مقاطع مختلف زمانی، این حالت، چپ و راست و محافظهکار و رادیکال ندارد.گویا هاشمیستیزی، چنان برای این جماعت، اصالت یافته است که فقط به بهانه مخالفت با ایشان حاضرند حتی بر خلاف منویات صریح امام و رهبری نظام، موضعگیری کنند. حال آن که رهبر معظم انقلاب اسلامی در تاریخ سوم اسفند ماه ١٣٨۵ در دیدار نمایندگان منتخب ملت در چهارمین دوره مجلس خبرگان، اتکای مجلس خبرگان به آرای مردمی را پدیدهای بسیار مهم و شاخص کاملا گویایی از مردمسالاری دینی دانستند و سپس در خطبههای عید سعید فطر در تاریخ ٢/٨/٨۵ به صراحت میفرمایند: «کار مهم خبرگان در درجهی اول، همین انتخاب است و در درجهی دوم، نظارت بر وضع رهبر موجود و حاضر، که متوجه باشند و ببینند آیا صلاحیتها در او باقی است؟ آیا علم او، تقوای او، مدیریت او، تدبیر او، خلوص او و صدق او باقی است، یا از حد نصاب پایین افتاده است؟ باید نظارت داشته باشند. این کار مهم مجلس خبرگان است. هیچ دستگاه دیگری در کشور وجود ندارد که بتواند این کار مهم را انجام بدهد و قانون به آن، چنین اجازهای را داده باشد و چنین تکلیفی را کرده باشد. بنابراین، انتخابات مجلس خبرگان بسیار حساس است».امام امت آنگونه که در صفحه ١۵۵ جلد ٢١ «صحیفه امام خمینی» آمده است، در ١١ مهرماه سال ١٣۶٧ یعنی ٧٢ روز (٢٩/۴/۶٧) پس از قبول آتشبس، در پیام مکتوبی، فرمان تدوین سیاستهای کلی نظام در دوران سازندگی را صادر میکنند، ولی اکنون مخالفان آیتالله هاشمی، مغرضانه تشکیل دولت سازندگی و تأکید بر کار و سازندگی را تلاش برای تغییر ذائقه مردم و کم رنگ کردن احساسات جبهه رفتهها میدانند و شگفتا در تمام این مسائل، خود را فداییان امام و رهبری هم میدانند!!البته آن سوی این سکه، یعنی هاشمی رفسنجانی و انتخابات، ایجاب میکند که این شخصیت به خاطر حضور همیشگی و تأثیرگذارش در روند امور انقلاب، باید در هر انتخاباتی، اصل و محور باشد، حتی اگر نامزد نباشد و او را در مناظرههای تبلیغاتی، رقیب اصلی بخوانند و به شیوههای کاملا غیراخلاقی و انسانی، به تخریبش بپردازند و به وی حتی حق دفاع هم ندهند!؟اما اینبار فرق میکند. ٣۵ سال از انقلاب گذشته و گروهها و جناحهای سیاسی مطلب و بهانهای را ولو خیالی برای تخریب آیتالله هاشمیرفسنجانی باقی نگذاشتهاند و همزمان با پیشرفت علوم و تجهیزات ارتباطی، عصبانیت آنان نیز افزایش یافته و علاوه بر کتابنویسیها، اخیرا در استودیوهای مجهز پنهان و آشکار، به فیلم و فتوشاپسازیها روی آوردهاند و همچنان متحیرند که دیگر علیه ایشان چه باید بکنند که نکردهاند؟! گاهی میگویند چرا سکوت کرده و در مورد فلان موضوع موضعی نمیگیرد؟! اگر سخن بگوید و موضع بگیرد، میگویند چرا سخن گفت و چرا فلان و بهمان؟!!ولی بااینهمه، مطمئنا، هر میزان رأی هاشمیرفسنجانی در این انتخابات، عصاره اعتقاد مردم به ایشان پس از سنگ محکهای مثبت و منفی فراوانی است که دوست و دشمن در این سالها به گوهر هاشمیشناسی مردم زدهاند، امیدواریم پس از انتخابات اسفند، دیگر دشمنان انقلاب اسلامی و مخالفان هاشمی، دست از اشتراکعمل در این کار بردارند و برای حفظ آبرو و ثبت خوشانصافی خویش در تاریخ، بگویند و بنویسند: ما هر کاری برای تخریب هاشمی میتوانستیم در طول ٣۵ سال کردیم، اما گویا مردم همچنان او را قبول دارند.
منبع: روزنامه شرق