خبر پارسی – ششمین نشست روزنامه نگار در زوم به نقد و بررسی آثار و جایگاه غلامرضا مالک زاده دبیر خبر ایرنا فارس و نیز دبیر خبر منطقه هشتم این خبرگزاری پرداخت.
به گزارش روابط عمومی مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس در این نشست محمد جواد شلتوک کار سرپرست خبرگزاری ایلنا در استان فارس و سردبیرهفته نامه سراسری ماه رویان به بررسی مجموعه یادداشت های مالک زاده به عنوان دبیر خبر ایرنا پرداخت و با قرائت یادداشتی گفت: نقد غلامرضا مالک زاده ،نقدآسانی نیست. مو های مالک زاده طی سالهایی که خبر نوشته، گزارش رتوش کرده و یادداشت تنظیم کرده سفید شده است.شاید اکنون برای نقد آثارمالک زاده کمی دیر باشد.شاید مالک زاده می بایست چند سال پیش نقد می شد.

اما بررسی برخی آثارمالک زاده ، این حقیقت را باردیگر ثابت می کند که آثار مالک زاده نیز همچون آثار هر خبرنگار دیگری نکات مثبت و منفی بسیاری را لابه لای کلمات خود جای داده است.
به نظر می رسد مالک زاده دربرخی موارد با استفاده از واژه های عامیانه درگزارش و یادداشت هایش ارزش ادبی نوشته هایش را پایین می آورد.
به عنوان مثال «نوشته ای بربالای ردیف صندلی های جلو اتوبوس واحد»
به کاربردن عبارت اتوبوس واحد توسط مالک زاده اندکی عجیب و دور ازذهن است.چراکه اتوبوس واحد،برگرفته از عنوان اتوبوس شرکت واحداست.بی شک مالک زاده می دانسته که خط واحد عنوانی برای اتوبوس هایی بوده که برای اولین باردرتهران وظیفه جابجایی مسافران درون شهری پایتخت را برعهده گرفته اند.
درواقع مالک زاده برخی اوقات از جبر روزمرگی ادبیات محاوره ای ،درگزارش هایش اسیر غلط های مصطلحی می شود که متاسفانه درجامعه ریشه دوانده اند.
نکته دوم اینکه در قلم مالک زاده نوعی محافظه کاری خاص حس می شود که گمان می برم بالاخره روزی و براساس مقتضیات زمان گریبان همه ما را خواهد گرفت.
درواقع مالک زاده سعی دارد بابه کار بردن ادبیات دیپلماتیک در آثارش برخی مطالب تلخ جامعه را به گونه ای بازگو کند که هیچ کس از دست او دلخورنشود.
نکته سوم در خصوص آثارمالک زاده این است که تیترمطالب وی به اندازه اصل مطالبش استخوان دارنیست.اسارت در ادبیات محاوره ای زنجیری است که دست های مالک زاده را در انتخاب تیترهایش بسته است.
دربررسی برخی آثار وی نکته ی دیگری جلب توجه می کند.مالک زاده در انتخاب لیدهایش چنان سادگی را چاشنی کار می کند که جذابیت یک لید تحریک کننده برای مخاطب از بین می رود.
نوشته های بی فرازو فرود مالک زاده باعث می شود تا گاهی خواننده درمیانه راه هدف نویسنده راحدس بزند،بدون اینکه لازم باشدبرای رسیدن به نتیجه گیری به موخره مطلب برسد.
درواقع مالک زاده دربرخی موارد هدف خودازمطرح کردن یک سوژه را باچندجمله پیام گونه به مخاطب اعلام می کندوخود ،مخاطب را مجاب می کند که زحمت خواندن بقیه مطلب را نکشد.
اگر بخواهیم در آثار منتشر شده ی مالک زاده کمی ریزترشویم ، می شود انتخاب عکس هایش برای نوشته هایش را هم نقد کرد.
امروزه اساتید علم ارتباطات و روزنامه نگاری معتقدند که انتخاب یک عکس برای گزارش،خبر و حتی یادداشت و سرمقاله به اندازه تیتر و لید پراهمیت است.
درواقع عکس انتخاب شده برای یک یادداشت و سرمقاله باید تابع محتوای آن مطلب باشد.
ولی به نظرمی رسد انتشار عکس مالک زاده درهرشرایطی و هرکادربندی برای او فاقد اهمیت است .به عنوان مثال دریادداشت «لگدبه بخت خود» مالک زاده از عکسی استفاده می کند که تصویر پشت آن درب نیمه بازاتاقش است.
مالک زاده دبیرخبر ایرنادرفارس است.وقتی صفحه ایرنای فارس می بینیم ، ناخودآگاه متوجه می شویم که سنگینی کفه ترازوی خبرهای روابط عمومی ها به راحتی قابل حس است.
درواقع به نظر می رسد مالک زاده نقش پدریا معلم مدیران روابط عمومی های ادارات و سازمان ها را در انتشاراخبارشان برعهده گرفته است.گرچه این معلم سعی دارد اخباراین دست را ازقالب خبر روابط عمومی خارج کند،اما گاهی تلاشش برای تغییر ساختاراین اخباربی نتیجه است.
این تلاش بی نتیجه یا کم نتیجه باعث می شود تا خواننده گمان برد که ایرنا موظف است هر خبر دریافتی را حتما منتشر کند.
ضعف در انتخاب عکس در ایرنا در چارچوب مختصاتی که پیش از این بیان شد در صفحات استانی ایرنانیز قابل رویت است.کما اینکه در رویدادهایی که رضا قادری حضورندارد تابا شاتردوربینش جادو کند، مالک زاده مجبور به انتخاب عکسی می شود که خواننده خبر گاهی احساس می کند این عکس اولین داده ی یک جستجوی اینترنتی است.
نکته دیگر اینکه پتانسیل بالای ایرنا ی فارس به لحاظ نیروی خبری و تولیدی و با امکانات غیر قابل مقایسه با دیگر خبرگزاری ها این شبهه را ایجاد می کند که آیا تیم مدیریتی ایرنا نخواسته یا نتوانسته است از این همه استعدادو توانایی موجود در نیک نام خشنودی، سارنگ عبدالهی، فاطمه هاشمی ، نجفی و…. استفاده کند.
اما با وجود همه ی این تفاسیر گاهی نوشته های مالک زاده اندیشه انسان را به سمت نور حرکت می دهد.آنگاه که از اندیشه والای یک معلول مادرزاد چنان توصیفی می کند که گویی تو خود مهتابی!
پیوند زدن احساس وواقعیت درگزارش های مالک زاده عنصر ی است که درآثار او بسیار تکرار می شودو این نشان از اشراف بالای اوبر واژه ها و گسترگی دامنه لغاتش دارد.
غلامرضا مالک زاده درگزارش های خود با انتخاب سوژه های دست نخورده ، شخصیت های خاص را به جامعه معرفی می کند .شخصیت هایی که گاهی می توانند خودیک نویسنده،خبرنگار،معلم و…. نمونه برای جامعه باشند.
گزارش های داستان گونه مالک زاده که مصداق واقعی stortyاست هرخواننده ای را درشرایط بروز و ظهورسوژه قرار می دهد .درواقع می توان گفت،مالک زاده فیلم نامه نویسی است که به خواننده سناریو اش این فرصت را می دهد تا مانند یک ناظر فیلمبرداری خود را درشرایط وقوع ماجرا قراردهد.
مالک زاده شهررا به خوبی می بیندازمبلمان آشفته شهری تا مطب بدون آسانسور یک متخصص قلب.
برای او حتی سبدهای شیرو پفک رها شده در پیاده رو ها توسط مغازه داران شهر هم سوژه است.سوژه هایی که این روزها کمتر کسی از جماعت خبرنگاران آنها را می بیند.
بنا بر این گزارش پس از ارائه یادداشت سرپرست ایلنا در فارس، رئیس خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) استان فارس نیز در نشست نقد و بررسی دبیر منطقه هشتم این خبرگزاری گفت: نشست های روزنامه نگار در زوم برنامه وزینی است که به یکی از نیازهای اساسی جامعه رسانه ای استان فارس پاسخ گفته است.
