قیاس معنادار تعداد نیروهای BBC و صداوسیما /خیلی از این شبکههای صداوسیما تعداد کارکنانشان از مخاطبانشان بیشتر است!
سردبیر
خبر پارسی -سیدرمضان شجاعی کیاسری میگوید: «سازمان غولآسای صداوسیما، خود را پاسخگو نمیداند، به همین خاطر اوضاعش روز به روز بدتر میشود. بیبیسی با دو هزار نفر اداره میشود و صداوسیما ۴۸ هزار نیرو دارد. به قول یکی از دوستان، خیلی از این شبکههای صداوسیما تعداد کارکنانشان از مخاطبانشان بیشتر است!»
به گزارش ایسنا، گزیده صحبتهای این نماینده اصولگرای مجلس و نایب رئیس شورای نظارت بر سازمان صداوسیما در گفتوگو با هفتهنامه تماشاگران را در زیر میخوانید:
* امروز هم که رسانهها تنوع و تعدد دارند و رسانهها، رسانههای تزریقی نیستند که بخواهند یک مسأله را در مخ مردم تزریق کنند؛ اما مسئولان و برنامهسازان صداوسیما همچنان متوجه این موضوع نشدهاند.
* صداوسیما از جهت محتوایی به خاطر نداشتن اعتبار نمیتواند فیلم و سریال تولید کند و کیفیت برنامهسازیاش به دلیل نداشتن پول پایین آمده است. صداوسیما الان در بدنه خودش خیلی سنگین است. بیبیسی با دو هزار نفر اداره میشود و صداوسیما ۴۸ هزار نیرو دارد. البته نیروهای استخدامی فکر میکنم ۳۲ یا ۳۳ هزار نفر باشند و مابقی قراردادی هستند. به قول یکی از دوستان ما خیلی از این شبکههای صداوسیما تعداد کارکنانشان از مخاطبانشان بیشتر است!
* صداوسیما دو سه مشکل دارد؛ یکی اینکه از جهت سختافزاری و وضعیت فنی بهروز نیست و با شبکههایی که در دنیا هستند و با آخرین فناوریهای دیجیتالی کار میکنند، قابل مقایسه نیست. دوم اینکه چون پول ندارد از جهت محتوا نمیتواند سریالها و فیلمهای خوب بسازد. اگر هم پولی داشته باشد یک نگاه خاص دارد. باید نگاهش را یک مقدار گستردهتر و فضا را بازتر کند تا برنامهها مخاطبپسندتر شوند. سوم اینکه صداوسیما باید ارتباطاتش را با قوای سهگانه بیشتر کند و الان متأسفانه نسبت به گذشته خیلی بستهتر شده است.
* بر اساس قانون بودجه پیشبینی میشود که ۵۰ درصد بودجه صداوسیما را دولت تأمین میکند و ۵۰ درصد بقیه از محل درآمدهای بازرگانی باید تأمین شود. البته به حساب خزانه دولت واریز میشود و دولت آن را دوباره به صداوسیما برمیگرداند. در شرایط بد اقتصادی الان، آگهیهای بازرگانی و تبلیغات کاهش پیدا کرده.
* (درباره شکایت صداوسیما از سه نماینده مجلس) طبق اصل ۸۶ قانون اساسی یک نماینده در بیان نظر و حرف خودش آزاد است. من نماینده نمایندگان در نظارت بر صداوسیما بر اساس اصل ۱۷۵ قانون اساسی هم هستم و این یک راهکاری است که آقای سرافراز فکر میکند با این کار میتواند از خودش اقتدار نشان بدهد و یک نماینده مجلس را حتی اگر ناظر بر صداوسیما باشد متوقف کند. من حرف کارشناسی زدم. بعد از اینکه مقام معظم رهبری در فرمایشاتشان اقدامات متقابل را تبیین کردند، یعنی در واقع برجام به نوعی با شروط تأیید شد، صداوسیما آقایان زاکانی و عراقچی را جدا دعوت کرد و اینها به تیپ و تاپ هم زدند. حرف من این بود که صداوسیما باید این دو را با هم در یک برنامه دعوت میکرد تا همافزایی میکردند و در راستای رهنمودهای مقام معظم رهبری برجام جمع میشد و بعد هم کارهای پساتحریم انجام میشد.
* در صداوسیما بیطرف نگاه نمیکنند. در بخشی از برنامهها مثل شبکه خبر حتی اعلام کردند که مجلس لابیگری میکند. مجلس برای چه کسی لابیگری میکند؟ این توهین به مجلس و نمایندگان بود؛ یا روزی که برجام تصویب شد زیرنویس شبکه خبر این بود که «نشست ۲۰ دقیقهای مجلس» و روی این ۲۰ دقیقه هم تأکید داشت. در حالی که تصویب برجام ۲۰ دقیقه نبود و سه چهار ماه وقت برد و جلسات و نشستهای متعدد برگزار شد تا به نتیجه رسید. صداوسیما موضع دارد. مراجع هم این نوع برخورد را تأیید نکردهاند و قبول دارند که صداوسیما در مورد برجام خطی و سیاسی عمل کرد.
*ما بارها نسبت به نقض بی طرفی در صداوسیما تذکرات لازم را میدادیم و روال بر این است که شورای نظارت تذکرات لازم را بدهد. آقای سرافراز معتقد است که نظارت شورای نظارت استطلاعی است یعنی فقط جنبه اطلاعرسانی دارد. اگر از ما چیزی خواستند ما دوست داشتیم جواب میدهیم دوست نداشتیم جواب نمیدهیم. در حالی که آخرین قانون مصوب که مجلس برای شورای نظارت، حقوقی را پیشبینی کرده این است که اگر کسی شکایت کرد و شکایتش را وارد دانست میتواند به مراجع قضایی شکایت کند.
* یکی از حقوق شورای نظارت هم این است که میتواند بازرس اعزام کند که این کار را هم اخیراً انجام داده – این اولین جایی است که من این خبر را میدهم – پریروز مصوب شد که هیأتی برای بازرسی و بررسی برنامههای مشارکتی اعزام شوند.
* آقای سرافراز ممکن است شخصیت حقوقی خوبی داشته باشد، آدم مطمئنی است، برادر شهید است، سالم و دوستداشتنی است منتها مدیریت صداوسیما که یک سازمان فراقوهای است یک مسأله جداست. در دوره آقای ضرغامی هم این مشکلات بود ولی کم و بیش تعامل داشتیم و آن را حل و فصل میکردیم. خود ایشان هم با دولت و مجلس تعامل بیشتری داشت.
* باید شکل و شیوه مأموریتها و مسئولیتهای سازمان صداوسیما بازتعریف شود. باید در تولید برنامهها بخش خصوصی را به جد دخالت داد. طبق قانون اساسی، پخش برنامه، مسئولیت صداوسیماست و میتواند اعمال نظر کند و پخش را به عهده بگیرد. اما چیزی که مهم است شناخت جدی از مخاطب است. با این بازاری که رسانههای دیگر امروزه در آن جاذبههای فراوانی ایجاد کردهاند رقابت کار سخت و دشواری شده است.
* باید از بخشهای خصوصی و دستگاهها و وزارتخانههای متعدد و متنوع کمک گرفت و حجم نیروی انسانی را کم کرد. از طرفی هم باید نیازهای مخاطب را شناسایی کرد و از زیاده گوییها کم کرد و از ساخت سریالهایی با محتوای ضعیف هم فاصله گرفت.
* ماهواره ندارم از همین ستآپ باکس صداوسیما استفاده میکنیم. گروهی در شورای نظارت داریم که خبرهایی را که علیه جمهوری اسلامی پخش میشود و برنامههایی را که ساخته میشود برای بررسی و اعلام نظر به ما ارسال میکنند.
* بعضی برنامهها بعد از مدتی مجریانشان گردنکلفت میشوند و دستورات صداوسیما را برنمیتابند. الان هم از این موارد هست. مثل آن داستانی که طرف اسم پسرش را رستم گذاشته بود بعد میخواست بغلش کند ولی میترسید! پخش برنامه بعضی از مجریها دیگر دست مدیر شبکه و معاون سازمان نیست. خود رئیس سازمان هم نمیتواند مقابل مجری بایستد، چون او برای خودش یک امپراتوری دارد.
* اینکه ممکن است خبر ۲۰:۳۰ به خاطر درگیریهایی که با دولت داشته جمع شود، در شورای نظارت بر صداوسیما هم مطرح شد، ولی شایعه است.