خبر پارسی – وقتی دایرهی لغات روزنامههای ما، آنطور که هفت سال پیش در نتیجهی یک پژوهش (link is external)اعلام شد، کمتر از ۷۰۰ کلمه باشد، کافی ست «توسط» را هم از یک روزنامهنگار نامسلط به زبان فارسی بگیری تا رسماً فلج شود! کلمهای که امروزه به جای هر حرف اضافهی دیگری از جمله «با» و «از» و «در» مینشیند و نیروی فوقالعادهای در گریز دادن جمله و تیتر از روشنی در مفهوم و شیوایی در شکل دارد. «توسط» محبوبترین کلمهی نویسندگان و مترجمان و بهخصوص روزنامهنگارانی ست که خیلی حال فکر کردن ندارند، حتا اگر بر این حب خویش آگاه نباشند. یک جور انبرقفلی ست که هر پیچ سختی را ممکن است باز کند، ولی خودِ پیچ یا مهره را هم از ریخت میاندازد و بیاستفاده میگذارد. البته جای خوشبختی ست که «توسط» از جملهی مواردی نیست که از زبان گفتار مردم به زبان نوشتار رسمی وارد شده باشد تا سخن گفتن در بارهی آن مناقشهی چندانی برانگیزد.
در قیاس با مواردی که در زبان گفتارِ مردم رواج دارد، این یکی آنقدر ناهنجار و نخراشیده است که سخن ۲۸ سالِ پیشِ ابوالحسن نجفی هنوز هم در بارهی آن صادق است. ۲۸ سال پیش ابوالحسن نجفی نوشت استفاده از این کلمه در گفتار روزمرهی مردم نفوذ نکرده و و صِرفِ همین نکته که، با وجود کثرت استعمالِ این نوع جملهبندی در نوشتههای پنجاه شصت سال اخیر، باز هم اهل زبان در گفتار روزانهی خود در برابر آن مقاومت میکنند نشان میدهد که لابد این شیوه با نحو زبان فارسی ناسازگار است. این ۲۸ سال را اگر به آن پنجاه شصت سال اضافه کنیم، میبینیم که بعد از نود سال این مقاومت هنوز درهم نشکسته و شکل نابجای «توسط» بر کمتر زبانی در گفتار روزمرهی مردم جاری میشود. همیشه شعبان، یک بار هم رمضان!
این را مقدمه گفتم تا به یادداشت مهدی جامی برسم در این باره که برای خوابگرد نوشته است به اضافهی چندخطی که داریوش آشوری در همین باره نظر داده است. برای آنکه مطلب تقریباً جامع باشد، در ادامهی این یادداشت، بخش مربوط به «توسط» در کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی را هم آوردهام به اضافهی توضیح کوتاهی که هماو چهار سال پیش در بارهی «توسط» بیان کرد. از مهدی جامی ممنون ام و برای ابوالحسن نجفی که این روزها ناخوشاحوال است و در بیمارستان بستری (link is external)، تندرستی آرزو میکنم.
مهدی جامی (link is external): در آغاز یکی از کتابهای آموزش زبان فارسی به خارجیان، مؤلف میخواهد توضیح دهد که در محلی که فارسی درس میداده، قبلاً کتابهای مؤلفان فارسیدان شوروی تدریس میشده است. مینویسد: «مشکلات فراوان کتابهای موجود که توسط فارسیدانان شوروی سابق تألیف شده بود.» با خود فکر میکنم چگونه میشود با “توسط چیزی یا کسی” تألیف کرد؟ معنای توسط چیست؟
کتابهایی با واسطهی مؤلفان تألیف شده است؟
کتابها از طرف مؤلفان تألیف شده است؟
کتابها به قلم و به دست مؤلفان تألیف شده است؟
مفهوم “با واسطه و وساطت و پادرمیانی تألیف کردن” مفهوم گنگ و ناروشنی ست، چرا که اشارهی روشن و مستقیم به اینکه کسی / فاعلی کار و فعل تألیف را انجام داده ندارد. ولی اگر منظور این است که مؤلفانی کتاب تألیف کردهاند یا کتابها به قلم چنان مؤلفانی ست، چرا همین را نگوییم؟
«توسط» در دقیقهی اکنون به یکی از شایعترین آفتهای جملهبندی فارسی تبدیل شده است. اما مسئلهای ست که با اندکی توجه و مراقبت ساده حل میشود:
مسئله این است که جملهی مجهول با استفاده از «توسط» ساختار معیوبی پیدا کرده است. کاربرد ساختار معیوب هیچ توجیهی ندارد؛ جملهی مجهول یا محل و معنا و ساختار درست دارد که اختیار ما ست به کار ببریم. یا ندارد که هیچ مجوزی ندارد! بهتر است جملهی معلوم به کار ببریم.
شواهد کاربرد «توسط» نشان میدهد که کاربرد این کلمهی مجهولساز نه تنها با فارسی روشن و روان نسبتی ندارد که دارد مثل ویروس گسترش پیدا میکند و جای معانی متعدد و متنوعی را میگیرد. به عبارت دیگر، فارسی را ناتوان کرده است. توانایی هر زبانی به توانایی قدرت تعبیر آن است. و البته به قدرت و تنوع جملههای سالم آن.
از نظر من اگر بخواهیم عوامل فارسی-خراب-کن در نثر امروز را وارسی کنیم، یکی از آنها «توسط» است (و دهها واژه و تعبیر دیگر که گرتهی فرنگی است و فعلاً آنها را در پرانتز میگذاریم و رد میشویم). «توسط» به جای بسیاری از تعبیرات زبانی مینشیند و آنها را از فعالیت میاندازد و زبان را محدود میکند و تنوع تعبیر را از آن میستاند. به کار بردن «توسط»، راستش را بخواهید، به معنای کم دانستن در بارهی فارسی و اتوماتیک شدن زبان کسانی ست که آن را به جای دایرهی وسیعی از معانی به کار میبرند. نوعی «چیز» است که به هر چیزی (و کاری) میتواند اشاره کند!
این واژه یکی از آن واژههای کلیدی ست که بر گرتهی زبان انگلیسی / فرانسه وارد زبان فارسی شده است و ساختارهای معیوب شکل میدهد؛ درست مثل سلول سرطانی. این واژه که بسیاری به آن عادت کردهاند و بلکه معتادش شدهاند، واژهای ویرانگر است چون فرمهایی را در جملهبندی فارسی وارد میکند که اصالت ندارد و کارآمد نیست و معنا را با شفافیت کافی منتقل نمیکند.
یکی از معتبرترین مجلات ترجمه در زبان فارسی آنقدر این واژه را در هر جایی به کار برده بود که ناچار شدم برای سردبیرش بنویسم:
«داشتم مطالب مجلهی خوب شما را مرور میکردم و متوجه شدم که در چکیدهی هر مقاله یک بار مرقوم فرمودهاید: ترجمه توسط فلانی یا تألیف توسط فلانی. من کاربرد این کلمه را توهینی به زبان فارسی میبینم! چون معنایش این است که ما انگار معادلی برای آن نداریم. در حالی که «به قلم فلانی» کاملاً فارسی ست و عیب «توسط» را هم که گرتهی انگلیسی ست ندارد. به نظرم یک مقاله میشود نوشت که جانشینهای «توسط» چه کلماتی هستند. این کلمه دارد به سرنوشت «داشته باشیم» دچار میشود که در تلویزیون ایران رایج است و نشانهی فقر آشنایی با افعال مناسب است. ترجمهی خوب و فارسی و روان نیازی به توسط ندارد تقریباً در ۹۰ درصد موارد.»
حالا نه اینکه بخواهم آن مقاله را بنویسم، ولی دستکم به صورت قلمانداز ـ و از باب تذکر به اصحاب قلم و ویراستاران – شواهدی را نشان میدهم که به راحتی میتوان به جای «توسط» در آنها تعبیرهای روشنتر و گویاتر استفاده کرد. تمام این شواهد را عیناً از مقالات و مطالب مختلفی که خواندهام یا ویراستهام نقل میکنم و هیچ جملهای را به صورت مصنوعی نساختهام چون هدفم این بوده که ببینم نویسندگان مختلف از «توسط» چطور استفاده یا در واقع سوءاستفاده میکنند!
توسط و فارسیسازهای آن:
۱.«سه هواشناس اهل روسیه به مدت یک هفته در یک ایستگاه هواشناسی دورافتاده توسط چند خرس قطبی گرسنه محاصره شدهاند.»
تصور کنید “با واسطهی خرس ها محاصره شدن” را نه با خود خرسها! اگر منظور خود خرسها ست باید بنویسیم:
سه هواشناس اهل روسیه به مدت یک هفته در یک ایستگاه هواشناسی دورافتاده با چند خرس قطبی گرسنه محاصره شدهاند.
یا بنویسیم:
سه هواشناس اهل روسیه یک هفته است در یک ایستگاه هواشناسی دورافتاده در محاصرهی چند خرس قطبی گرسنه قرار گرفتهاند.
فرق جملات جانشین با جملهی اصلی این است که روشن است و ایراد زبانی هم ندارد. و میبینید که هیچ نیازی به «توسط» هم نیست.
۲٫ «این جزوههای درسی کتاب شد و میشود گفت که از بعد از آن موضوع تولید علم در این حوزه توسط اساتید خوب تقریباً کم شده است.»
تولید علم “با واسطهی استادان” کم شده یا در کار استادان کم شده است؟ اگر اولی ست که معنای روشنی ندارد. اگر دومی ست میتوان نوشت:
این جزوهها کتاب شد و میشود گفت که از بعد از آن موضوع تولید علم در این حوزه در کار اساتید خوب تقریباً کم شده است.
۳٫ در دایرهالمعارف بزرگ اسلامی مقالهی ابومسلم را میخواندم، دیدم در نثر دایرهالمعارف هم «توسط» جا خوش کرده است:
«ابومسلم توسط آل معقل به ابوموسی سراج معرفی شد.»
این کاربرد شاید با مفهوم وساطت نزدیکتر باشد. بنابرین میتوان گفت:
ابومسلم از طرف / به واسطهی آل معقل به ابوموسی سراج معرفی شد.
اما بهتر آن است که از خیر جملهی مجهول بگذریم و بگوییم:
این آل معقل بودند که ابومسلم را به ابوموسی سراج معرفی کردند.
یا بهسادگی: آل معقل معرّف ابومسلم به ابوموسی سراج بودند.
۴. «یادداشت پسر قاضی فراری بغداد پس از سقوط آن توسط شاه اسماعیل صفوی» (عنوان مطلبی ست در بارهی آن یادداشت)
این جمله به خاطر ترتیبش خودبهخود دارای ابهام است و «توسط» بر ابهام آن افزوده و رونق فارسی را برده است. میتوان نوشت:
یادداشت پسر قاضی فراری بغداد پس از سقوط شهر با حملهی شاه اسماعیل صفوی
یادداشت پسر قاضی فراری بغداد پس از سقوط شهر به دست شاه اسماعیل صفوی
۵. «هدف پومورسکا در این کتاب این است که برخی مسائل مغفول مانده در نظرات یاکوبسن توسطخود یاکوبسن بیان شود.»
یاکوبسن با واسطه و وساطت یاکوبسن؟ اینجا که یاکوبسن خودش از خودش حرف میزند، واقعاً چه نیازی به «توسط» داریم؟ روشن بگوییم:
هدف پومورسکا در این کتاب این است که برخی مسائل مغفولمانده در نظرات یاکوبسن به زبان خود یاکوبسن بیان شود.
۶. «نقش مهم دیگری که تقیزاده و یارانش ایفا کردند، بعد از به توپ بستن مجلس شورا توسطمحمد علی شاه بود.»
روشن است که محمدعلی شاه پشت توپ نبوده تا واسطهی این اقدام باشد. کار به فرمان او انجام شده، پس درست آن است که بنویسیم:
نقش مهم دیگری که تقی زاده و یارانش ایفا کردند، بعد از به توپ بستن مجلس شورا به فرمان محمد علی شاه بود.
۷. «این رژیم، رژیمی بود که به صورت مستقیم توسط ایالات متحده حمایت میشد.»
اینجا گرتهبرداری مستقیم دیده میشود. چنین جملههایی ساختار خود را از انگلیسی میگیرند (از ساخت مجهول به کمک by). فارسیاش میشود:
این رژیم، رژیمی بود که به صورت مستقیم از طرف ایالات متحده حمایت میشد.
این رژیم، رژیمی بود که ایالات متحده مستقیماً از آنحمایت میکرد.
این رژیم، رژیمی بود که ایالات متحده مستقیماً آن راحمایت میکرد.
۸. «مشک پرباد که به توسط آن از آب میگذرند.»
اینجا با مفهوم وساطت نزدیک است اما باز هم فارسی سرراستش آن است که بنویسیم:
مشک پرباد که با کمک آن از آب میگذرند / با آن از آب میگذرند
۹٫ «عنوان فصل نخست “زبان ایلامی“ است که توسط مارگارت خاچیکیان نوشته شده است.»
در این نوع جملات اصولاً هیچ نیازی به «توسط» نیست. جمله اساساً باید معلوم نوشته شود و کوتاهتر و گویاتر هم خواهد بود:
عنوان فصل نخست “زبان ایلامی“ است که مارگارت خاچیکیان نوشته است.
جملهی بعدی هم حکم مشابهی دارد که با ویرایشی ساده به فارسی درست تبدیل میشود: “زبان پارتی” عنوان فصل بعدی است که توسط حسن رضایی باغبیدی نوشته شده است. “زبان پارتی“ عنوان فصل بعدی و نوشتهی حسن رضایی باغبیدی است.
۱۰. «عکس فوقالعاده زیبایی از قلهی “دماوند”؛ این تصویر در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۵ توسطِ ناسا (NASA) گرفته شده. »
ساختار جمله کاملاً انگلیسی ست. فارسیاش اینطور میشود:
عکس فوقالعاده زیبایی از قلهی دماوند. این تصویر را ناسا در تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۰۵ (NASA) گرفته است .
۱۱. «صدمین سالگرد اشغال بوشهر توسط بریتانیا» (باز هم عنوان است)
به طور کلی، توسط و طرف در شماری از جملات قابل جانشینی اند. مثل جملهی بالا که با همین جانشینی روانتر میشود:
صدمین سالگرد اشغال بوشهر از طرف بریتانیا
ولی باز هم بهتر است بنویسیم:
صدمین سالگرد اشغال بوشهر به دست نیروهای بریتانیا
۱۲٫ «اصطلاحاتی مثل …معمولاً توسط افرادی به کار برده میشود که…»
گاهی ساختار معنایی به ما اجازه میدهد تعبیرهای دقیقتری استفاده کنیم. وقتی صحبت از زبان و کاربردهای زبانی باشد، «توسط» را میتوان با معنایی که میخواهد بیان کند جانشین کنیم:
عبارت و اصطلاحاتی مثل… معمولاً ورد زبان افرادی است که…
۱۳٫ «یکی از مهاجمان توسط پلیس دستگیر شد.»
معمولاً با حذف «توسط» جملههای جانشین مختلفی میتوانیم بنویسم. در این مورد میتوان نوشت:
یکی از مهاجمان به دست پلیس دستگیر شد
یکی از مهاجمان به دست پلیس افتاد
یکی از مهاجمان با تعقیب پلیس دستگیر شد
یکی از مهاجمان را پلیس دستگیر کرد
۱۴. «بخشی از مخاطبان هم مردم داخل ایران هستند که توسط ما در جریان پژوهشها قرار میگیرند.»
این مورد هم باز به واسطهگری نزدیک است اما روشنتر خواهد بود که بنویسیم:
بخشی از مخاطبان هم مردم داخل ایران هستند که از طریق ما در جریان پژوهشها قرار میگیرند
آخر هم بگویم که در جمله هایی که ذکر شد گاهی اصل جمله را هم میتوان بهتر نوشت، اما برای اینکه بحث پراکنده نشود فقط به کاربرد «توسط» توجه دادهام. امیدوارم روزی برسد که «توسط» در هیچ جملهی فارسی دیده نشود! خاصه در این جملات که در کار نشر فراوان به کار میروند و برای اهل قلم هیچ خوب نیست:
«این کتاب توسط دانشگاه فلان منتشر شده است. / توسط انتشارات دانشگاه منتشر شده است.»
درست آن است که:
این کتاب را دانشگاه فلان منتشر کرده است. / در انتشارات دانشگاه منتشر شده است.
قدیم ترها میگفتند و مینوشتند با سرمایهی فلان انتشارات منتشر شده است. میشود گفت به همتِ، از طرف، با تلاش و غیر آنها.
«این کتاب توسط فلانی ترجمه شده است.»
در این نوع جملات واقعاً معلوم نیست چرا باید جمله را به صورت مجهول آورد! کسی کتابی را ترجمه کرده است. طبعاً باید مترجم را به صورت فاعلی مطرح کرد:
این کتاب را فلانی ترجمه کرده است.
و اگر ساختارِ «توسط»طلب بر قلم شما مسلط است، با حفظ همان ترتیب جملهی اصلی بنویسید:
این کتاب به قلم فلانی ترجمه شده است.
گفتم امیدوارم «توسط» برافتد چون میدانم که براندازانِ «توسط» حتماً فارسیشان قویتر شده است که از آن نجات یافتهاند. پس امیدوار باشیم که فارسی همهی ما قویتر و روشنتر و شیرینتر شود! فارسی بدون «توسط» فصیحتر است.
توضیح دکتر داریوش آشوری در بارهی توسط
*از استاد داریوش آشوری سپاسگزارم که پیشنویس این یادداشت را ملاحظه کردند. ایشان در پاسخ ایمیل من نوشتهاند: «این مطلب حساس و مهمی ست و خوب است که به آن پرداختهای. دو نکتهی اصلی که در باب این مطلب به نظر-ام میرسد این است که این سیاق جملهبندی باید در اصل تحت تأثیر زبان فرانسه بوده باشد که از دوران ناصرالدین شاه تا پایان جنگ جهانی دوم، زبان اصلی فرنگی در بخش عمدهی جهان از جمله در ایران بوده است. سپس این سیاق در ترجمه از زبان انگلیسی هم باب شده و دیگر از دست در رفته است.
دیگر این که برای چنین مطلبی تحلیل دستوری کوتاهی از ساختار پایهای جمله در فارسی ضروری به نظر میرسد: فاعل + مفعول (+را) + فعل — احمد حسن را زد. مفعول در حالتی میتواند بر فاعل پیشایند باشد: حسن را احمد زد. آنچه در همهی این نمونههایی که آوردهاید فراموش شدن این “را” و نقش دستوری آن است که جای خود را به این «توسط» کذایی پیش از فاعل در ترجمهی جملهی «پاسیو» در فرانسه و انگلیسی ( در برابر par در فرانسه و by در انگلیسی) سپرده است.»
*****
مدخل «توسط» در کتاب «غلط ننویسیم» ابوالحسن نجفی
در چند دههی اخیر بر اثر نفوذ زبانهای فرنگی از راه ترجمهها، نوعی جملهبندی در فارسی رایج شده که در قدیم سابقه نداشته است و آن این است که مثلاً به جای اینکه بگویند: «گلدان را بچه شکست»، میگویند: «گلدان (به) توسط بچه شکسته شد.» این نحوهی بیان که امروزه در روزنامهها و رادیو و تلویزیون به حد شیاع رسیده است، ناشی از شتابزدگی مترجمان و به خصوص مترجمان خبرگزاریها ست که عبارتهای خارجی را لفظ به لفظ به فارسی برمیگردانند و نمیخواهند اندکی رنج جستجو را بر خود هموار کنند یا دستکم بیاندیشند که در اجتماع یا با اهل خانوادهی خود به طور عادی و به صرافت طبع چگونه سخن میگویند. زیرا در این شیوهی بیان که برخلاف طبیعت زبان فارسی ست، هنوز در گفتار روزمرهی مردم نفوذ نکرده است. و صِرفِ همین نکته که، با وجود کثرت استعمالِ این نوع جملهبندی در نوشتههای پنجاه شصت سال اخیر، باز هم اهل زبان در گفتار روزانهی خود در برابر آن مقاومت میکنند نشان میدهد که لابد این شیوه با نحو زبان فارسی ناسازگار است.
البته مقصود این نیست که در زبان فارسی فعل مجهول یا حرف اضافهی مرکبِ (به) توسطِ (و مرادف آن «بهوسیلهی» وجود نداشته و بنابراین استعمال آنها غلط است. بررسی در متون گذشتهی فارسی تا پیش از دوران اخیر نشان میدهد که اولاً کاربرد فعل مجهول نسبت به زمان ما بسیار اندک است و ثانیاً فعل مجهول جایی به کار میرود که نیاز به ذکر عامل (فاعل حقیقی) نباشد. مثلاً میگویند: «پیغام فرستاده شد» و آن هنگامی ست که، به هر دلیل، نخواهند حامل پیغام یا خوانندهی نامه را ذکر کنند. حال اگر بخواهند نام او را ببرند، در زبان فارسی دو امکان وجود دارد: یکی مانند امروز استفاده از عامل است، مثلاً میگویند: «پیغام (به) توسط حاجب فرستاده شد» (در قدیم به جای «بهتوسطِ» غالباً «بردست یا «بهدستِ» میگفتند: «سینباد بردست جهور کشته شد»، سیاستنامه، ص ۳۲۱)، اما امکان دیگر که بسیار رایجتر است نیاز به توضیح دارد که در ذیل به اختصار بیان میشود.
… استفاده از فعل مجهول چند علت دارد، که مهمترین آنها عطف توجه بیشتر به یکی از اجزاء عبارت نسبت به دیگر اجزاء است. کلمهای که در آغاز عبارت میآید البته بیشتر از کلمههای دیگر جلب توجه میکند… این عمل را میتوان «برجستهسازی» نامید. در زبانهای فرنگی اگر بچه را در آغاز جمله بیاورند فعل معلوم به کار میبرند و میگویند: «بچه گلدان را شکست». در فارسی نیز همین شیوه معمول است و از این لحاظ اختلاف اساسی میانِ نحو فارسی و نحو زبانهای فرنگی نیست. اما در زبانهای فرنگی اگر «گلدان» را در آغازِ عبارت ذکر کنند، فعل جمله را به صیغهی مجهول میآورند.
اینجا میان فارسی و زبانهای فرهنگی اختلاف مهمی هست، بدین معنی که در فارسی، فعل مجهول را فقط وقتی به کار میبرند که عامل ناشناخته باشد یا نخواهند شناخته شود و در این صورت میگویند: «گلدان شکسته شد» ولی هرگاه بخواهند عامل را نام ببرند نمیگویند: «گلدان توسط بچه شکسته شد»، بلکه در این مورد نیز همچنان فعل معلوم به کار میبرند، اما با استفاده از اداتِ دستوری «را» (که در زبانهای فرنگی معادل ندارد)، مفعول را قبل از فاعل میآورند و میگویند: «گلدان را بچه شکست.»
بدین ترتیب، برجستهسازی به نحو احسن انجام شده زیرا کلمهی «گلدان» در آغاز عبارت آمده و توجه شنونده به آن جلب شده است. در زبانهای فرنگی چون معادل «را» وجود ندارد، طبعاً از این شیوه نمیتوانند استفاده کنند و ناچار فعل مجهول به کار میبرند. بنابراین در ترجمهی جملههایی که دارای فعل مجهول است، شرط امانت این نیست که در فارسی نیز فعل مجهول به کار رود، بلکه در اغلب موارد میتوان آنها را با استفاده از کلمهی «را» ترجمه کرد. مانند جملههای زیر: این نکته را یکی از حاضران گفت (به جای: این نکته توسط یکی از حاضران گفته شد)
… بعضی از سرهنویسان تصور کردهاند که اگر به جای «توسط» (یا وسیلهی) واژهی فارسی بگذارند، تصنع و ابهامی را که در این جملهبندیها هست میتوانند برطرف کنند و برای این منظور ترکیبِ «از سوی» را ساختهاند… علاج کار در تغییر واژهها نیست، بلکه در تغییر ساخت جمله است و کوشش ما نخست باید مصروف این شود که جملهبندی فارسی باشد، نه واژههای آن. از این گذشته، عبارتی چون: «نمایندهی ایران از سوی معاون وزارت امور خارجه تا فرودگاه بدرقه شد» واقعاً زشت و ناهنجار است. آیا سادهتر این نیست که پیروی کورکورانه از ساخت عبارت فرنگی را کنار بگذاریم و به طور ساده و طبیعی بگوییم: «نمایندهی ایران را معاون وزارت امور خارجه تا فرودگاه بدرقه کرد»؟
البته مشکل کارهمه جا با «را» گشوده نمیشود. در مواردی، خاصه اگر فعلِ عبارت خارجی به صیغهی مجهول نباشد، «را» کارساز نیست. در این موارد، به جای «توسطِ» میتوان از حروف اضافهی متعددی که در فارسی هست استفاده کرد. یکی از استادان ادبیات فارسی د رجایی نوشته است: «عبور کوه توسط پرندگان»، و حال آنکه بهسادگی میتوانست بگوید: «عبور پرندگان از کوه». مترجم معروفی در جایی عبارت فرهنگی را این طور ترجمه کرده است: «این خبر را توسط چه کسی شنیدید؟» در فارسی به طور سادهتر و طبیعیتر گفته میشود: «این حبر را از چه کسی شنیدید؟»
در ذیل، چند جمله با فعل مجهول یا غیرمجهول میآید که در آنها استعمال «توسط» یا غلط است و یا مغایرِ روح زبان فارسی ست، و در کنار آنها جملههای صحیح یا طبیعیتر به عنوان پیشنهاد آورده میشود:
ـ این مزرعه «توسط» نرده ازجنگل جدا شده است / این مزرعه «با» نرده از جنگل جدا شده است.
ـ زندانی توسط گلوله از پا درآمد / زندانی «با» گلوله از پا درآمد.
ـ بهای کالا را توسط چک میپردازد / بهای کالا را «با» چک میپردازد
ـ این رود توسط چند مصب بخ دریا میریزد / این رود «از» چند مصب به دریا میریزد
ـ او توسط حریق کشته شد / او «در» حریق کشته شد
ـ این بنا توسط زلزله ویران شد / این بنا «بر اثر» زلزله ویران شد
…
(برگرفته با اندکی تلخیص از کتاب «غلط ننویسیم»، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ سوم، ۱۳۷۰)
*****
کاربردِ توسط غلط است نه واژهی آن
ابوالحسن نجفی (۱۳۹۰): در این کتاب حرفهایی آمده که برداشتهای متفاوتی از آنها شده است. خیلی با تأسف میبینم که گاهی این طور تصور میشود که من گفتهام کلمهی «توسط» غلط است و نباید به کار رود. من در آنجا گفتهام که شکل کاربرد این کلمه غلط است و نباید به این شکل به کار ببریم، به عنوان مثال، اینکه بگوییم موش توسط گربه خورده شد، یا پنیر توسط چه کسی خورده شد، غلط است، این به این معنا نیست که کلمهی «توسط» غلط است، بلکه به این معناست که کاربرد آن غلط است. «به عنوان» را میتوان نمونهی دیگر برشمرد، این کلمه غلط نیست بلکه در جاهایی زائد به کار میرود؛ من نخواستم بگویم غلط است. این مسائلی ست که میشنوم و از آن رنج میبرم.