خبر پارسی – -حجه الاسلام محمد حسن حائری شیرازی – سخنان اخیر یکی ازائمه جمعه در رابطه با شرکت کنندگان در کنسرت و برخی از افراد دیگر، موجب شد چند سطری پیرامون جایگاه موسیقی در فقه وسیره مواجهه امام راحل با این مقوله بنویسم.
شکی نیست که صدای خوش چون صدای بلبل از نعمتهای حلال الهی است و انسان می تواند جهت رفع خستگی و افسردگی زندگی از ان بهره مند شود. آوا و آهنگی که از آلات موسیقی برمی خیزد نیز می تواند از مصادیق آهنگ و نوایی باشد که به واسطه سازگاری با فطرت زیباپسند انسان موجب لذتی حلال شود. چرا که غالب فقها و در راس ایشان امام راحل موسیقی را به دو دسته لهوی که موجب تحریک شهوات جنسی می شود، و غیر لهوی تقسیم می نمایند. از همین روست که در استفتائات امام راحل خرید و فروش آلات موسیقی را از مصادیق وسایل و آلات مشترکه می دانند و حرمت و حلیت خرید و فروش آنرا بسته به آن می دانند که برای چه هدفی می خواهند این ابزار را بخرند و بنوازند. دقیقا مثل کارد قصابی و هر چیز دیگری که استفاده های حلال و حرام دارد.
در روایات بحث موسیقی، موسیقی ای که در شب عروسی وشب زفاف در عهد معصومان علیهم السلام نواخته می شده و یا موسیقی ای که در جنگ ها جهت منظم نمودن صفوف وتقویت روحیه جهادگران نواخته می شده و همچنین موسیقی ای که برای سرعت بخشیدن به حرکت شتر و به آن آهنگ هدی گفته می شده استثناء شده و قریب به اتفاق فقها نواختن وشنیدن این آهنگ ها را که از آلات موسیقی نواخته می شده مجاز می شمارند. در روایتی که مورد توجه فقهاست و در همین باب وارد شده معصوم علیه السلام در پاسخ به جواز شنیدن موسیقی ای که در عید قربان نواخته می شده می فرمایند این موسیقی از موسیقی هایی نیست که زنان و مردان مختلط شده و مجلس گناه درست کند و لذا می فرمایند شنیدن آن مجاز است. چنان که رهبر انقلاب در روز ۲۰ تیر ماه در پاسخ به سئوالاتی در باره کنسرت های موسیقی و اردوهای مختلط دانشجویی این رفتارها را که بنا بر اطلاعاتی که داریم به لهو و لعب کشیده میشود و ملازمه با گناه دارد، تخطئه فرمود.
حسب همین روایت و دیگر قرائن روایی و تاریخی برخی فقهای بزرگ چون مرحوم فیض کاشانی فتوا به عدم حرمت ذاتی موسیقی می دهند و اینکه موسیقی ای حرام است که به صورت بالفعل مقدمه کار حرامی باشد و اگر همان موسیقی مقدمه فعل حلالی باشد شنیدن و نواختن آن حرام نیست.
البته مشهور فقها موسیقی ای را که مناسب مجالس لهو و لعب باشد به ذاته حرام می شمارند با صرف نظر از اینکه مقدمه چه فعلی است.
غرض آنکه حرمت موسیقی امری اختلافی است و اغلب بلکه تمامی فقها اقسامی از موسیقی را حلال می دانند.
امام راحل در مواجهه با این امر همانند دیگر موضوعاتی که ابعاد مستحدثی دارند چون شطرنج از حداکثر سماحت و آسانی استفاده می نمود تا کریمانه بودن دین در چشم مردم تقویت کند و تا دلیل متقنی بر حرمت نمی یافت فتوا به حلال بودن را رها نمی کرد. چنانچه پیامبر گرامی اسلام می فرمود :”بعثت علی الشریعه السمحه السهله .من بر دین بزرگوار و بخشنده و آسان برگزیده شده ام.”
در بحث استنباط احکام درآنجا که دلیل قطعی و غیر قابل مناقشه ای بر حرمت وجود ندارد و دلیل با اجمال روبرو است عادت فقها بر احتیاط است و فقیه به این امر مستمسک می شود که: فتوای به جواز دادن واجب نیست. لذا مقلدین خود را دعوت به ترک احتیاطی آن فعل می نمایند.
نکته حائز اهمیت آن است که چون احتیاط تلاشی است برای عمل به واقعی که بر ما مکشوف نیست، گاه این احتیاط خود خلاف احتیاط است و فقیه باید با تمییز این موارد از احتیاطاتی که مآلا مکلف را در معرض ارتکاب حرام دیگری قرار می دهد، احتراز نمایند. چنانچه منقول است امام راحل در بحث جواز خواندن صیغه عقد ازدواج به فارسی در درس خارج خویش فرموده بودند: اینجا احتیاط کردن و اینکه از مکلفین بخواهیم عربی صیغه عقد نکاح را بخوانند ،خود این احتیاط خلاف احتیاط است و منجر می شود به اینکه برخی که نمی توانند عربی اداء این الفاظ عقد کنند به حرام بیافتند. لذا فتوا به جواز اداء عقد نکاح به فارسی می دادند.
در بحث موسیقی هم باید مواظب بود با احتیاطات مردم علی الخصوص جوانان را به دین بدبین و دین را در نظر ایشان دشوار و غیرفطری جلوه ندهیم. مشی امام راحل این گونه بود که بین خشکه مقدس ها و مردم با شجاعت مردم را انتخاب می نمود چرا که بار حکومت بر دوش مردم است نه مقدسین. و مکررا ایشان در منشور روحانیت و دیگر سخنان شان مقدس نماهای احمق را می نواخت و ایشان را از اینکه عاملی موثر در تعیین عملکرد حاکمیت باشند منزوی می نمود و متحجرین احمق را خطر بزرگی برای نظام می خواند. این رفتار امام و راهنمای انقلاب اسلامی به مسئولین گوشزد می نماید که باید خطر نفوذ و تاثیر متحجرین را در بیانات و عملکرد خویش در نظر بگیرند و مواظب باشند برای به دست آوردن دل چند مقدس نما قلوب مردم را چرکین و به نظام بدگمان ننمایند که سخت گیرانه شدن دین به انزوای آن خواهد انجامید.
سخنان خود را با این روایت که سید مرتضی از فقهای بزرگ قرن پنجم هجری در کتاب محکم و متشابه آورده است، به پایان می برم: عن امیرالمومنین:”ان الله یحب ان یوخذ برخصه کما یحب ان یوخذ بعزائمه، خداوند دوست دارد از رخصتها و مباحاتش بهره برده شود چنانچه در آنجا که امر به ترک چیزی کرده دوست دارد از آن اجتناب شود.”