ابقای شبانه یک مدیر کل معزول!/ اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی شود!
سردبیر
خبر پارسی – بی لیاقتی در فرهنگ لغت نمی تواند معنای واقعی داشته باشد زیرا باید بی لیاقت ها را به عینه دید و البته درجه بی لیاقتی ها متفاوت است.اوج این بی لیاقتی را می توان در تمایل افراد به حفظ صندلی به تماشا نشست.آنجایی که مثلا حکم مدیری می خورد.همه روال طی می شود اما یک ملاقات ساده چند نماینده با وزیر منجر به بقای مدیری در آستانه ملاقات با عزرائیل می شود!بی لیاقتی در تمام این جملات مستتر بود.
مدیر کلی که به واسطه کهولت سنش هر لحظه منتظر جناب عزرائیل است دست به دامن چند نماینده همسو می شود تا در لحظات پایانی عمرش همچنان مدیر کل بماند!نماینده ای که همه حیثیت و آبرویش در آینده را در گرو ابقای این مدیر کل و حمایت مالی و جناحی او می بیند ساعت ده شب با وزیر مذاکره می کند و جناب وزیر از ترس استیضاح حکمی را که امضاء کرده پس می گیرد تا مدیر رو به موت همچنان مدیر بماند تا به تاریخ اعلام کند :من وزیر نمایندگان بودم و لیاقت اینکه وزیر دولت باشم را نداشتم!
در ابقای عجیب و تاریخی این مدیر همین بس که حتی دفتر جناب مدیر رو به موت از ادارات استان برای جلسه تودیع خود دعوت نامه فرستاده بود و هرگز در مخیله اش هم نمی گنجید که نمایندگان شبانه حکم ابقایش را از وزیر مربوط بگیرند! رفتن آقای مدیر آنقدر مسجل شده بود که یک سایت منتسب به وی که شنیده می شود یکی از نزدیکان ایشان آن را اداره می کند نیز خبر رفتن مدیر را کار می کند و ابقای شبانه مدیر، فرد نزدیک به او را نیز حیران!
برمی گردیم سرخط !بی لیاقتی صفت وزیری است که برای حفظ صندلی اش به خواسته نمایندگان تن می دهد!استیضاح در چنین شرایطی شهد عسل می ماند تا از این فرصت طلایی استفاده کرده و ماهیت نمایندگان به اصطلاح مردمی را برای ملت روشن کند.نه وزیر و نه استاندار نباید اجازه دهند هرکسی عمه و خاله را واسطه کنتد تا چند صباحی بیشتر در پست مدیریت باقی بمانند.بویژه آنکه مدیر مد نظر ما بیشتر از یک سال از سن بازنشستگیش گذشته و عزرائیل را منتظر نشسته است!
یاد امیر کبیر بخیر.گفته می شود امیر کبیر پس از شنیدن خبر ابقای شاهزاده موثق الدوله به حکومت قم که حکم عزلش را داده بود،نامه جالبی به ناطرالدین شاه می نویسد:
«الساعه که در ایوان منزل با همشیره همایونی به شکستن لبه نان مشغولم خبر رسید که شاهزاده موثق الدوله حاکم قم را که به جرم رشاء و ارتشاء معزول کرده بودم به توصیه عمه خود ابقاء فرموده و سخن هزل بر زبان رانده اید.
فرستادم او را تحت الحفظ به تهران بیاورند تا اعلیحضرت بدانند که اداره امور مملکت با توصیه عمه و خاله نمی شود.»
زیاده جسارت است. تقی
آقای استاندار!خواهش می کنیم به جناب وزیر نامه ای شبیه نامه امیر کبیر بنویسید وگرنه استعفا شما را قهرمان مردم یک استان می کند!
این داستان ربطی به فارس و اصلا ایران و وزرا و نمایندگان ندارد که ندارد!!