خبر پارسی – فتنه! سران فتنه! بدنه فتنه! ارکان فتنه و این قبیل واژه ها با تعابیر و معانی خاص در ادبیات بسیاری از افراد جامعه در سال های اخیر نقش بسته است. فتنه را سرپیچی از قانون و خط رهبر تفسیر کرده اند. به گذشته برنمی گردیم و نبش قبر نمی کنیم اما دیرگاهی است عده ی در قالب «خودنگاری های قانون» پا راحتی فراتر از قانون های ذهنی خود گذاشته و «اجرای احکام» سیار راه انداخته اند. چه آنهایی که برای پایین کشیدن یک فیلم از پرده سینما رگ گردنی می شوند و چه دسته ای که درصحن حرم حضرت معصومه خود را به عنوان قهرمان رشته «پرتاب مهر» معرفی کردند آیا خطوط قانونی جامعه را رعایت کرده اند؟
محصول هشت سال پیش این قبیل اندیشه ها پرورش دولتی بود که بی قانونی هایش صدای همه را در آورده بود. دولتی که خانه نشینی ۱۱ روزه سردمدارش اگر از جانب یکی از جبهه این سوی ماجرا رخ می داد بی شک با خوارج برابرش می دانستند.
از این دست مجادلات کم نداشته ایم. آنهایی که فرصت تسویه حساب با هاشمی را یافته بودند بنر به دست به میدان ولیعصر رفتند تا «تاجر ورشکسته» را به «باغ پسته» رهنمون سازند.در حرم شاه عبدالعظیم دخترش مورد بدترین الفاظ و هجمه ها قرار گرفت و «خلخال پای زن یهودی» هم تلقی نگردید. «بگم بگم» ها داشت دایره اش وسیع می شد و بازار فیلم های افشاگرانه تا پرده سینمای «مجلس» هم رفت تا روزی کبود را در تاریخ مملکت رقم بزند.
نسیم اعتدال که وزید انتظار می رفت خیلی ها متوجه شوند مردم راه تازه ای را جستجو کرده و خسته از همه مناقشات بی ثمر می خواهند جرعه ای آرامش طلب کنند. پیام آن انتخابات «جیغ بنفش» امروز عده ای نبود که همواره خود را همه کاره و صاحب نظام می دانند. ملت روحانی را انتخاب کرده اند، رهبر حکمش را تنفید نموده و او امروز منتخب مردمی است که منتظر تدبیر و تغییر هستند.
مکالمه تلفنی روحانی با اوباما بازهم برخی را پابرهنه به میدان فرستاد. آنهایی که همیشه «پابرهنه» میان بازی بزرگان وارد می شوند و خود را بالاتر از قانون می دانند بازهم تا فرودگاه رفتند. کفش پرتاب کردند که اگر نمی کردند جای تعجب بود.
سئوال اما اینجاست. برداشت آنها از رویه حکومت چیست؟ آیا به فرض اشتباه بودن عمل روحانی، رهبر نمی تواند به او تذکر بدهد؟ یعنی این دسته از افراد در باور خود تصور می کنند آنچه انجام می دهند عین جهاد در راه اسلام است؟ مقابله با دولتی که تایید نظام را دارد آیا نامش فتنه نیست؟ یعنی اوباما می تواند تلفنی با روحانی مکالمه کند اما رهبر به او دسترسی ندارد که در صورت عدول وی از مواضع نظام ، به وی هشدار بدهد؟ تا کجا باید تاخت؟ «فاین تذهبون؟»
غالب همین افراد اصلاح طلبان را مخالف ولایت فقیه می دانند اما از آنها که خود را پیرو ولایتت می دانند می پرسیم آیا آیه دوم سوره حجرات را خوانده اید که می فرماید« یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُکُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ / اى کسانى که ایمان آوردهاید صدایتان را بلندتر از صداى پیامبر مکنید و همچنانکه بعضى از شما با بعضى دیگر بلند سخن مىگویید با او به صداى بلند سخن مگویید مبادا بىآنکه بدانید کردههایتان تباه شود »
آیا در حالی که رهبر سخنی به بلندی صدای شما در عرصه اعتراضاتتان مطرح نکرده ، فریاد شما با این صدای «جهری و جوهر دار» اقدامی اسلامی است؟
برخی با تابلو کردن عکس شهید رجایی پا در این راه گذاشته اند بی آن که بدانند روزگاری رجایی با برهنه کردن پای خود در سازمان ملل می خواست تاول های ناشی از شکنجه دوران شاهنشاهی را به دنیا نشان دهد و امروز عده ای با بیرون آوردن کفش خود«شاه» درونشان را نشان می دهند. افسوس؛ قتانه های فتنه انگیز مدتهاست پا برهنه پای در راه تخریب نهاده اند.