گلستان فرهنگ و هنر شیراز باتلاق دعواهای سیاسی!/روزگاری شیراز دهکده فرهنگ بود…
سردبیر
خبر پارسی ـ سعید نظری: انتشار انتقادات اخیر آیت الله ایمانی امام جمعه شیراز و رییس شورای فرهنگ عمومی استان فارس از برگزاری مستمر کنسرتهای موسیقی در شیراز با واکنش متفاوت موافقان و مخالفان این عرصه روبرو شده است.
برخی با تمسک به آمار دوران مدیریت آقای همتی بوشهری مدیرکل سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوسال پایانی دولت دهم که مورد وثوق امام جمعه محترم مرکز استان نیز قرار داشت، معتقدند نه تنها برگزاری کنسرت موسیقی نسبت به گذشته رشد نداشته بلکه کمتر هم شده و با وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی در مجموع استقبال مردم نیز از کنسرتهای موسیقی در شیراز کاهش یافته است.
در عین حال اگر انتقادات آیت الله ایمانی در مورد اجرای بیش از اندازه کنسرتهای موسیقی را بپذیریم، دو موضوع زیر قابل بررسی و اظهار نظر کارشناسی از سوی فرهنگ دوستان است. نکته نخست ضعف ساختاری شاکله فرهنگی استان فارس و شهر شیراز است. به نظرم سادهترین راه برای فعالیت در عرصه فرهنگ و هنر که در کوتاهترین زمان ممکن، برگشت سرمایه نیز تضمین شود، اجرای کنسرت موسیقی با حضور هنرمندان پایتخت نشین است. انحصار عرصه فرهنگ و هنر در دست اهالی موسیقی در زمانی که چراغ هنرهای نمایشی و سینما خاموش است و کمتر هنرمندان هنرهای تجسمی به برپایی نمایشگاه و عرضه هنر خود روی خوش نشان میدهند، به شدت عرصه فرهنگ را لاغر و نحیف کرده است. مدتهاست در این شهر یک تئاتر خوب ندیده ایم و پای نقد یک کتاب ارزشمند ننشسته ایم. در این سال ها کدامیک از شما نمایشگاهی در خور توجه از آثار نقاشی و هنرهای تجمسی در شیراز را به یاد دارد؟ و کدام نشست تخصصی در حوزه معماری و طراحی محیط شهری در شیراز برگزار شده است؟ عکاسان و مستندسازان ممتاز شهر کجا هستند و گرافیست های خوش دوق در لاک خود چه می کنند؟ عرصه فرهنگ و هنر به دو یا چند گروه موسیقی کلاسیک و پاپ نه تنها منحصر نمیشود که دوام و بقای آن در آفرینشهای هنری چندگانه است. یادش بخیر زمانی شیراز میزبان شبهای شعر در دورههای مختلف به لحاظ سبک شناسی بود و در هفته ای دیگر ابعاد مختلف تولیدات سینمایی در قالب شب های سینمای ایران به نقد و نمایش گذاشته میشد و ماه بعد ادبیات داستانی جهان و ایران به بوته نقد و خوانش گذاشته میشد و هنوز خاطره شب های ادبیات ایران که توام با موسیقی و نمایش بود از خاطر فرهنگ دوستان نرفته است. در فاصلهای بعدتر نمایشگاهی از بزرگان خوشنویسی میزبان ذوق و هنر شیرازیها بود و هنرمندان صنایع دستی فراخوانده میشدند و بزرگان هنرهای تجسمی به نقد و داوری آفرینشهای هنری مینشستند تا سرو سبز بلورین جشن فرهنگ فارس به کدام هنرمند شیرازی می رسید؟
در حوزه تحقیق و پژوهش های هنری نیز این شهر بی بهره نبود و کنگره های گسترده ای به مدد بنیاد فارس شناسی در موضوعات شیراز شناسی و شناخت مکاتب هنری و فلسفی شیراز برگزار شد و حتی هنر قرآن نویسی فارسیان و مکتب فلسفی و نگارگری این خطه در پس این پژوهشها به رخ جهان اسلام کشیده شد و چه مقالات و پژوهشهای ماندگاری به یادگار نماند؟
اتفاقات حوزه فرهنگ تنها به برنامه های داخلی ختم نمی شد و بنیاد فارس شناسی شب های فرهنگ فرانسه و آلمان و …را برای تبادل فرهنگ غنی سرزمین ایزدی فارس با مهمترین کشورهای فرهنگی اروپا تدارک می دید و خلاصه سفره فرهنگ در شیراز چنان گسترده پهن می شد که فرهیخنگان و هنرمندان یک دل سیر از آن بهره می گرفتند.
حالا اما همه چیز ختم به موسیقی شده که بعضا به مدد دنیای دیجیتال چندان با شاخصهای برتر موسیقی هم آوایی ندارد و خالی از ظرافتهای هنری است و اینکه چقدر برگزاری کنسرت موسیقی در تعالی هنری استان و رشد جامعه هنری (حتی هنر موسیقی شیراز و فارس) تاثیر دارد، بماند برای مجالی دیگر!
نکته دوم در بررسی انتقادات آیت الله ایمانی متوجه اطرافیان حضرت استاد است. به یاد دارم روزی که فیلم مارمولک ساخته کمال تبریزی اکران شد و علمای اسلام فریاد واغربتا سردادند، تنها آیت الله حائری شیرازی امام جمعه و رئیس وقت شورای فرهنگ عمومی استان فارس بود، که در مصاحبه ای اختصاصی با خودم و جناب صدری، توپ را به زمین جریان حزب الله انداخت و واغربتا از عقب نشینی جریان دینی در عرصه هنر معاصر سر داد.
شاید مخاطب اصلی انتقادات آیت الله ایمانی جریان دینی حاکم بر شهر باشد که به رغم در اختیار داشتن ۲۵۰ میلیارد تومان بودجه سالیانه معاونت فرهنگی و هنری شهرداری شیراز و نیز با وجود دستگاههای فرهنگی همچون صداوسیمای مرکز فارس، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه هنری، معاونت فرهنگی اداره کل اوقاف و امورخیریه و از همه مهمتر بسیج جامعه هنرمندان… در انزاوی کامل به سر میبرند و هیچ تحرک فرهنگی از خود نشان نمیدهند.
شاخصترین برنامه جریان فکری دینی در استان فارس برگزاری شب شعر عاشورا در ایام محرم و صفر است که با حمایت اعتبارات مردمی و تلاش بزرگانی چون ده بزرگی و دیگران سالیانی است مستمرا برگزار می شود.
جریان دینی شهر شیراز به رغم داشتن امکانات نرم افزاری و سخت افزاری هیچ تلاش برنامه ریزی شدهای برای تاثیرگذاری در عرصه فرهنگ و هنر از خود نشان نمیدهد و تنها در ایام مناسبتی عمدتا با طعم عزاداری گوشهای از توانمندی خود را به نمایش میگذارد که بعضا با استقبال مخاطب عام جامعه روبرو نمیشود.
به نظر میرسد جریان دینی شهر شیراز در عرصه فرهنگ و هنر نیازمند بازشناسی خود و واقعیات جامعه است. قطعا نمیتوان از پس شیشههای مات دوجداره و دیوارهای بلند به کنه جامعه دست یازید و در ورای گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات انتظار داشت مخاطب، به دنبال نیازهای فکری و فرهنگی خود نباشد.
پیش از این در مقالاتی دیگر برخی وضعیت حاکم بر فضای فرهنگی جامعه را بیان داشته و سخن کوتاه میکنم. فضای فرهنگی و هنری استان فارس برای رسیدن به شاخصهای مطلوب و مورد تایید بزرگانی چون امام جمعه شیراز نه نیازمند اعتبارات و سخت افزارها که نیازمند استراتژی توسعه نرم افزاری در ابعاد کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت است.
دعواهای سیاسی و مدیریتی در کنار انزوا طلبی دیگرانی که سخت افزارها را در اختیار دارند، ما را به مطلوب نمیرساند و بیش از هرچیز به تقویت جریان مخالف منجر میشود. حال اینکه چرا گلستان فرهنگ و هنر شیراز به باتلاق دعواهای سیاسی تبدیل شده بیش از هرچیز متوجه کم کاری فعالان فرهنگی و هنرمندان است.