حجت الاسلام لک زایی: فتح مکه نمونه بارز عطوفت و گذشت پیامبر(ص) بود/ پیامبر دنبال بهانه بود تا افراد را عفو کند
سردبیر
خبر پارسی – معاون فرهنگی مجمع جهانی اهل بیت (ع) و رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی، عطوفت و گذشت پیامبر (ص) را یکی از دلایل گسترش سریع اسلام در سراسر شبه جزیره عربستان دانست و گفت: در پیامبر به هیچ وجه حس انتقام و کشتن افراد وجود نداشته است بلکه به دنبال بهانه ای بوده تا خاطیان را عفو کند و نهایتا آنها را به مسیر الهی بازگردانده و از شیطان دور کند.
متن گفت و گوی شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین دکتر نجف لکزایی را در ادامه می خوانید: * در زمان پیامبر تعصبات قومی و قبیله ای زیادی در جامعه عربستان حاکم بود که اگر این تعصبات از بین نمی رفت دعوت پیامبر به نتیجه نمی رسید، پس پیامبر چگونه به اصلاح جامعه آن زمان عربستان پرداخت؟
لک زایی: مساله عصبیت مساله ای است که در زمان حال هم در دنیا مطرح می شود و آثار بسیار مخربی برجای می گذارد. هر جا که عصبیت اوج می گیرد معمولا تهدیدهای بسیار جدی را به دنبال دارد، همانطور که پیامبر اسلام در کتاب شرح جهل حدیث به تفصیل فرمودند «اگر کسی به اندازه یک دانه خردل در درونش عصبیت وجود داشته باشد بوی بهشت به مشامش نمی رسد». از این رو می توان گفت که بیماری جامعه جاهلی به خوبی توسط پیامبر گرامی اسلام شناخته شده بود و حضرت سعی کرد از دو طریق این بیماری و بیماری های اخلاقی دیگر را که وجود داشت درمان کند. در قرآن کریم آنجا که فلسفه ارسال رسل مخصوصا رسالت پیامبر گرامی اسلام را ذکر می کند از دو تعبیر استفاده می کند، تعبیر اول “یزکیهم” و تعبیر دوم ” یعلّمهم الکتاب و الحکمه ” است که این دو تعبیر را به این شکل می توان ترجمه کرد که مفهوم “یزکیهم” اصلاح انگیزه ها و تعبیر “یعلمهم الکتاب و الحکمه” مربوط به حوزه اصلاح اندیشه هاست. پس پیامبر همزمان دو مسیر را در پیش گرفت اول اینکه انگیزه مردمان عرب آن زمان از غیر الهی بودن تبدیل به الهی شود. در قرآن کریم هم آمده است که خدای متعال به پیامبر می فرماید «به مردم بگو قیام کنند و حرکت کنند فقط برای خدا چه به صورت فردی و چه به صورت گروهی » « قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى ثُمَّ» کلمه “انما” که در این آیه آمده به معنای حصر است یعنی منحصرا،” بگو من فقط برای شما یک موعظه دارم و آن هم این است که برای “الله” حرکت کنید، برای خدا حرکت کنید این مربوط به بحث انگیزه ها می شود، که اگر انگیزه ها اصلاح شود پیامدی دارد که یکی از آنها این است که عصبیت از بین می رود. * عصبیت را چطور می توان تفسیر کرد؟
لک زایی: عصبیت در تعریف به آن رفتاری گفته می شود که فرد برای حمایت از دیگران و به خاطر نسبتی که با آنها دارد در پیش می گیرد، حال این نسبت می تواند نسبت خویشاوندی، نژادی، مذهبی یا ملی باشد. فرد از دیگری حمایت می کند بدون اینکه توجه کند آیا حق با اوست؟ ما امروز در دنیا و گاهی اوقات در کشور خودمان نیز رفتارهای تعصب آمیز را در حوزه رفتارهای حزبی، جناحی و جبهه بندی ها شاهد هستیم که شاید خیلی وقت ها می بینیم که افرادی از یک کسی حمایت می کنند نه به خاطر اینکه حق با اوست بلکه به خاطر اینکه آن فرد از جناح آنهاست که این کار همان عصبیت است به این معنی که انگیزه ما انگیزه الهی است یعنی ما در دفاع از این فرد به خاطر خدا کاری انجام ندادیم بلکه به خاطر نسبتی که با ما دارد از او دفاع کردیم لذا تنها راه درمان این عصبیت این است که رفتار فرد به خاطر خدا باشد که اگر رفتار به خاطر خدا نبود عصبیت باقی می ماند اما اگر رفتار به خاطر خدا باشد، عصبیت از بین می رود. خب این یک بخش از تلاش پیامبر(ص) بود تا عصبیت را از بین ببرد اما بخش دوم اقدامات پیامبر به اصلاح اندیشه ها مربوط می شود. حضرت علی(ع) می فرماید در ایام بعثت که پیامبر به بعثت مبعوث شد افتخار اعراب و سرگرمی آنها شعر، شتر، شراب و شمشیر بود و بت می پرستیدند اعراب به کارهای جاهلی مشغول بودند. پس حضرت تعبیر زیبایی دارد و می فرماید «شما ای اعراب بدترین خانه ها را داشتید، بدترین اعتقادات و افکار و دین را داشتید که پیامبر آمد و به لطف الهی آنها را اصلاح کرد». پس به طور خلاصه می توان گفت پیامبر به جد با عصبیت مبارزه کرد و با دو ابزار هم این کار را انجام داد یکی ابزار اصلاح انگیزه ها و دوم ابزار اصلاح اندیشه ها و افکار که البته هر دو ابزار از جنس فرهنگی و معنوی است و جنبه های اخلاقی، عقیدتی، فقهی و رفتاری هم دارد. * در فتح مکه هوش سیاسی پیامبر آنجا نمود پیدا می کند که شخصی از انصار به نام سعدبن معاذ فریاد می زند”الیوم یوم الملحمه” امروز روز انتقام است ولی پیامبر پرچم را به دست پسر آن شخص می دهد و می گوید بگو “الیوم یوم المرحمه” امروز روز مهربانی و ترحم است”. چرا پیامبر چنین اقدامی انجام داد درحالی که بزرگان مکه دشوارترین و سخت ترین روزها را برای پیامبر و اصحابش رقم زده بودند؟
لک زایی: خدا در قرآن کریم فرموده است «لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللَّهِ أُسوَهٌ حَسَنَهٌ» یعنی پیامبر اسوه و الگوی شماست بحث مهم هم همین است که اسوه مسلمان ها باید پیامبر اکرم(ص) باشد. آنچه در فتح مکه اتفاق افتاد نیز مصداق همین مساله است که بزرگان عرصه مسایل راهبردی مطرح کردند که از بزرگترین اقدامات راهبردی بحث مکه است که بدون جنگ و خونریزی فتح شد. درحالی که پیامبر بعد از اینکه مشرکان نقض عهد کردند و پیمانشان را شکسته و به مسلمانان حمله کردند پیامبر هم می توانست با آنها برخورد نظامی داشته باشد، اما حضرت تمامی تدابیر خود را به کار می بندند که مکه را فتح کند بدون اینکه کسی کشته شود. البته در بعضی از نقدهای تاریخی آمده است که دو یا سه نفر بیشتر در جریان فتح مکه کشته نشدند اما مهمتر از آن، مسایل بعد از فتح مکه است که حضرت با بزرگواری تمام می فرماید «امروز رو عفو و گذشت است که این سخن پیامبر، تماما مبانی قرآنی و دینی دارد که یک مبنای آن به انگیزه های خود پیامبر مربوط می شود. به عبارت دیگر انگیزه های پیامبر انگیزه های الهی و نه انگیزه های شخصی و انتقام جویانه است. پیامبر نیامده از آنهایی که در مکه هستند انتقام اقداماتی را که قبلا نسبت به پیامبر گرامی انجام دادند، بگیرد بلکه برعکس پیامبر آمده که پیام خدا را به آنها برساند. در قرآن کریم خدا به پیامبر می فرماید تو خودت را می خواهی از بین ببری و خود را به زحمت می اندازی که چرا این افراد ایمان نمی آورند اگر می خواستم همه انسانها مومن باشند همه آنها را مومن می آفریدم».
به همین دلیل قرآن به پیامبر لقب “رحمت للعالمین” داده است. در قرآن کریم آمده است که خطاب به پیامبر می فرماید «شما حق قصاص دارید ولی اگر عفو کنید بهتر است، قرآن به پیامبر دستور عفو و گذشت را هم داده است پس پیامبر آن ویژگی هایی که یک اخلاق و رهبر سیاسی اسلامی باید داشته باشد را به نمایش گذاشته است البته این رفتار منحصر به فتح مکه نیست. در طول ۲۳ ساله بعثت پیامبر و مخصوصا در ده سالی که در مدینه حکومت تشکیل دادند تعداد کل افرادی که در جنگ ها و از هر دو گروه اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان کشته شدند زیر دو هزار نفر بود ولی عجیب این است که غربی هایی که در مجموع جنگ جهانی اول و دوم بیش از صد میلیون کشته داشتند در طول قرون مختلف و توسط مستشرقان و دیگر افراد همواره تبلیغ می کردند که اسلام دین شمشیر است در حالی که طبق تحقیقات محققان در طول حکومت پیامبر کشته شدگان هر دو طرف به دو هزار نفر نمی رسد بنابراین این سیره پیامبر در طول دوره نبوت خود و مخصوصا در طول دوره حکومت حضرت حاکم بوده است و البته فتح مکه یک نمونه بارز و برجسته ای است که نشان می دهد پیامبر مظهر عطوفت، رحمت و مهربانی است و به هیچ وجه حس انتقام و کشتن افراد در او وجود نداشته است بلکه به دنبال بهانه ای بوده تا افراد را عفو کند و نهایتا آنها را به مسیر الهی برگرداند و از شیطان دور کند.
* وقتی پیامبر با دو هزار نفر از یارانش وارد مکه شد می توانست عوض آن همه آزار و اذیتی که کفار و مشرکان قریش انجام داده بودند را تلافی کند اما پیامبر اینگونه عمل نکرد. این بخشش پیامبر چه تاثیری در رشد و آگاهی جامعه داشت؟
لک زایی: این اقدام پیامبر هم در آن زمان و هم امروز تاثیر داشته و دارد زیرا وقتی مردم دیدند که حضرت با چه مهربانی با آنها برخورد می کند به اسلام گرویدند و در نتیجه ورود به اسلام گسترش پیدا کرد همانطور که بعد از فتح مکه گرایش به اسلام سرعت پیدا کرد. کل دوره نبوت پیامبر بیست و سه سال بوده که ۱۳ سالی که در مکه است حضرت حکومتی نداشت و وقتی که مدینه رفتند توانستند حکومت تشکیل دهند خب دوره حکومت پیامبر در مدینه شروع شده است اما سال بعد که پیامبر از دنیا رفتند کل شبه جزیره حجاز جزو حکومت اسلامی بود که بخش عمده آن بعد از فتح مکه بدست آمد که شهرهای طائف، نجران، یمن و بخش های دیگری که در این مسیرها قرار داشت به اسلام گرویدند و در آن زمان بود که سوره شریفه نصر نازل می شود «إِذَا جَاء نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا» بعد از این قصه است که فوج فوج مردم و گروه های مختلف به اسلام گرایش پیدا کردند و نتیجه این شد که کل شبه جزیره تماما در تصرف مسلمان ها قرار گرفت. پس یک نتیچه فوری و خیلی برجسته رفتار مهربانانه پیامبر گسترش اسلام به سراسر شبه جزیره عربستان بود البته این رفتار پیامبر ابعاد دیگری هم داشت اینکه وحدت و انسجام مسلمان ها بیشتر شد و جریان شرک و مشرکین در شبه جزیره به طور برجسته ای ابتدا در اقلیت قرار گرفت و بعد هم به طور کلی منزوی شد، حتی برخی از همین مشرکین به اسلام ایمان آوردند و برخی به ظاهر ادعای اسلام کردند اما به طور کلی فضا طوری شده بود که مشرکین به نفع خود نمی دیدند که در آن شرایط، مشرک بمانند لذا از آن وضعیت، ولو به ظاهر خارج شدند.