آقای مایلی کهن آزادی کافی نیست رهایی بایدت/ فوتبال به مایلی کهن های متحول شده نیاز دارد
سردبیر
خبر پارسی – عبدالکاظم دریساوی- محمد مایلی کهن پس از پنج روز حصور درزندان با رضایت علی دایی اسطوره فوتبال ایران از زندان آزاد شد امید که این آزادی تنها در یک جابه جایی مکانی تن نباشد و به رهایی از برخی دیدگاه ها و باورها و توهمات و خودبیانگری های غلطی منجر شود که سالهاست مایلی کهن را درچنبره خود نگه داشته و از او چهره ای ساخته که فعالیت ها و نیت و صداقتش را به زیر علامت سوالی پر رنگ برده است. تصویری متناقض و پر شر وشور و پر گو و مدعی !
درپی اقدام بدون تاخیر دایی درجهت آزادی مایلی کهن او و همفکران و همکاران و همراهان موقتی اش را به خواندن و بازخوانی شعر زیبا و عمیق استاد فریدون مشیری شاعر مردمی ایران زمین جلب می کنم که چند صباحی در فضای مجازی توجه بسیاری را به خود جلب کرده، هشدار و تلنگری باشد. اینک شعر یاد من باشد با اندک تغییراتی جهت یاد آوری به خودمان و خوانندگانمان
یادمن باشد فردا دم صبح جور دیگر باشم
بدنگویم به هوا،آب ،زمین
مهربان باشم بامردم شهر
و فراموش کنم هرچه کذشت…
مشت را بازکنم تاکه دستی گردد
و به لبخندی خوش دست در دست زمان بگذارم
یادمن باشد فردا دم صبح به نسیم از سر صدق سلامی بدهم. ..
گرچه دیر است ولی کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم
شاید به سلامت زسفر بازگردد
بذر امید بکارم در دل
لحطه را دریابم من
به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خود عرضه کنم …
یادمن باشد فردا حتما به سلامی دل همسایه خود شاد کنم
یاد من باشد فردا دم صبح جور دیگر باشم
باور این را بکنم که دگر فرصت نیست و بدانم که اگر دیر کنم مهلتی نیست مرا…
یادمن باشد…
اگر چه حضور پنج روزه در زندان نمیتواندسفر آدمی به درون و بازنگری همه داشته ها و کاشته ها و اندوخته ها و دیدکاه ها و باورها را موجب شود اما در همین توقفگاه کوتاه می تواند تلنگری از جنس بازنگری صادقانه و واقع بینانه به دور از هرگونه خود شیفتگی باشد. هیچ کس نمی تواند خود را دانای کل به حساب آورده و بی نیاز از هر گونه بازنگری در اعمال خود ببیند. مراجعه به وجدان فردی و قضاوت های اجتماعی می تواند آدمی رابه مجموعه ضعف ها و قوت ها آشنا سازد و شرایط انتقاد از خود را مهیا کند. آدمی به اصلاح و پردازش شخصیت خود نیاز دائمی دارد که با بهره گیری از آن میتواند هم به خود و هم به اطرافیان و محیط اجتماعی خدمت بیشتری ارائه نماید. مایلی کهن ها اگرمی خواهند در فوتبال و جامعه حضوری اثر گذارداشته باشند باید در نهایت صداقت این بازنگری و اصلاح را از فردای آزادی از “زندان”آغاز کنند درغیر این صورت در جرگه پر گویان ناصادق به حساب خواهند آمد و جامعه نیزآگاهانه و با صراحت آنان را به حاشیه خواهد راند. این درسی از واقعیت و ضرورت های زندگی و جامعه و تاریخ است. فوتبال به مایلی کهن های متحول شده نیاز دارد ولاغیر.