تجربه های مردانه از دردسرهای تاکسی سواری/ جمع و جور بنشین!
سردبیر
خبر پارسی – آیدین پورخامنه – کم نیستند زنانی که در صندلی عقب تاکسی برای حفظ فاصله از مرد کناری به حدی خود را جمع و جور می کنند که ممکن است راننده به فکر سوار کردن نفر چهارم در همان صندلی بیفتد.یا زنانی که در پیاده رو مانند بازی های کامپیوتری به مردانی که از پشت و روبرو می آیند جا خالی می دهند.حقیقت پشت این رفتار تلخ است.بسیاری از زنان طعم بی حرمتی در فضای عمومی را چشیده اند.زنان زیادی دیده اند جا خالی ندادن به مردی که از روبرو می آید باعث اصابت ضربه ای محکم بر شانه یا قفسه سینه شان می شود.از طرف دیگر مردان در باره زنانی که دائم خود را کنار می کشند،در تاکسی و مترو گوشه ای را انتخاب می کنند،چه فکری می کنند!مردی که متوجه رفتار هم نوع خود در جامعه است،نسبت به فاصله های ایجاد شده در شهر چه رفتاری دارد؟
احسان تا وقتی شرایط آب و هوایی اجازه بدهد ،فاصله خانه تا دانشکده را را با دوچرخه می رود .اما در ماه های سرد سال برای رسیدن به محل کار خود،تاکسی سوار می شود.در مسیر برای اینکه زنی که در کنارش نشسته احساس راحتی کند فاصله ای بیش از مردان با او حفظ می کند تا هیچ تماسی صورت نگیرد.
می گوید : «گاهی خانم ها به راننده سلام می کنند،ولی راننده جواب نمی دهد،من بدون اینکه نگاهشان کنم جواب می دهم.گاهی زنان بدون اینکه از من شناختی داشته باشند،خود را جمع و جور می کنند.این رفتار پیشگیرانه با این احساس که من ممکن است به حریمشان تجاوز کنم،خوشایند نیست،ولی قابل درک است.رفتار دفاعی ناخودآگاه در نتیجه تجربه های گذشته و ذهنیت سابق شگل می گیرد.به نظر من زنانی که جسارت بیشتری به خرج می دهند،قابل احترام تر از آنهایی هستند که به طور مداوم،با عقب نشینی خود میدان را برای وقاحت باز می کنند.»
افشین اما از گذشته اش می گوید:«وقتی برای درس و دانشگاه به همدان رفته بود.در آن سال ها تاکسی روی تک صندلی جلو دو نفر سوار می کرد،کم نمبی دیدم که زن غریبه ای در صندلی جلوی خودرو با مرد غریبه ای در نزدیک ترین حد ممکن کنار هم نشسته اند و فکر می کردند لابد آقایان ناراضی هم نیستند!مدتی بعد،این شرایط برای خودم پیش آمد و از شرم کل تنم از عرق خیس شد.»وقتی به تهران رفتم شرایط متفاوت بود.«یک بار وقتی من و یک مرد روی صندلی عقب نشسته بودیم،خانمی سوار شد.آن قدر در مسیر خود را کنار کشید که چاره ای جز پیاده شدن نداشتم.تجربه فحش شنیدن از خانم ها را دارم و نمی خواهم تکرار شود.»
مهرزاد در یک کافه کار می کند.موهای بلند خود را با پارچه ای بسته و می گوید:«برای من آقا یا خانم،پیر یا بچه فرقی نمی کند.هرکس مسئوول کار خودش است.اگر خانم بارداری مثلا در ساعات شلوغی مترو سوار شود که من نباید هزینه این انتخاب را بدهم!خانمی که سوار مترو یا تاکسی می شود،خود بهتر از هر کس دیگری احتمالات را می داند.پس من هیچ وظیفه ای ندارم.اگر هم مداوم خود را کنار بکشد،نشان دهنده بی احترامی به من است که از بی فکری خودش نشات گرفته است!»
سن رضا بالا رفته و این باعث افزایش وزن شده،حالا به راحتیِ سال های جوانی نمی تواند به بدنش انعطاف دهد.وقتی پادرد و کمر درد به سراغش آمد،تاکسی سواری مشکلی به مشکلاتش اضافه کرد.می گوید:«وقتی خانم ها می بینند که خود را جمع می کنم راحت تر می نشینند.زنان برای جلوگیری از اتفاق های بعدی،در خیلی از موارد اعتراض می کنند.مردها هم البته عادت کرده اند و اگر کسی به کار آنها اعتراض نکند،رفتار بدتری از خود نشان می دهند.»
محمود پسر جوانی که هر روز باید فاصله ۱۴۰ کیلومتری تا محل کارش را با تاکسی طی کند،می گویدصبح خیلی زود سوار تاکسی می شوم.می توانم در مسیر کمتر از یک ساعت بخوابم البته اگر کنار من مردی نشسته باشد.اگرنه تمام مسیر مثل مجسمه بدون حرکت خواهم بود.خواب که چه بگویم پاهایم هم خشک می شوند.یک بار که خوابیده بودم،سرم به شانه خانم کناری نزدیک شد،خوابِ خواب بودم که ناگهان به فریاد آمد طوری که راننده ترمز گرفت و فکر کرد من چه کردم!»
نیمابا قد ۱۹۰ سانتی متر وقتی سوار تاکسی می شود همیشه نگران است.خود را به تنها مردی که کنارش نشسته می چسباند تا باعث جمع و جور نشستن خانم کناری خود نشود.چون این حرکت خانم ها را توهین به شعور خود می داند.می گوید: «دوست ندارم از مردانی باشم که در مجامع عمومی باعث ناراحتی خانم ها می شوند.با وقار بودن را دوست دارم و حتی در خیابان و اماکن عمومی به خانم ها راه می دهم.البته در این مورد سخت ترین بخش زندگی من تاکسی هاست.مسیر را برای پیچ ها پیش بینی می کنم.وقتی خانمی کنار من می نشیند یک طرف بدنم حساس تر می شود و متوجه کوچکترین تماس می شوم.این حساسیت را خود من ایجاد کردم که ممکن است به علت تفاوت جنسیتی باشد.»
تماس با دیگران چه زن چه مرد در علیرضا ایجاد آشفتگی می کند!برای همین در خیابان و تاکسی با حواس جمع حرکت می کند.می گوید:«وقتی کسی در تاکسی کنار من نشسته سعی می کنم کاری به کارش نداشته باشم.نه اینکه آدم درستی باشم.به خاطر اینکه اذیتم نکنند.البته اگر کناری زن باشد کمتر موجب آزار من می شود.ولی این تماس را نمی توانم تحمل کنم .به نظرم کسی که در وسایل نقلیه عمومی به دنبال شهوت باشد خطرناک است.حتی پیش آمده که مردی خود را به من نزدیک کند.البته وقتی کسی به حریم بی توجه باشد.معمولا با هشدار خود را کنار می کشد.»
مهرداد مرد چاقی است که غالبا نفس زنان راه می رود.می گوید:«در تاکسی چاره ای ندارم.اگر بتوانم صندلی جلو سوار می شوم ولی اگر صندلی جلو پر بود باید کرایه دو نفر را حساب کنم.حال و حوصله دردسر ندارم.»
علی پیاده رفتن را دوست دارد.برای برخوردهایی که روزانه در شهر اتفاق می افتد،راه حلی پیدا کرده،و برایش مهم است که این تماس ها باعث گناه نشود.می گوید:«نمی توان گفت که یک دهم ثانیه تماس دست من با دست خانمی در حال حرکت،موجب گناه من با او می شود.ولی برای من که نسبت به این امکان آگاهم،بهتر است دستان خود را درون جیبم بگذارم یا مانند بعضی افرادزیاد حرکت ندهم.برای تاکسی هم راهی هست.روزهایی که کیف همراه دارم آن را بین خود و خانم کنار دستی می گذارم و وقتی کیف نداشته باشم از تاکسی پیاده می شوم.»
اگرچه ممکن است تعداد مردانی که به خود حق می دهند به حریم زنان تجاوز کنند،کم شده باشد،اما خشونت های جسمی و روانی بر زنان در جامعه ،کردار جدیدی را برای حضور در شهر به آنان آموخت.آزار زنان به تماس در وسیله نقلیه عمومی و مخاطب قرار دادن آنها با کلماتی ناپسند،محدود نمی شود.زنی که منتظر تاکسی ایستاده بارها با بوق ماشین ها مورد هجمه قرار می گیرد.مردان بدون توجه به دیگران در فضای عمومی از الفاظ رکیک استفاده می کنند و …برای همین رفتار انسانی و عادی زنان با مردان ستودنی است.فاصله ای که زنان بدون توجه به شخصیت مرد در جامعه از حفظ می کنند،رفتاری است که بر اثر ورود خودآگاه یا ناخودآگاه مردان به حریم زنان در مکان های عمومی به وجود آمده است.