خبر پارسی – وحید دلپسند – یک سال از واسپاری کلید دستگاه دولت به رییس جمهور دولت تدبیر و امید گذشت؛ به همین سادگی و سرعت! یک سالی که برای نویسنده این سطرها که از فعالان ستادی انتخاباتی روحانی در هرمزگان بود، بیم ها و امیدهای فراوانی درپی داشت؛ بیم به هرز رفتن بذرهای امید و امید به بار نشستن نهال های آرزویی که در ۲۴ خرداد کاشته شده بود. تردیدی نیست که بسیاری دیگر این احساس را تجربه کرده اند؛ به ویژه آنها که با این دولت همدل تر بودند.
یک سال گذشته از جهاتی نیز متفاوت بود؛ متفاوت برای همه آن هایی که نظاره گر تیزبین تحولات سیاسی و مدیریتی پس از هر انتخاباتی هستند و مترصدند تا ببینند از گردونه دولت جدید چه کسانی بیرون می آیند و به صدارت می رسند و کدام ها از گردونه خارج می شوند و بازنشستگی سیاسی می یابند. طبیعی است که این دسته از افراد اگر همدل با دولت بودند مایوس شدند و اگر هم موضع خاصی نداشتند یا به عکس، شگفت زده شدند و حیران! دولت اصلاحات و بعد از آن دولت به اصطلاح عدالت محور مردم را عادت به نوعی پاکسازی مدیریتی داده بود اما دولت روحانی…؟! در این دولت از دگرگونی های مدیریتی خبری نبود! برخلاف دو دولت گذشته. خرق عادتی شده بود تا جایی که فعالان ستادی تیم روحانی از همه بیشتر هدف تیر طعنه و تمسخر مخالفان و منتقدان دولت و حتی دوستان ناهمدل بودند. منتقدان به سیاق دولت های گذشته انتظار داشتند که هرکه در ستاد انتخاباتی حسن روحانی پوستری به دیوار چسبانده یا گاهی سینی چای به دست گرفته و در محل ستادها قدمی برداشته نیز به نان و نوایی برسد و پست مدیر کلی و معاونت و … نصیب ببرد؛ که البته انتظار آنها به زعمشان بی جا هم نبود چرا که دولت قبل دوست و دشمن را به چنین شیوه ای در دولت داری عادت داده بود و از انتصاباتش گاهی می شد فهمید که فلان مدیر کل در ستاد انتخاباتی رییس جمهور قبل، قطع به یقین خوش خدمتی قابل ملاحظه ای کرده که ناز شصت درخوری نصیب برده! اما دولت جدید شیوه نو کرده بود.
روحانی با وعده تدبیر آمده بود؛ آمده بود تا آن چه دیگران به نام عدالت کردند و ویرانه به جا گذاشتند را مرتکب نشود و به اعتدال رفتار کند و این بار هر شایسته ای را بر جایگاه به حق خود بنشاند. فعالان ستادی روحانی هم خوب می دانستند و می دانند که دولتی که با وعده تدبیر بر سر کار می آید نگاه معیارمحور را بر همه ارکان و اجزا تصمیم گیری های خود حاکم خواهد کرد. به عبارتی همه ما فعالان ستادی این دولت از همان روزهای انتخابات می دانسته و اکنون نیز می دانیم که دور از تدبیر و اعتدال این دولت است که فردی که شایستگی و شرایط احراز فلان منصب مدیریتی را ندارد به سمتی متصوب کنند که ناچار باشند پس از چندی اورا به دلیل ناکارآمدی و اهمال برکنار کنند و از ساحت شریف مردم پوزش بخواهند.اگر بپذیریم که مسولیتها امانت است و حق الناس، بر ذمه این دولت است که تا سرحد توان بکوشد تا مگر کمی بر الام هشت ساله مرهم بنهد و قطار توسعه و پیشرفت کشور را بر ریل سابق بنشاند؛ پس باید بر این مشی حکیمانه متعهد باشیم که دولت تدبیر و امید و شخص رییس جمهور آن بنا بر عهد و سوگندی که در پیشگاه قرآن کریم و ملت بزرگوار ایران خورده، متعهد است تا اجازه ندهد هر ناشایستی را بر منصب صدارت بنشانند.
همراهان دولت روحانی در این به خوبی می دانند که چه موانع و مشکلاتی بر سر راه دولت مستقر و نمایندگان محلی آن ها قرار دارد. آنها خوب می دانند ویرانی های هشت ساله را یک ساله نمی توان بازسازی کرد،که اگر این دولت بتواند در همان سال های اول آوار برداری کند، شاهکار کرده! اما همین همراهان، این را نیز به خوبی می دانند و بر آن واقفند که به سیاق جناب رییس جمهور، نمایندگان عالی او در استان ها نیز باید در واسپاری مسولیت ها دقت و حساسیت لازم را به خرج دهند. سپردن کلید دستگاها به هر نااهلی دور از رویه این دولت و شخص رییس جمهور و در منافات با عهد با ملت و سوگند ریاست جمهوری است. استاندار و تیم مدیریتی عالیه استان به خوبی می داند که معنای تعامل و تفاهم سیاسی با منتقدان دولت و به خصوص سایر اجزای ساختار حقیقی و حقوقی قدرت در استان بدان معنا نیست که تحت فشار های فلان نهاد و نماینده و اشخاص ذینفوذ و کانون های قدرت و ثروت و … فرد معرفی شده ولی “ناصالحی” را برای احراز بهمان منصب بپذیریم و با حامیان او از در موافقت درآییم تا مگر، احیانا رضایت یا همراهی ایشان را برای انتصاب این یکی مدیر خودی بر آن دستگاه کذایی مدنظرمان جلب کنیم !
این شکل تعاملات را در عرف و فرهنگ عمومی کشورمان معامله سیاسی می گویند؛ و همه خوب می دانیم برای دولتی که قصد تدبیر دارد و به تاسی از رییس جمهور، بنا را بر آن گذاشته تا با مردم صادقانه رفتار و گفتار کند،این دست رفتارها نوعی عهد شکنی و خروج از ریل اعتدال است.
تاریخ کشور ما آکنده از صفحاتی است که جنبش هایی با امید و آرزو و همدلی ملی ملت شکل گرفته ولی در کوتاه زمانی با مصلحت اندیشی برخی زمامداران و یا یاران ناموافق و فرصت طلب به شکست کشیده شده و جوانه های امید به بار ننشسته، خزان نشین شدند. تاریخ گواهی می دهد که در این مرز و بوم درهمه برهه های زمانی همه شرایط برای شکست امید ملی مردم فراهم بوده و اکنون نیز فراهم است؛ بدون کوچکترین تردیدی! اما آن چه این بار بر خلاف دوران های گذشته همچنان می تواند امید مردم را زنده و پوینده و بالنده نگه دارد، نخست وجود رییس جمهوری روشن بین و حاذق است که برای نخستین بار عزم آن دارد تا مفهوم دولت حرفه ای و دولتمرد حرفه ای را برای مردم ایران عینیت ببخشد و دوم مردم و نخبگانی که هم صبورتر و پر تحمل تر از گذشته اند و هم این که به رویدادها نگاه تاریخی دارند و با تکیه بر تجربه تاریخی جنبش های تحول خواه یک سده اخیر، قصد آن دارند تا اجازه ندهند این بار هم امیدشان به یاس تبدیل شود؛ حتی اگر چند دولتمرد ناهمدل و فرصت طلب نیز دربین خیل یاران رییس جمهور جا خورده باشند.
امید که چنین باشد؛
مسوول سابق ستاد متخصصین حسن روحانی در استان هرمزگان