گشتی کوتاه در شیراز قدیم/ گلگشت شیراز پر است از فضاهای دل انگیز/ باغ های شیراز طعنه به باغ های دمشق می زد
سردبیر
خبر پارسی – سیروس رومی – شیراز را القاب زیادی است در علم،فلسفه،ادب و هنر که برآیند اندیشه و توانایی مردمی آگاه بوده و می باشد.شهر گل و بلبل ،نیز از معرفه های شیراز است.
وقتی می یوی همه میگن گل اومده
وای وای که ز شهر گل و بلبل اومده (اصغر وسیله ساز)
و این خصلت به مردمی بر می گردد که به باغ و گل ،سبزه،دشت و دمن عشق می ورزند و تن ماندن در چهار دیواری خانه را ندارند.گلگشت شیراز پر است از فضاهای دل انگیز و خیال پر در و دشت و صحراهای معطر که باغ هایش طعنه به باغ های دمشق می زده اند.
شیرازی عصر ها را به ویژه عصر های پنجشنبه و جمعه،خود را از خانه ی نه چندان تنگ رها می کند تا در فضایی خرم و مشجر تن به استراحت داده و نوعی زیستن جمعی را تجربه کند.
فضا ها و اماکنی بوده و هستند تا این مردم خوشباش ساعاتی یا روزی را در آنجاها به سر برند.در این نوشتار هر چند کوتاه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.
باغ ها
در گذشته ای نه چندان دور نیمی از شیراز را باغ ها پر طراوت،با درخت های گلشن و سبز در سبز تشکیل میداد.اکثر باغ ها،جا یا جاهایی برای نشستن داشتند که به آن “بنگاه”می گفتند و معمولا جوی هایی پر آب زلال در اطراف آن جریان داشت.در نزدیکی این نشستگاه ها بر شاخه های سبز درختان تاب درست می کردند که آن هارا”اووک“یا”آبرک“می نامیدند.اطراف بنگاه ها غرق گل و ریاحین بود.از گل های سرخ محمدی شیراز گرفته تا لاله عباسی های رنگارنگ و شب بو های معطر.حرف و حکایت و شعر جاری در هم نوایی با نهر و باد که در لای شاخه ها بازیگوشی می کردند در همراهی صدای کودکان.
خوراک در باغ ها به دلیل این که یک یا چند روز را در آن می گذراندند مفصل بود.شیرینی “کلوچه مسقطی”،آجیل،کلم پلو،عدس پلو،باقاله پلو(باقالی)برای نهار،کوکو،کتلت،دو پیازه،املت،نان و پنیر و گردو یا هندوانه و گهگاه کله پاچه برای عصر و شب.
باغ هایی نیز بودند که برای یک روز مهمان می پذیرفتند و مبلغی به عنوان کرایه می گرفتند.این گونه باغ ها بسیار شلوغ می شدند و مشهورترین آنها در شیراز “باغ سرهنگی“در کوچه ی گلخون قصردشت قرار داشت.
باید توجه داشت که کمتر باغی بود که مهمان پذیر باشد و آن هم به خاطر میوه هایی بود که بر درختان می درخشیدند و اکثر باغ ها دور از دسترس بودند که وسیله رفت و آمد کم بود.به این دلیل اکثر مردم به مکان های نزدیک محل سکونت خود می رفتند این مکان ها عبارت بودند از:
۱-زیر قرآن(دروازه قرآن)که آن روزها کنار دره ای قرار داشت و در اطراف آن جایگاه ها،قهوه خانه ها و اغذیه فروشی های متعدد تا نیمه های شب مایحتاج خوراکی مردم را به فروش می رساندند.امروز طراحی قبر خواجوی کرمانی جای بسیاری از فروشگاه ها را گرفته ، بالاتر از آن ، در بند بود،بالاتر از “آب انبار قوزی“و بعد”اکبر آباد“و در طرف راست دروازه قرآن”چشمه زنگی“بود و “آب رکن آباد“.
“رکن آباد ما صد لوحش الله که عمرخضر می بخشد زلالش”
خوراک مردم در این مکان ها ،بیشتر “آش کارده“که نوعی آش ترش مزه بود که با نان مخصوصی به نام “نان هراتی“جا به جا کنار جاده فروخته می شد.همین گونه بود بلال فروشی و گردو فروشی که تا امروز نیز ادامه دارند.تنقلات مردم در این جا با توجه به وضعیت متوسط مالی،تخمه ی هندوانه،خربزه،و طالبی دهانشان باز می شد،مثل پسته های خندان کوچک،اتوبوس،درشکه و تاکسی از وسایل رفت و آمد به این مکان ها بود.
۲–حافظیه،آرامگاه خواجه شیراز نیز مکانی بود که بود که بیشتر اهل احساس و شاعری به آنجا می رفتند.
۳-سعدیه،آرامگاه خواجه شیراز.امتیاز این مکان نسبت با آرامگاه حافظ،آب روان و پر و پیمان کاریزی و قنات،بود که از” حوض ماهی “عبور می کرد و در دامنه ی کوه فهندژ بیرون می آمد.کسانی که به اینجا می آمدند ضمن تفریح،زنان به شستن لباس های خانواده اقدام می کردند و کودکان و گاه خود نیز استحمام می کردند.پایین کوه رو سرسره سنگی وسیله بازی کودکان بود.”کاهو ترشی”،”یخنی ها”،”طاس کباب ها“غذای مرسوم مردم بود.
۴-آسیاب سه تایی،سه دهنه آسیاب آبی بودند در ارتفاعی نه بلند که امروز فلکه دانشجو در دامنه آن قرار دارد،خانه ی مسکونی آیت الله حسینی الهاشمی در جوار آن قرار داشت.
۵-باغ ملی.باغی تقریبا بزرگ متصل به ورزشگاه حافظیه و نزدیک آرامگاه حافظ که جمعیت کثیری از مردم به آنجا می آورند.
۶-هفت تن و چهل تن که در دامنه کوه رحمت قرار دارند و آرامگاه هفت و چهل تن از عرفای گمنام است.این آرامگاه ها پر درخت و دارای آب انبار هستند.در کنار هفت تن یک سرسره سنگی برای بازی بچه ها ساخته شده.عمارتی در کنار سرسره به نام “تخت ضرابی“قرار دارد.امروز هفت تن با هفت تنان به موزه سنگ شیراز تبدیل شده .
۷-گهواره دید(دیو)چهار دیواری گنبد داری است که کاربری آن نامعلوم است اما گفته می شود محل دیده بانی بوده.
۸-چاه مرتضی علی،(مرتاض علی)این سازه که محل اعتکاف و گوشه نشینی عارفی به نام”علی ” بوده با چند اتاق و سایبان و دو آب انبار با چاهی نه چندان عمیق که پله های سنگی دارد.کف چاه حوضچه ی بسیار کوچکی بود که از ریزش قطره های آب از سقف پر بود و گوارا با سنگی نصب شده بر دیواره چاه و مهر نمازی که مردم روی آن می چرخاندند و دستشان را بر می داشتند که اگر مهر به سنگ می چسبید خواسته شان اجابت می شد.
۹-برم دلک.آبگیری پر و پیمان با درخت های زیاد و دونقش برجسته ی ساسانی در شرق شیراز
۱۰-سرو های بلند آقا باباخانی که از شیراز دیده می شدند و درجنوب شهر قرار داشت.
۱۱-بابا کوهی،آرامگاه عارف مشهور،بابا کویه که در دامنه کوه شمالی شیراز سمت چپ دروازه قرآن قرار دارد.چند درخت،حوض کوچک و محیطی محدود دارد که هنوز مورد استفاده می باشد
۱۲-بولوار فرودگاه شیراز که بسیار باصفا بود.به خصوص از فرودگاه تا فلکه ی گل سرخ(الله)که جمعیت زیادی را در قبل از انقلاب در خود جای میداد.
۱۳-پارک ها حاشیه ای بولوار شهید چمران امروز در طول تمام روزهای هفته با کوه مجاورش مهمترین مکان تفریحی شیراز است.
۱۴-امروزه با توجه به امکانات گسترده رفت و آمد پهنه استفاده مردم از طبیعت بسیار گسترده شده و تا شعاع ۱۰۰کیلومتری وسعت یافته است.