فقر رسانه ای در دولت یازدهم اتفاقی که شاید به چشم نیاید/اطلاع رسانی ،پاشنه آشیل دولت روحانی
سردبیر
خبر پارسی – اگرحتی فراموش کنیم که دولت نهم و دهم، چه مبالغی را هزینه حمایت از رسانه هایی کردکه با ایجاد فضایی متوهم از جامعه، زمینه را برای انحرافات اقتصادی ،فرهنگی و… فراهم کند تاکاسبان اتفاقات سال های ۸۸ تا ۹۲ با خیالی آسوده با حیف و میل بیت المال ،کشوررادردوران ثرومتمندترین دولت تاریخ به بدترین شرایط اقتصادی بکشانند و اگر حمایت های بی چون و چرای رسانه ملی در بخش های مختلف خبری ازدولت احمدی نژاد رانیز فراموش کنیم بازهم کفه ترازوی حمایت های رسانه ای از دولت گذشته به مراتب سنگین تر از دولت کنونی است.
امیدی که در جامعه گم می شود
پرواضح است که رسانه های جمعی نقش اساسی و مهمی در هدایت افکار عمومی در جامعه ما بر عهده دارند.این نقش می تواند کارکردی مثبت ویا منفی داشته باشد.
در حالی که دولت یازدهم بعد از شروع به کارش تاکنون درمعرض بیش از۸۰۰ سئوال نمایندگان مجلس قرار گرفته است و وزرای آن در گرفتن کارت زرد از مجلس اصولگرا۶تایی شده اندکمترکسی از مردم جامعه ای که خیلی ها سعی بر انتشار موج های منفی در آن دارند ،می داندکه بخش عمده ای ازاین سوالات و بحران هامربوط به وزرای دولتی است که اکثریت همین مجلس کنونی از عملکرد آن به صورت تمام قد دفاع می کردند.
اما امروز به نظر می رسد به دلیل محروم بودن حامیان دولت -که بخش عمده ای ازآنها را اصلاح طلبان تشکیل می دهند-از ابزار رسانه ای نه اینکه بسیاری از عملکردهای مثبت دولت کنونی به چشم نمی آید بلکه تریبون های راست افراطی همراه و همگام با برخی از بخش های خبری رسانه ملی ضمن تلاش برای ناکارآمد جلو دادن عملکرد دولت ،گناه سوء مدیریت دولت قبل را نیز به گردن مردان روحانی می اندازند.
این در حالی است که جناح مخالف دولت با استفاده از بنگاه های اقتصادی که در اختیار دارد سرمایه گذاری عظیمی در حوزه اصلاع رسانی ستنی و مدرن انجام داده است ،تا از این طریق ضمن مسیر دهی به افکار عمومی ،تصمیمات اتاق فکر خودرا به لایه های مختلف جامعه القا ء و تزریق کند.
درواقع و به اعتقاد بسیاری از تحلیلگران ،در طول عمر گذشته دولت تدبیر و امید رسانه های مخالف دولت در مقابل رسانه های حامی آن به مراتب نمره قابل قبول تری را در انجام وظایف خود دریافت کرده اند.
بی ارزش جلوه دادن عملکرد دولت روحانی در حوزه های مختلف نظیر رفاه اجتماعی،سلامت ،دیپلماسی و… ماموریتی بوده است که رسانه های زنجیره ای راست با تمام توان آن را اجرا کرده اند.البته در این میان نباید به نقش مدیران بازمانده از دولت قبل در دولت جدید نیز بی توجه بود.
به عنوان مثال در حوزه بهداشت و سلامت،طرح دولت روحانی برای بیمه نمودن تمام ایرانیان تحت عنوان ((طرح بیمه سلامت ایرانیان))پروژه ای بود که اگر دولت قبل اجرا می شد رسانه ها ی حامی دولت و مدیران این حوزه مزیت های این طرح را در ساز و کرنا می کردند تا به مردم بقبولانند که این دولت، دولت مهرورزو عدالت گستر است! سند این ادعا هم طرح موسوم به مسکن مهر است که گره کور آن یکسال پس از رفتن مهروزران هنوز هم باز نشده است.طرحی که دولت احمدی نژاد در طول ۸ سال زمامداری اش بارها باآن مانور تبلیغاتی داد،اما بسیاری از مردم بی نوا سایه ای از مسکن مهر را حتی یکسال پس از رفتن او نیز بر سر خود نمی بینند.
لزوم توجه دولت به حوزه رسانه
شاید از همان روزی که روحانی در سازمان ملل سخنرانی کرد و جرقه تغییر نگاه گذشته دنیا نسبت به ایران در نیویورک زده شد و بجای اینکه فضای رسانه ای کشور از این حرکت استقبال کند ،حامیان تفکری که سخنرانی احمدی نژاد در نیورورک را (فتح الفتوحات) می دانستند با لنگه کفش به استقبال رییس جمهور رفتند،بسیاری متوجه فقر رسانه ای دولت یازدهم شدند.
در هرحال به نظر می رسد در شرایطی که پاشنه آشیل دولت حوزه اطلاع رسانی است ،روحانی و حامیان وی می بایست برای شفاف سازی عملکرد دولت با نگاهی ویژه به حوزه رسانه نگاه کنند.