مردانگی می کنند مزاحم می شوند!/گلایه های یک بانوی ایرانی از مرد خوب، محترم، متدین و پر مدعای آریایی !
سردبیر
خبر پارسی – مستانه مرتب – طبق ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی هرکس در اماکن یا معابر،متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان شود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون و حیثیت به آنان توهین کند به حبس از دو تا شش ماه و تا هفتاد و چهار ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
فکر می کنید اگر این قانون فقط روی کاغذ نبود و برای همه ی متخلفان اجرا می شد، الآن چند در صد از آقایان در زندان به سر می بردند و یا شلاق خورده بودند؟! به عنوان یک زن از کشوری حرف می زنم که مردمش مدعی دیانت،انسانیت،تمدن و فرهنگ هستند و طبیعتا در چنین جامعه ای مزاحمت هیچ توجیهی ندارد!
هر وقت پایم را به خیابان گذاشتم یکی عرض سلام دارد ، آن یکی با نگاه خیره و اسید مانندش کلافه ام می کند، دیگری ترمز می زند و به نیت قطعا نیکوکارانه(!) می خواهد مرا برساند، یکی تنه می زند و دیگری با تعقیب و صحبت برای امر خیر می خواهد خدمت خانواده برسد!
مثل قارچ سمی همه جا سبز شده اند، از پیاده رو و خیابان و تاکسی و دانشگاه و بازار و اماکن تفریحی گرفته تا تلفن و فضای مجازی و شبکه های اجتماعی! شبانه روز باید یه این فکر کنم که چه بپوشم و چگونه رفتار کنم تا مزاحمم نشوند و یقینا اگر این میزان تفکر را خرج علم کرده بودم الآن به عنوان یکی از فاتحان نوبل با شما گفت و گو می کردم!
و البته این فقط مشکل من نیست، دغدغه ی بانوان کشور من است که اکثرا با ظاهر متعارف بیرون می آیند و از جامعه ای می گویم که هیچ نوع برهنگی در پوشش زنانش به چشم نمی خورد! یکی از بانوان ورزشکار (و نه مشکل دار هم به لحاظ ظاهر و هم رفتار) چنین می گفت که: هر روز مسیر خانه تا باشگاه ورزشی را پیاده می روم،دیگر عادت کرده ام که مزاحمم شوند! متلک شنیدن و مزاحمت های ماشین ها برایم عادی شده و آن را به عنوان خصلت اخلاقی ناپسند مردان جامعه ام پذیرفته ام.
این جامعه با همه ی ادعاهایش زن ستیز و مرد سالار است، شکایت هم کنم حتی اگر رسیدگی هم بشود باز به خودم خواهند گفت که حتما پوششت نا مناسب بوده، اگر دادو بیداد بکنم یا طلب کمک، آبروی خودم را برده ام ضمن اینکه هیچکس خودش را درگیر دیگران نمی کند.پس فقط یک راه دارم،آرامشم را حفظ کنم و به راهم ادامه دهم!
از مادران و پدرانمان بسیار شنیده ایم که قدیم ها(و البته نه خیلی هم قدیم) مردهای یک محله در قبال دختران آن محل احساس غیرت و مسئوولیت می کردند و هیچکس جرات نداشت مزاحمشان شود اما حالا اگر حرمت همسایگی را نگه دارند شانس آورده ایم! البته باید این را هم افزود که زنان در هیچ جای جهان در امان نیستند اما برای ما با این همه ادعاهای بالا بلند و آسمانخراشانه و بویژه مذهبی، به عقیده من خیلی نکوهیده تر است!
دکتر احسان قیصری استاد دانشگاه و روانشناس در یک نگاه علمی می گوید که اینگونه روابط نوعی ارتباط غیر طبیعی با جنس مخالف و یک امر “مرضی” است. بسیاری از این افراد در خانواده های ناسالم رشد کرده اند و پر از عقده های مختلف هستند و مزاحمت ها نه فقط به دلیل آشنایی و ارتباط بلکه بسیاری مواقع برای تفریح،تمسخر و حتی تحقیر جنس مخالف است. ایشان معتقدند بهترین راه برای حل این معضل مباحثه و مطرح کردن آن در مدارس و آموزشگاه ها و نشان دادن زشتی های این رفتار به نوجوانان و جوانان است و یقین بدانید هدایت و روشنگری خیلی بیشتر از سرکوب کارآمد خواهند بود.افرادی که زمینه این کار را دارند معمولا ناسازگار،جسور و لجبازند و از لحاظ اخلاقی در جایگاه خوبی نیستند و حتی به آموزگار پرخاش و بی احترامی می کنند و شخصیتی نمایشی دارند.وجدان جمعی در آنها ضعیف است و زمینه ی اضطراب و افسردگی دارند.
دکتر غنی لو در مورد آمار مردان مزاحم می گوید: اکثر آنها بیکار یا دارای شغل آزاد هستند و کمترین آمار متعلق به کارمندان دولتی است که احتمالا به دلیل گزینش یا نظارت سخت است.
آمار قابل توجهی از مزاحم تها هم متاسفانه از سوی مردهای متاهل است که به دلیل مشکلاتی که از لحاظ شخصیتی یا در محیط زندگی زناشویی دارند،در جامعه عقده گشایی می کنند.
زنان باید در قبال این مزاحمان رفتار حرفه ای داشته باشند،اگر آنها را تحقیر یا تحریک کنند مزاحمت ادامه خواهد داشت و التماس هم گستاخ ترشان می کند. بی توجهی،درخواست قاطع و مودبانه برای مزاحم نشدن و در صورت کارساز نبودن این روش ها درخواست کمک از دیگران یا پلیس بهترین روش برخورد با آنهاست.
اما آنچه که در این مبحث بسیار وحشتناک است، عادی شدن “مزاحمت” در جامعه است که متاسفانه این اتفاق دارد می افتد و به عرف تبدیل می شود!نهادینه نشدن فرهنگ گفت و گوی سالم و تلنبار شدن عقده های جنسی از مهمترین دلایل پیدایش متلک گویی به عنوان رایج ترین و دم دست ترین شکل مزاحمت است.
دکتر سعیدمعیدفر جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز اظهار داشتند که مزاحمت در کشورهای توسعه یافته بسیار کمتر از جوامع در حال توسعه است و این حقیقت تلخ را باید پذیرفت و اصلاح کرد. روانشناسان اعتقاد دارند مزاحمت مشکل شخصیتی است و جامعه شناسان بر این باورند که ساختار جامعه مشکل دارداما از همه ی این حرف ها و استدلال ها که بگذریم این مشکل به قوت خود برای من و سایر بانوان باقی است و هیچ دردی درمان نشده،نه توسط روانشناس و نه جامعه شناس و نه پلیس امنیت اخلاقی! چقدر باید زنان محکوم شوند به این تفکر که “حتما ظاهرت خوب نبوده یا حرکت ناشایستی کرده ای که مزاحمت شده اند”؟! شاید برخی از خانم ها برای جذب دیگران به عمد یا غیر عمد سیگنال های اشتباه بفرستند اما اکثر بانوان جامعه ما موقر و محجوبند و سزاوار مزاحمت نیستند. حتی برخی بانوان چادرپوش هم از مزاحمت کلافه اند که این یکی واقعا توجیهی ندارد! چرا دوربین های ترافیکی و شهری را برای شناسایی ماشین ها یا افراد مزاحم به کار نمی گیرند؟چرا با این مسئله جدی برخورد نمی شود؟
ای کاش مزاحمان و آنهایی که باید در قبال آنها واکنش نشان دهند و کوتاهی می کنند می دانستند که اینگونه رفتارها چه موجی از استرس برای والدین ایجاد می کند وقتی دخترشان از خانه بیرون می رود و شوهران چه اندازه نگران بانوان خود می شوند که گاها حتی منجر به عکس العمل های سختگیرانه شوهر می شود.
آقای عزیز! مرد خوب، محترم، متدین، آریایی پر مدعای بزرگوار!خواهش می کنم اجازه بده با خیال آسوده قدم به خیابان بگذارم و به جای حس زجر دهنده ی اضطراب طعم شیرین امنیت را تجربه کنم.