خبر پارسی – رسول بهروش – تیم ملی کشورمان دوشنبه شب نخستین دیدارش را در جامجهانی برزیل برگزار کرد و توانست با کسب تساوی بدون گل برابر قهرمان آفریقا، اولین امتیاز نمایندگان آسیا را در این تورنمنت دشت کند. در ساعات بعد از انجام این مسابقه، اگرچه خیلی از مردمان کشورمان بابت آنچه بچهها به نمایش گذاشتند احساس شادمانی کردند، اما در رسانههای خارجی اوضاع از قرار دیگری بود. خیلی از سایتها و خبرگزاریهای اروپایی به کیفیت بازی ایران و نیجریه معترض بودند و از رقم خوردن نخستین تساوی جام اظهار ناخشنودی میکردند. این سوتر، اغلب رسانههای کینهتوز عربی نیز رویهای مشابه در پیش گرفتند و با تمام وجود به تیم ملی ایران یورش بردند. در مورد این دسته اخیر، کار حتی به جایی رسید که اعراب جدول ردهبندی منتشره از سوی فیفا را هم تغییر دادند و تیم کشورمان را به جای رده دوم روی پله سوم نشاندند. حالا ما روبهروی دنیاییم؛ روی صندلی متهم ردیف اول، در معرض قضاوت هیات منصفهای که انگار بویی از انصاف نبرده است. چه باید کرد؟
برهان قاطع و همه حقیقت در مورد این پرونده همان جملهای بود که کارلوس کرش بعد از بازی گفت: «حاضر نیستیم ۱۰ گل بخوریم تا دنیا لذت ببرد.» برای مردمی که دوشنبه شب پای تلویزیونهایشان تا سرحد مرگ حرص خوردند، مهم نیست که خیلیها در اروپا و آمریکای جنوبی گیرندههایشان را خاموش کردند یا از سر کسالت و ملالت به خوابی بدهنگام فرو رفتند. ما نرفتیم برزیل که تیم «فان» جام باشیم و بقیه جهانیان را سرگرم کنیم. ما تیم جنگجوی این مسابقات هستیم؛ تیمی با ۱۱ سرباز که سر هر توپ، سر هر سانتیمتر از زمین مبارزه میکند. بله؛ حتی بدون اعتراض موبورها و شلتاق انداختن سایتهای عربی هم میتوان فهمید که مردم دنیا از بازیهایی مثل آلمان– عربستان یا پرتغال– کرهشمالی بیشتر خوششان میآید؛ به هرحال هر کدامشان هشت و هفت گل داشتهاند، یک قوم قلدر فاتح و یک قوم ضعیف مفلوک. ما اما قرار نبود قربانی جدید این سناریوی کهنه باشیم. سالها پیش ژاوی هرناندس در مورد یک تیم به زانو درآمده آسیایی گفته بود: «جامجهانی جای امثال عربستان نیست» و امروز لیونل مسی در مورد ما میگوید: «ایران لایههای دفاعیاش را می بندد و ما مجبوریم سیستم بازیمان را عوض کنیم.» تفاوت بین دیالوگهای این دو ابرستاره، ناشی از تفاوت در نوع بازی و استراتژی ما و دیگر تیم غرب آسیاست. دنیا باید ببخشد که ما به اندازه کافی جذاب نیستیم، اما هر طور که حساب کنیم سوژه کاریکاتورهای اتوبوسی شدن بهتر از دستمایه کارتونهای کیسه گل بودن است.
دروغ چرا؟ شاید خیلی از ایرانیها دوست داشتند تیم کشورشان همین یک امتیار را با نمایشی تهاجمیتر به دست میآورد، اما استراتژی هر تیمی براساس داشتههایش تدوین میشود. تیم ملی ما وارث کمگلترین لیگ تاریخ ایران ا ست، وارث چهار داربی متوالی بدون گل، وارث چهار تیم اوت شده از آسیا در دو گام اول، وارث میانگین پنجونیمکیلومتر دوندگی در مسابقات باشگاهی… باید پذیرفت بضاعت این تیم محدود است. بدبختانه ما حتی تدارکات خوبی هم برای این جام نداشتیم. طبیعتا نیمه اول بازی با نیجریه هم میتوانستیم به خوبی نیمه دوم باشیم، اگر پیش از این با چند تیم بزرگ بازی کرده بودیم. همین نیجریهای که رودرروی ما ایستاد، قبل از جامجهانی با آمریکا و یونان و اسکاتلند مصاف داده بود؛ آنچه تیم کشورمان از آن محروم بود. فوتبال ایران به تدریج در حال پوست انداختن است و شاید فردا که جهانبخشها و کاوه رضاییها و سردار آزمونها جا افتادند، سبک بازی ما هم عوض شد. امروز اما که مهمترین ستارههای لیگمان آندو و سیدجلال هستند، چارهای جز وفاداری به سبک فعلی کارلوس کرش نداریم.
سرمربیمان گفته بود «کسی روی ما حساب نمیکند، طوری که انگار سه تیم در گروه هستند» و حالا سربازان ایران نشان دادند گروه ششم هم چهار تیمی است! ما هستیم و حالا اتفاقا تاثیرگذارتر از قبل هم هستیم. کاش در دو بازی آینده هم بچهها همین قدر سختکوش و کماشتباه باشند. دنیا از دستمان شاکی باشد، بهتر از این است که سوژه خندهاش باشیم!