خبر پارسی – در پی اظهارات رییس جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه «نمی توان مردم را با زور به بهشت برد»، برخی ائمه جمعه با رد این موضوع، تأکید کردند، «شلاق که سهل است، با همه قدرت جلوی کسانی که مانع بهشت رفتن مردم شوند خواهیم ایستاد». اینکه وظیفه حکومت اسلامی در زمان غیبت و در امر به معروف و هدایت مردم چیست و آیا به بهشت فرستادن مردم از وظایف حکومت است؟ امروز به موضوعی تبدیل شده که ذهن بسیاری از افراد جامعه را به خود مشغول کرده و با نگاهی گذار به شبکه های اجتماعی، مبهم بودن و در عین حال مهم بودن آن مشخص می شود. به همین دلیل شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) با تاکید بر اینکه حفظ موازین و قوانین اسلامی در جامعه ایران مانند هر قانون دیگری لازم الاجراست و تخلف از آن موجب مجازات است، این موضوع را با حوزویان و محققان دینی به بحث گذاشته که آیا حکومت وظیفه ای فراتر از قانون برای رعایت موازین اسلامی یا هدایت مردم به بهشت دارد و آیا توسل به زور جزو وظایف حکومت برای هدایت مردم است؟
استاد حوزه و دانشگاه و عضو هیات علمی جامعه المصطفی العالمیه بر برخورد عادلانه با فرد خطاکار تاکید کرد و وظیفه حکومت اسلامی را بازگذاشتن درهای بهشت و بستن راه های جهنم دانست و افزود: با زور و شلاق نمی توان مردم را به بهشت برد.
حجت الاسلام والمسلمین محسن غرویان در گفت وگو با خبرنگار شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)، با بیان اینکه مساله هدایت و ارشاد براساس معرفت است و اسلام نیز دین معرفت و آگاهی است، اظهار کرد: قرآن کتاب هدایت و هُدًى لِّلنَّاسِ نامیده شده و هدایت یک امر باطنی است بنابراین دینداری، ایمان، معرفت و هدایت از جنس امور باطنی است و ارتباطی به بدن و جسم و تن انسان ندارد. به همین دلیل نمی توان دین را مثل قرص، آمپول، شربت و امثال آن به بدن مردم تزریق کرد بلکه روح انسان باید آمادگی این معرفت به دین را داشته باشد. به نظر می رسد تفسیر مطلبی که دکتر روحانی در مورد با زور به بهشت بردن مردم گفته اند نیز همین است. در قرآن نیز گفته شده است که « لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» یعنی اصلا جنس دین با اکراه سازگاری ندارد.
او ادامه داد: در قرآن نیز گفته شده است که « إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» یعنی خداوند راه را به مردم نشان می دهد، حال می خواهند شاکر و سپاسگزار باشند یا کافر، به اختیار خود مردم است بنابراین جنس هدایت دینی، اکراه بردار و با زور، شمشیر و شلاق شدنی نیست.
غرویان با تایید این جمله که اعمال زور یا شلاق برای امر هدایت در زمان غیبت، حجیت شرعی، عقلی و اخلاقی ندارد، گفت: اینها برداشت های مختلف از دین است و مسایل نباید با یکدیگر خلط شود؛ البته این وظیفه حکومت اسلامی است که تا جایی که می تواند راه های بهشت را برای مردم باز بگذارد، هموار کند و راه های جهنم را ببندد اما این که حکومت بتواند در این مورد برای مردم تصمیم بگیرد، اصلا چنین کاری شدنی نیست و با شلاق نمی توان مردم را به بهشت برد.
او توسل به زور برای هدایت مردم را از وظایف دولت یا حکومت اسلامی ندانست و افزود: حکومت با توسل به زور در این موارد، می شود همان حکومت های جباری که در طول تاریخ بودند، در حالی که اسلام دین منطق و حکومت اسلامی هم حکومت منطق است. بله! اگر کسی بخواهد فساد اجتماعی ایجاد کند، به طور مثال ترویج شراب یا فحشا کند و با اقدام او مسایل عمومی جامعه در خطر افتد، مفسد شناخته می شود و وظیفه حکومت است که با مفسدان برخورد کند. دینداری و ایمان بحثی جدا از این موضوع است؛ بر فرض با شلاق هم کسی را زدند، آیا واقعا قلب او دارای ایمان می شود؟ چنین اقدامی مثل زدن بچه است برای این که نماز بخواند یا رفتار دینی داشته باشد. در چنین شرایطی ممکن است آن بچه از ترس نماز بخواند اما آن نماز، نماز نیست؛ آن بهشتی هم که بخواهند کسی را با زور و شلاق بفرستند اصلا بهشت نیست.
غرویان با بیان اینکه حرکت به سوی بهشت باید براساس معنویت، عرفان و معرفت باشد، گفت: بهشت روحی، معنوی و اختیاری است وگرنه بهشت رفتنی که بخواهد با شلاق باشد، اصلا بهشت نخواهد بود. نحوه برخورد ما با افراد باید براساس واقعیت نفسانی و درونی آنها باشد. همانطور که خداوند عادلانه برخورد می کند، پس باید اول تشخیص داد که خطاکار چه کرده و باید منشا آن را بررسی کرد. اگر از روی جهل و غفلت فرد، رخ داده است، نمی توان بر او سخت گرفت اما اگر عناد دارد و از روی عناد و دشمنی است؛ آن یک بحث دیگر است.
او در پایان بر ریشه یابی علل خطای افراد تاکید و بیان کرد: فرد جاهل، قاصر است نه مقصر و معذور است و باید او را هدایت کرد و راه را به او نشان داد. خود او باید مطالعه و تحقیق بیشتری کند و همه انسان ها همین طور هستند. یعنی هیچ کس از ما معصوم نیست تا مرتکب خطا نشود. دائما باید در تلاش باشیم و اطلاعات خود را بیشتر کنیم و تصمیم گیری هایمان نیز براساس آگاهی و معرفت بیشتری باشد.