خبر پارسی – ۱-مقام معظم رهبری در فرازی فرمودند: فتنه یعنی کسانی شعارهای حق را با محتوای صددرصد باطل مطرح کنند.هدف از ایجاد فتنه، گمراه کردن مردم است.
این سخن معظم اله را هر گروهی قبول نداشته باشند مدعیان ذوب در ولایت باید به آن عمل کنند وگرنه خدای ناکرده خوارج زمان خود هستند!
۲- اخیر تعدادی که خود را دانشجو نام گذاشته اند رد پایشان در همه جای شهر پیدا می شود از فرودگاه شهید دستغیب گرفته تا تالار احسان شیراز و اخیرا بلوار زند و باغ فرزانه! این تعداد که خود را دانای کل فرض می کنند در امور سیاسی صاحب نظر هستند در مباحث شهرسازی خود را آخر مهندسی شهری می دانند و در بحث محیط زیست نیز مدرک مرتبط دارند!
گروه یاد شده مانند خوارج که “لاحکم الا لله” سر می دادند،سخن حقی می گویند اما به فرمایش مولی علی (ع) از آن اراده باطل میشود.
این ها در فرودگاه می گفتند مرگ بر فتنه گر خب ما هم فتنه را جایز نمی دانیم اما آیاگمراه کردن مردم معنایش فتنه نیست؟ چطور می شود در حکومت اسلامی که رهبرش را ولی فقیه می خوانیم و اطاعت امر او را واجب یک عده ای مدعی طرفداری از ولایت کاسه داغ تر از آش می شوند! واقعا اگر یونسی فتنه گر است رهبر انقلاب به رئیس جمهور اجازه می دهد یک فتنه گر را بگذارد دستیارش؟مگر اجازه داد مشایی معاون اول شود؟کار این گروه در فرودگاه آیا غیر از برهم زدن نظم عمومی و گمراه کرده مردم بود؟فتنه چیزی غیر از این است؟
گروه یاد شده همین کار را در سخنرانی دستیار رئیس جمهور در تالار احسان تکرار کرد و سعی در گمراه کردن مردم داشت.
همین گروه که به نظر می رسد در همه زمینه ها متخصص هستند و صاحب رای و نظر در اعتراض به ساخت برج ۲۵ طبقه که می تواند زمینه رشد شهر را به دنبال داشته باشد این بار به بهانه حفاظت از محیط زیست زنجیره انسانی تشکیل می دهند تا به اهداف سیاسی شان برسند!باز هم حرف حقی (دفاع از محیط زیست) مطرح می کنند و اراده باطلی از آن دارند. یکی خوارج را معنا کند! یکی فتنه را معنا کند! گروه یاد شده غیر از باغ فرزانه برای کدام فاجعه زیست محیطی زنجیره انسانی تشکیل دادند؟مگر نه اینکه سالهاست کارخانه روغن نباتی تهدیدی برای شهر شیراز است؟آیا شما موردی از تشکیل زنجیره انسانی در این ارتباط بخاطر دارید؟برای رودخانه خشک شیراز چه؟درخت هایی که برای قطار شهری سر بریده شد و ساعت گل که نماد شیراز بود و خیلی راحت نابودش کردند؟کسی موردی از زنجیر انسانی بخاطر دارد؟حالا بگذریم که اگر طرفداران واقعی محیط زیست خواستند تجمع کنند فوری سروکله شورای تامین پیدا می شود و اعتراض به مثلا ۴ درخت قطع شده را اقدام علیه امنیت ملی تلقی می کنند و مدافعین محیط زیست می شوند جاسوس انگلیس و چه و چه!! فریب دادن افکار عمومی آیا فتنه نیست؟استفاده ابزاری از کلام رهبر محترم انقلاب چه؟معنایی جز فتنه دارد؟
۳- تصور کنید در شهری زندگی می کنید که غیر از حافظ و سعدی و شاهچراغ و چند اثر تاریخی دیگر که هیچ مسئولی در به وجود آمدنش نقشی ندارد گذران عمر می کنید.آیا هر روز و هر لحظه خواهان پیشرفت و رشد شهر نیستید؟آیا ایجاد مراکز تفریحی – تجاری برای شهری که اتفاقا در تیررس گردشگران است ضروری نیست؟آیا هرچه بر تعداد گردشگران شهر افزوده شود بر تعداد زوار شاهچراغ اضافه نمی شود؟آیا زوار احمد بن موسی (ع) به تفریح و خرید احتیاج ندارند؟آیا اگر احتیاج دارند باید به حاشیه شهر بروند؟آیا ایجاد مراکز تفریحی و گردشگری و تجاری در قلب شهر به مخاطره انداختن امنیت شهروندان است؟پلیس چه می گوید؟
۴ – فرازپایانی این یادداشت را به نوشتاری از جعفر محمدی در روزهای پس از انتخابات ۸۸ اختصاص می دهیم .روزهایی که برخی همه سوابق نیروهای انقلاب را به زیر سئوال می بردند و با عنوان کردن ملاک حال فعلی افراد است همه را خارج از دین می دانستند!روشی که اتفاقا خوارج در برخورد با مولی علی (ع) به کار بردند.
جعفری آن روزها در عصر ایران نوشت:
روزى علی علیه السلام در مسجد نماز جماعت میگزارد و عدهای از مومنان هم به او اقتدا کرده بودند. یکی از خوارج به نام “ابن الکواء” وارد شد و با صدای بلند و برای کنایه زدن به امام این آیه را قرائت کرد: «وَلَقَدْ أُوحِیَ إِلَیْک وَإِلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِک لَئِنْ أَشْرَکتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُک وَلَتَکونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ.» (ای پیامبر! به تو و همچنین پیغمبران قبل از تو وحى شد که اگر مشرک شوى اعمالت از بین مىرود و از زیانکاران خواهى بود.)
ابن الکواء با خواندن این آیه خواست به على گوشه بزند که سوابق تو را در اسلام می دانیم، اول مسلمان هستى، پیغمبر تو را به برادرى انتخاب کرد، در لیله المبیت فداکارى درخشانى کردى و در بستر پیغمبر خفتى،خودت را طعمه شمشیرها قراردادى و بالاخره خدمات تو به اسلام قابل انکار نیست،اما خدا به پیغمبرش هم گفته اگر مشرک بشوى اعمالت به هدر می رود، و چون تو اکنون کافر شدى اعمال گذشته را به هدر دادى.
در واقع خوارج برای این که علی علیه السلام را ترور شخصیت کنند، از درِ دین و ارزش ها وارد میشدند و حضرت را به نداشتن صلاحیت دینی و قدرت طلبی و عدول از ارزش ها و نظایر این متهم می کردند و بدین ترتیب، چنان فضایی را ایجاد نمودند که حتی دینداران جامعه نیز به علی علیه السلام بدبین شدند و بر اسلام او تردید کردند بدان گونه که وقتی خبر شهادتش در مسجد کوفه، به هنگام نماز صبح را شنیدند با شگفتی پرسیدند مگر علی مسجد هم میرفت و مگر نماز هم میگزارد؟!
امروز نیز همان حکایت است و همان ماجرا و همان روشها: “ابطال سوابق ارزشی یاران صدر انقلاب و تهمت به حال کنونی شان”؛ فرمولی که در مقاطع مختلف جواب داده و البته در گذر تاریخ چیزی جز بدنامی برای بانیانش باقی نگذارده است.
گویا خوارج، از بین نمیروند، از زمانی به زمان دیگر و از شکلی به شکل دیگر در میآیند و این ماجرا همچنان ادامه دارد…