خبر پارسی – فرزاد صدری – بدون تردید روزنامه سلام را باید از مهمترین عوامل تحولات سیاسی جامعه ایرانی در دو دهه اخیر نامید، روزنامهای که بسیاری از تئوریسینهای چپ را دور خود گرد آورده بود، تا بعدها حماسه «دوم خرداد» را به رهبری سیدمحمد خاتمی جشن بگیرد.
داستان انتشار روزنامه سلام به زمان پس از رحلت حضرت امام خمینی(ره) برمیگردد، زمانی که محافظهکاران، تصمیم بر حذف مجمع روحانیون مبارز از انتخابات مجلس خبرگان رهبری گرفتند. درست در همین هنگام بودکه«موسوی خویینیها، آیتا… توسلی و عباییخراسانی(امام جمعه وقت مشهد)» تصمیم به انصراف از شرکت در انتخابات گرفتند تا به اولین محدودیتها پس از رحلت جانگداز حضرت امام خمینی(ره) اعتراض کنند. زمانی که روزنامههای آن زمان از انتشار اعلامیه انصراف این ۳ روحانی منع شدند، مدتی بعد، مجمع روحانیون مبارز تصمیم به انتشار روزنامه گرفت. تصمیم یاد شده منجر به تولد «سلام» شد تا تنها روزنامهای باشد که ندای مخالفت با برخی اقدامات دولت را سر دهد.
موسوی خویینیها که سالها پیش از آن، با دانشجویان خط امامی در تسخیر لانه جاسوسی همراه و همدل بود، مدیر مسوولی روزنامه را برعهده گرفت و مشهورترین چهره از دانشجویان معروف به پیرو خط امام(ره) را سردبیر روزنامه کرد. بدینترتیب «عباس عبدی» سردبیر سلام شد تا محسن آرمین و محسن میردامادی دبیری صفحات مختلف روزنامه را برعهده بگیرند و سعید حجاریان، تاجزاده و علی مزروعی در آن مقاله بنویسند.
شاید نکته جالب بالا این باشد که جمع یاد شده هنگامی به همدیگر نزدیک شدند که از بخشهای مهم دولت، از جمله وزارت اطلاعات رانده شده بودند و اینک در روزنامه «سلام» و “مرکز مطالعات استراتژیک” گرد هم آمدند، جایی که ریاست آن را نیز موسوی خویینیها برعهده داشت و عطاالله مهاجرانی سردبیری نشریه تئوریک آن را.
به این ترتیب، روزنامه «سلام» تریبون یک گروه بزرگ سیاسی باقی ماند تا به قول خود از شعارهای اصیل انقلاب و اندیشههای امام خمینی(ره) دفاع کند. از طرف دیگر، دوران ریاستجمهوری هاشمی نیز رو به اتمام میرفت و مجلس پنجم تازه شکل میگرفت. برای مجلس جدید، ترکیبی از هواداران مجمع روحانیون مبارز، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، گروهی به نام «کارگزاران» که بعدها حزب نامیده شد به فعالیت برای انتخابات دعوت شدند، گرچه چهرههای اصلی این چند تشکل مثل بهزاد نبوی و سعید حجاریان نتوانستند وارد مجلس شوند، اما چهرههایی مثل مصطفی معین و عبدا… نوری به مجلس راه یافتند، درست زمانی که «سلام» مهمترین روزنامه مدافع چپگرایان نام گرفت.
انتخابات دوم خرداد ۷۶ نزدیک و «سلام »تنها نشریهای بود که مستقیماً از خاتمی حمایت میکرد، اگرچه میشد حدس زد، روزنامه همشهری نیز او را در این راه حمایت میکند، اما هیچگاه نقش منحصربهفرد سلام را در خلق دوم خرداد ۷۶ نداشت. این روزنامه چپگرا با ستون معروف خود «الو سلام» که عباس عبدی آن را پاسخ میداد، شاید باعث نجات یک جناح سیاسی و به انزوا کشاندن جناح سیاسی دیگر(جریان موسوم به راست) شد، تا جامعه ایرانی حداقل در سالهای پس از انقلاب به نقش و کارکرد پرقدرت مطبوعات در تغییر قدرت پی ببرد.
«سلام» اگرچه پس از پیروزی خاتمی در سایه دیگر روزنامههای جامعه مدنی کمرنگ شد، اما هنوز تنها روزنامهای بود که مستقیماً با «کیهان» مقابله میکرد. سلام روز سیزدهم تیر ۷۸ پس از آنکه متن نامه سعید امامی را برای اصلاح قانون مطبوعات منتشر کرد، خشم محافظهکاران را آنچنان برانگیخت تا دستور به توقیفش دهند.
توقیف سلام را باید در واقع سرآغاز توقیف فلهای مطبوعات در ایران نامید، چه آنکه حدود یکصد نشریه پس از سلام توقیف شدند! نکته جالب توجه در تعطیلی روزنامه سلام، شکایت محمود احمدینژاد به عنوان یکی از ۴ شاکی آن بود، احمدینژاد در آن وقتها استاندار سابق اردبیل بود.
به هر حال، وقتی سلام تیتر زد «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است» موجی از خشم در میان اصولگرایان برخواست تا این روزنامه که نقش مهمی در تحولات سیاسی سالهای اخیر ایفا کرده بود، تعطیل شود. بعدها البته موسوی خویینیها در دادگاه روحانیت تبرئه شد، اما روزنامه به مدت ۵ سال تعطیل اعلام شد. گرچه این باعث نشد این روحانی خوشنام جایگاه خود را در مجمع تشخیص مصلحت نظام از دست بدهد، درست برخلاف عبدا… نوری که این جایگاه را از دست داد.
این البته همه بحث روزنامه سلام نبود، سردبیر معروف این روزنامه به اتهام جاسوسی و انتقال اطلاعات، به زندان افتاد تا نقش این روزنامه برای همیشه در تاریخ معاصر، به یادگار بماند و محبوب قلبهای اصلاحطلبان و بهویژه دانشجویان شود.
اعضای تحریریه سلام، بعدها در دولت اصلاحطلب خاتمی جای گرفتند، اما تعطیلی روزنامهای که یک دانشجوی پیرو خط امامی سردبیریاش را داشت، عواقب وخیمی برجای گذاشت. دانشجویان در واکنش به تعطیلی سلام در محوطه کوی دانشگاه تهران گردهم آمدند تا علاوه بر تهران، تبریز نیز دستخوش حوادث و ناآرامی شود.
حالا سالها از آن روزها میگذرد و سال هاست محرومیت سلام نیز تمام شده ، اما این روزنامه نقشآفرین دیگر منتشر نشد. سلام که در طول دوران انتشار خود فراتر از یک روزنامه عمل کرد، سال هاست در انتظار سلام دوباره موسوی خویینیها است.آیا او روزنامه اش را روزی منتشر می کند یا روزنامه نگاری دیجیتال به دوران طلایی مطبوعات پایان داده است؟