خبرپارسی-عبدالصمد ابراهیمی-لرزش انگشتانش تکمیل کننده چین و چروک بی شمار دستش است.فال ها را درون کاسه چیده و شاخه گلی را کنارشان گذاشته است.می گویم«عمو؛ فالگیرهای این دوره و زمونه با مرغ عشق فال می گیرند. تو مرغ عشق نداری؟» می گوید:مرغ عشقی که فال می گیره مرغ عشق نیست مرغ عادت است. عادتش داده اند از جعبه فال ها یکی را بیرون بکشد.مرغ عشقی که عشق را از نگاه مشتری نخونه مرغ عشق نیست.نه عمو جون؛ فال گرفتن کاری به عادت نداره.عشق می خواد.عاشق می خواد.شاهد و دلبر میخواد. اونی که میاد از من فال بگیره همه این ها را می دونه.
راست می گفت.مرغ عادت! صفت عجیبی است.عشق های امروزی اغلب از سرعادتند.