خبر پارسی – برای شناختن یک کشور ،در واقعیت ژرف آن،چه وسیله ای بهتر از پرسه زدن در خیابان های آن وجود دارد؟این خیابان ها هستند که،چه به صورت پیچ و خم های کهن چند صد ساله و چه به صورت جریان های دورانی چندین قطبی امروزی،به یک شهر مفهوم واقعی-اندازه یا بی قوارگی-اش را می دهند.
زیر فشار پیشرفت صنایع،مهاجرت روستاییان و تهاجم اتومبیل،در همه جا شاهد سرو سامان دادن های دوباره و سریع به فضای شهری هستیم.بافت شریانی خیابان های کهن از هم می گسلد و خاطره آن محو می شود.حال آن که حیات شهر حول خیابان ها و محله هایش ریشه گرفته و شکوفا شده است .سیمای شهر،بدون این شبکه متشکل از چین وخم که نشانه های تمامی مراحل تاریخ آن هستند،به چه چیز شباهت خواهد داشت؟و به صورت چگونه جایی در خواهد آمد؟
بسیارند شهروندانی که،در مقابله با آدمی زدایی آرام و پیگیر محیط شهری خود،برای دفاع از شهر گرد هم می آیند و تشکیل انجمن می دهند.باز آفرینی کمیته های محلات در سال های اخیر واقعه ای است که دامنه آن قابل توجه است.چه باید کنیم تا اهالی شهر ها هر چه بیشتر با فضای شهر خود همانند گردند و به آن خو بگیرند و به گونه ای موثر تر از آن دفاع کنند.
یونسکو سال ها پیش از این بر آن شد”خاطره خیابان ها”را بار دیگر زنده کند.”انجمن بین المللی هنر های تجسمی”که رئیس آن در آن هنگام آندره پرینو بود،و”فرهنگستان ملی هنر های خیابانی”(فرانسه)برنامه”خاطره جهان،خاطره خیابانها”را به پیشنهاد روبر دلپیر،رئیس”مرکز ملی عکاسی”(فرانسه)ترتیب دادند.در ده ایستگاه از ایستگاه های متروی پاریس تاریخ این شهر به صورت تصویر به مسافران ارائه شد.در گوشه و کنار محور های اصلی شهر عکس هایی نصب شد که در یکصد سال پیش،از همان نقاط گرفته شده بود.شهروندان پاریسی از بایگانی های خصوصی خود بسا اسناد قدیمی فراموش شده بیرون کشیدند.کودکان به تهیه عکس از کوچه ها و بن بست ها پرداختند…
پاریس و توکیو،ابیجان،بغداد و کلمبو….از آن پس هفتاد شهر واقعیت گذشته و حال خیابان های خود را جشن گرفتند.آیا کشف دوباره به معنای آن نیست که جایی را که شهروند باید در شهر داشته باشد،به او بدهیم؟
برگرفته از ویژه نامه مجله پیام یونسکو با عنوان «خاطره و خیابان» – خردادماه ۱۳۷۰