خبرپارسی-عبدالصمد ابراهیمی-در جدال میان آب و آتش و شکنجه چهره سوخته کتری ، صدای قل قل دلنشینی به گوش می رسید. تازیانه های خستگی را از دوش بر می داشت و مشق سادگی می کرد.
مهم نبود چای او محسن است، کاپتان است یا هر مارک دیگری. میان استکان کمرباریک قدیمی که می نشست می شد طعم زندگی را فهمید.قل قل کتری و بخار برخاسته از آن، شیرین ترین خسته نباشید بود.