خبرپارسی- حیدرعلی کامیاب برای ریاست هیات فوتبال فارس ثبت نام کرد. این خبری بود که در محافل ورزشی استان پیچید. اویی که گفته بود فعلا تمایلی به فعالیت رسمی در فوتبال ندارد حالا برای ریاست هیات ثبت نام کرده است.برای اطلاع از کم و کیف ماجرا سراغ خود او رفتیم.گفت و گوی ما با وی را بخوانید:
*خبرثبت نام شما برای ریاست هیات عجیب بود. گفته بودید قصد فعالیت در این عرصه را ندارید.
اگر بگویم برای خودم هم عجیب بود باور می کنید؟ واقعا قصد فعالیت نداشتم اما چند روز پیش برخی از دوستان نزد من آمدند و دو سه ساعت حرف زدیم. آنها اصرار داشتند که من برای هیات وارد شوم و من خودم به سبب اتفاقات برق و ماجراهای آن واقعا از فضای فوتبال دلزده شده بودم اما دوستان هم استدلال هایی داشتند که منطقی بود. می گفتند فضای فوتبال باشگاهی با هیات متفاوت است. بالاخره زور آنها چربید و وارد شدم.
*این نوع ورود معنایش نمی تواند اینگونه باشد که بدون برنامه آمده اید و هیچ پیش ذهنی نداشتید؟
در حالت عادی چرا اما من بدون برنامه نیامده ام. در انتخابات قبلی من همه مقدمات کاندیداتوری را انجام داده بودم. ثبت نام هم کردم اما فارغ از یکسری بحث ها که باعث شد در محیطی دوستانه قید آمدن را بزنم استاندار وقت هم اصرار داشت فقط به برق توجه کنم. تمام برنامه هایی که برای آن انتخابات داشتم را دارم و مطمئن باشید با برنامه آمده ام.
*بحث محرومیت تان که تمام شده؟
بله. رای کمیته استیناف در این باره وجود دارد و هیچ منعی نیست .محرومیتی که بارها گفته بودم اعتصاب یک تیم ربطی به مدیرعامل آن ندارد.این استدلال فدراسیون بود و اخیرا هم آقای علیپور مصاحبه کرده و گفته بود اعتصاب بازیکنان به مفهوم تبانی است اما مثلا بازیکنان پرسپولیس چندی قبل اعتصاب کردند پروین به عنوان مدیرباشگاه می توانست کاری صورتی دهد؟ بگذریم . خوب یا بد گذشته است.
*فکر می کنید کار راحتی دارید؟
اصلا و ابدا. از هر منظر که نگاه کنید کار سختی است. من عامیانه ترین نگرش را برایتان شرح می دهم. در این هیات ۱۳ سال آقای آیت اللهی کار کرده که همین جا هم به او خسته نباشید می گویم.او به سبب جایگاهی که طی سالیان متمادی در فوتبال و ورزش کسب کرده یکسری مسائل را دوستانه و خارج از سیستم بین هیات ها و فدراسیون دنبال و حل می کرد. الان کسی که وارد کار می شود اگر بخواهد از طریق اداری دنبال همان موارد برود کار راحتی ندارد. پس همین قدم اول اگر چه سهل نشان می دهد اما سخت ترین گام است.
*فضای فوتبال استان مرده. این شفاف ترین تعبیری است که می توان داشت. این موضوع عذابتان نمی دهد؟
شما پای صحبت هر مدیر و مربی بشینی از بی پولی می نالد و حق هم دارد. یعنی بی پولی عزراییل فوتبال ما شده. برای حل این معضل فقط می توان دنبال راههای تزریق پول به بدنه فوتبال بود. به نظر من فقر در فوتبال معنا ندارد. الان شاید شما این سئوال بلافاصله برایتان مطرح شود که اگر فقر معنا ندارد چرا خودت در برق درآمدزایی نکردی.
*دقیقا همین سئوال را می خواستیم بپرسیم.
ما با این برنامه ریزی وارد برق شدیم که حداقل هزینه دو سال تیم تامین است. بخش خصوصی آمده بود و قرار بود مشکل مالی نباشد. دخل و خرج ها را حساب کتاب کرده بودیم. بخشی هم مربوط به اسپانسر بود و با چند اسپانسر هم حرف زدیم. یعنی همه چیز سرجایش بود اما اسپانسرها پای قرارداد که آمدند گفتند شما به ما چه می دهید؟ اینجای کار ما لال شدیم.
*چرا؟
چون تلویزیون استان بازی های ما را پخش نمی کرد و تبلیغات اسپانسر دیده نمی شد. این موضوع دستمان را بست. بعد مالک باشگاه هم در تامین هزینه ها به هردلیلی ناتوان ماند و ما ماندیم و مشکلات. در آن پروسه اصلا برنامه درآمدزایی به آن معنا نداشتیم که محقق نشده باشد. الان دارم می گویم با برنامه وارد کار شده ایم. یعنی از قبل معلوم می شود چه می خواهیم و چه نمی خواهیم.
*همین بحث مالی را دنبال کنیم. گفتید ریشه همه مشکلات به پول برمی گردد. برنامه تان چیست تا این ریشه خشکیده شود؟
طرح های اقتصادی خود را نوشته ام.( جزوات را نشان می دهد) الان بیان جزییات آنها منطقی نیست اما در یک جمله بگویم که اگر چه قاعده فوتبال حرفه ای این است که پول فوتبال باید از خود فوتبال تامین شود اما برای برداشتن گام های اولیه ناچاریم از بیرون به فوتبال پول تزریق کنیم.
*تامین پول از درون خود فوتبال گام بعدی کار است. این کار شدنی است؟
صد در صد. باید قدری چوب خوری کار را تحمل کنیم اما نتیجه می دهد. ما باید لیگ های شهرستان ها را پویا کنیم. استعدادیاب ها باید مرتب در شهرستان ها سر کشی کنند. حتی معتقدم لیگ های منطقه ای هم می توان داشت. پهناور بودن استان ما هم مزیت است هم برای فوتبال دردسر زیرا تیمی که از جنوب تا شمال استان باید بیاید کلی هزینه باید بپردازد.
کشف و پرورش استعدادها باید پاداش داشته باشد. به آن مربی که در سطوح پایه به کشف و پرورش استعداد می پردازد باید پاداش داد. قبول کنیم در این سالها اگر چه بی پول بودیم اما در سازندگی هم ضعیف بودیم. آخرین سالی که برق در لیگ برتر خوب نتیجه گرفت و ششم شد ببینید چند بازیکن آن دست پرورده خود این باشگاه بود. بعد از آن رفته رفته سازندگی رها شد. نه فقط در برق. در همه جا. شاید هم حق داشتند. هر چه می ساختند را دیگران با پول های هنگفت به یغما می بردند اما این نباید باعث دلسردی می شد. فوتبال فارس بنزین سبز و نیروی جوانی می خواهد.نمی خواهم خیلی اسم ببرم اما مثلا ما در این استان یک مربی به نام مسعود مقیم داریم که رکورددار سابقه حضور در تیم های ملی پایه است. امروز فوتبال فارس از او چه استفاده ای می برد؟ مربیان دیگر بومی ما هم توانایی بالایی دارند. ما به جای پرداخت ۴۰۰ میلیون به یک بازیکن می توانیم ۲۰۰ میلیون به یکی مثل مقیم بدهیم تا چهارچشمی دنبال استعدادها باشد. سالی ۵ تا بازیکن که معرفی کند می شود دو میلیارد. این یک کار زیر ساختی است. باید برویم دنبال اینگونه کارها.پول نداریم حداقل سازندگی کنیم. در بحث درآمدزایی هم اگر چه هیات نقشی در اسپانسرینگ باشگاهها ندارد و در اصل فدراسیون محلی محسوب می شود و باید کارهای اداری و اجرایی را دنبال کند اما راههای درآمدزایی را برای باشگاهها هموار خواهیم کرد.
*به لیگ شهرستان ها و نقش آنها اشاره کردید. برنامه ای برای شهرستان ها دارید؟
به عنوان یک اصل کلی در برنامه ام روی دو بازو تکیه کرده ام. تامین نیازهای بالندگی فوتبال در شهرستان ها و بهره گیری از اندیشه پیشکسوتان و صاحب نظران در برنامه ها و طرح ها. من رفته ام و از نزدیک در شهرستان ها استعدادهایی دیده ام که اگر فرصت پیشرفت پیدا می کردند به لیگ برتر هم می رسیدند. اصلا همین محمدرضا حسینی مهاجم فجر. از این دست بازیکنان بسیارند. باید به شهرستان ها بها داد. فضایی ایجاد کنیم تا زمینه رشد استعدادها فراهم شود.روز جمعه برنامه ورزش و مردم نمایش یک بچه خردسال گچسارانی را نشان می داد. ما هم از این دست استعدادها داریم.
*در باب کمک گرفتن از تجارب پیشکسوتان گفتید.خب در همین برق الان پیشکسوتان خرج خود را جدا کرده و برق نارنجی را راه انداخته اند.
من خودم معتقدم اگر کسی می خواهد کمک کند به همین برق اصلی کمک کند.این نظر کلی و اصلی من است اما از یک منظر هم نمی توانم گفته پیشکسوتان را نفی کنم. آنها روز اول رفتند هیات فوتبال و اداره کل ورزش تا به برق شیراز کمک کنند اما به آنها گفته شد تیم برق اصلا نمی تواند در مسابقات شرکت کند و ممنوع الفعالیت است. آنها هم رفتند برق نارنجی را راه انداختند. باید پای درد دل همه نشست و حرفهایشان را شنید. پیشکسوتان رفته اند تیمی راه انداخته اند و نشان داده اند می شود با سازندگی و بدون پول آنچنانی موفق شد. خب این یک درس برای فوتبال ماست که سازندگی را فراموش کرده. پس می توان سراغ با تجربه ها رفت. من نوعی خودم را می گویم اگر تصور کنم علامه دهر هستم مطمئن باشید شکست می خورم.باید از تجارب دیگران استفاده کرد و به مدارج بالا رسید.
*یعنی مشورت پذیر هستید؟
اگر نبودم ثبت نام نمی کردم.گفتم خودم تمایلی به آمدن نداشتم اما استدلال های دوستانم مرا مجاب کرد که وارد گود شوم.
*ما در زیر ساخت ها هم ضعیف هستیم. برای این معضل چه باید کرد؟
ما می توانیم ورزشگاههای متعددی داشته باشیم و برای آن هم برنامه داریم اما اول باید شاکله کار را ساخت. وقتی تیم نداشته باشیم ورزشگاه ویمبلی هم در شیراز باشد باید تبدیل به موزه شود.باید باشگاهها ساخته شوند. باشگاه محور توسعه و موتور تولید در فوتبال و ورزش است.باشگاه نباشد ورزشگاه به چه دردی می خورد؟
*قبول دارید سیستم مدیریت در تیم های ما سنتی است؟
من خودم منتقد برخی شیوه های سنتی هستم اما با توجه به داشته هایمان باید توقع داشته باشیم. مدیری که می بیند در تیم رقیبش در استان مجاور یک بازیکن دو میلیارد تومان می گیرد و این دو میلیارد تومان نصف بودجه یکسال تیم های ما در شیراز است به نظر شما باید چه کار کند؟ قبول کنیم برای ایجاد زیربنای حرفه ای ناچاریم یک جاهایی از صفر شروع کنیم.
*تیم کاری خود را مشخص کرده اید؟
با برخی دوستان مذاکراتی داشته ایم و دوست دارم یک ترکیب جوان و تحصیلکرده را وی صحنه داشته باشیم و پشت پرده و در اتاق فکر هیات از تجارب مشاوران مونقره ای و خاک خورده فوتبال استفاده کنیم.
*شیوه کنونی کار در تیم های پایه و مدارس فوتبال را می پسندید؟
سئوالتان جواب پیچیده ای ندارد. شما بفرمایید خروجی این تیمها و مدارس چه بوده و چیست؟ هر تیم و مدرسه ای توانسته چهارتا بازیکن به لیگ برتریا تیم های ملی پایه معرفی نماید موفق بوده و در غیر این صورت با عرض معذرت یا بازار تجاری راه انداخته اند یا کارشان را بلد نیستند.
*فکر کنید الان پشت یک تریبون قرار گرفته اید که روبروی شما اعضای مجمع حضور دارند. چه می گویید؟
من حیدرعلی کامیاب نه عصای سحر آمیز دارم و نه آمده ام که با وعده و وعید خود را به ریاست برسانم اما می دانم حق این فوتبال این نیست که همیشه با حسرت به دیگران نگاه کند.ماها اگر در کنار هم قرار بگیریم می توانیم موفق شویم و اگر در این قایق هر کدام از ما جداگانه پارو بزنیم غرق خواهیم شد.
من آمده ام تا در کنار شما خواستن های فوتبال فارس را به توانستن تبدیل کنیم. این شدنی است و یک رویا نیست. فوتبال فارس روزهایی که به قله رسیده روزهایی بوده که به خودی ها اعتماد کرده است. الان زمان همدلی است. به عنوان یک خدمتگزار دستم را به سوی شما دراز کرده ام و اعتماد شما اگر چه مسئولیتم را صدچندان می کند اما برایم افتخاری است که چکیده های فوتبال این استان پهناور این بار مسئولیت را به من محول می کنند. اعتماد شما گنجی است که قدر آن را می دانم.
*حرف ناگفته ای باقی مانده است؟
نه؛ ممنونم که به من وقت دادید. تنها حرف ناگفته ام این است که رسانه ها حس هفتم جامعه هستند. شما رسانه ها هیچگاه فوتبال و فوتبلی ها را از زیر ذره بین خود دور نکنید تا این فوتبال موفق شود. انتخابات هیات فوتبال روزی برگزار می شود که فردای آن آخرین روز لیگ برتر دوره سیزدهم است. امیدوارم آن روز حضور تنها سهمیه فارس در لیگ برتر قطعی باشد.
