خبرپارسی-انتخابات اخیر فارغ از نتیجه ای که به همراه داشت ، خلق حماسه ای بود که می تواند تا مدتها تفاسیر و تعابیر زیادی را به همراه داشته باشد. حماسه ای که رهبر آن را خواستار شده بود.در این میان اما برخی تحلیل های سطحی از کسانی که توقع می رود منطق را بیش از همیشه چاشنی قلم شان کنند جای تعجب دارد.
حسین قدیانی روزنامه نگار اصولگرایی که در روزنامه وطن امروز قلم می زند در یادداشتی(اینجا) در دفاع از رایی که به قالیباف داده بگونه ای اظهار نظر کرده که تنها می توان او را به ناآگاهی از قواعد محاسباتی متهم کرد و بس. او نوشته است:«با یک اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی، همین ۴ سال پیش انتخابات ریاستجمهوری را بردیم اما هنوز لبخند سرور بر لب اکثریت جاری نشده بود که نامزدهای بازنده دست به فتنه زدند، تهمت تقلب زدند، لگد بر دموکراسی زدند… ما برده بودیم اما سوت و کفش را عدهای دیگر زدند، آنهم در روز عاشورا. ما چه ۲ خرداد، چه ۲۴ خرداد نشان دادیم قواعد دموکراسی را بیشتر از داعیهدارانش رعایت میکنیم، لیکن از ما مظلومتر، نظام مقتدر جمهوری اسلامی است؛ جمهوری مظلوم اسلامی! اختلاف فاحش ۱۱ میلیونی کجا، اختلاف میلیمتری ۲۵۰ هزار نفری کجا؟! فقط ۷ دهم درصد!! ما اما باز هم به منتخب ملت تبریک گفتیم. دم اصولگرایان گرم که جنبه برد و باخت دارند و وقتی میبازند، ادعای تقلب نمیکنند! اینکه حالا ۷ دهم درصد است، اگر فقط و فقط یک رای بالاتر، حکم به ریاستجمهوری روحانی میداد، ما باز هم تمکین میکردیم به قاعده بازی. جمهوری اسلامی در سوم تیر و ۲۲ خرداد هم دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد اما همین آقای هاشمی، نه حرمت نظام را نگه داشت، نه احترام به رای اکثریت گذاشت. ما اما آن شطرنجبازی نیستیم که هنگام باخت، زیر میز بازی بزنیم….»
او از زیر میز نزدن می گوید اما چه زیر میز زدنی بالاتر از این که یک بار معیار مقایسه اش را با درصد مطرح می کند و در قبال انتحابات ۸۸سرشماری آرا و افراد را به میان می آورد. ملاک اگر شمارش آراست که قطعا” او بهتر از ما می داند که اختلاف شیخ و قالیباف ۱۳میلیون رای و ۳۴درصد است.در همان انتخابات ۸۸بدون پرداختن به هیچ حاشیه ای بازهم تفاوت آرای میرحسین و احمدی نژاد ۳۱درصد بود که در قیاس با ۳۴درصد کمتر است.
نگاه دوگانه او به این ماجرا که یک بار ملاک را درصد و آن هم نه در مجموع آرا که در تعداد درصد مازاد بر نصف آرا می بیند و در شمارش آرای سال ۸۸ نفرات را لحاظ می کند آنگونه است که مثلا فاصله بین شهرها را به سانتیگراد (!!!)محاسبه کنند و معیاری به نام کیلومتر محلی از اعراب نداشته باشد .
جناب قدیانی که وب سایتش را با نام قطعه ۲۶نامگذاری کرده – قطعه ای در بهشت زهرا که همه مدیون ساکنان آن هستیم- لابد بهتر از ما می داند که در این انتخابات ، شیخ دیپلمات باید به تنهایی با همه کاندیدهای اصولگرا مبارزه می کرد و در سرشماری کلی آرا بازهم برنده بود. توجه شما به فرازی از خطبه ۱۴۶نهج الباغه را در مورد کثرت تعداد مخالفان جلب می کنم«وأمّا ما ذکرْت منْ عددهمْ، فإنّا لمْ نکُنْ نُقاتلُ فیما مضى بالْکثْره، وإنّما کُنّا نُقاتلُ بالنّصْر والْمعُونه! و اما یاد آوریت در مورد تعداد زیاد سربازان دشمن،(بدان)که ما در گذشته درنبرد، روى تعداد تکیه نمىکردیم،بلکه به یارى و کمک خداوند دستبه مبارزه میزدیم(و پیروز میشدیم).»
او می نویسد«خطا آنجا بود که در تبلیغات به نفع رای مد نظر، درشتگویی شد و برخی مرزهای اخلاقی محترم شمرده نشد.» کدام مرز اخلاقی فراتر از آن که در دوره پیشین عکس ناموس کاندیدایی ، به میان آورده شد یا هر آنچه نباید گفته می شد را خطاب به کسانی گفتند که باعث شد رهبرمعظم انقلاب در خطبه نماز جمعه بعد از انتخابات آن گفتارها را مورد نکوهش قرار دهد؟ بازی را اردوگاه اصولگرایان شروع کرد و بگم بگم هایشان سوژه شد و حالا به تراشیدن سر خودی ها مشغول شده اند.
او در همن یادداشتش به رفتارهای درون گروهی اصولگراها می پردازد که عدم اجماع و ائتلافشان این باخت را رقم زده است.توجیهی برای کمرنگ کردن برد رقیب. تفسیری با طیعم « گل به خودی » و «اشتباه فردی».عدم اجماع نه در این انتخابات که در تمام چهار سال گذشته تئاتری زننده را مقابل دیدگان مردم به نمایش گذاشته بود. وقایع مجلس در روز استیضاج وزیر کار را که فراموش نکرده اید. همان رفتارهایی که رهبر فرمود«قضیه بد و نامناسبی که در مجلس پیش آمد، ملت را ناراحت کرد و بنده حقیر نیز هم خود در قبال قضیه احساس تاثر کردم و هم به خاطر ناراحتی مردم ناراحت شدم.رئیس یک قوه به استناد اتهام ثابت نشده ای در دادگاه، دو قوه دیگر را متهم کرد که کار بد، نامناسب، تضییع حقوق اساسی مردم و خلاف شرع و اخلاق و خلاف قانون بود. آرامش و امنیت روانی و اخلاقی جزو حقوق اساسی مردم است.
دفاعی که رئیس محترم قوه از خود در قبال تهمتی که زده شده بود، کرد، قدری زیاده روی بود و لزومی نداشت.» جنگ لاریجانی و احمدی نژاد جنگ اصولگراها بود. افشاگری هایشان هم افشاگری علیه اصولگراها بود. به همین دلیل است که باید گفت حتی اگر ائتلاف هم در اردوگاه راستی ها صورت می گرفت بازهم بازنده بودند.چرا توقع دشتید ملت به گروهی چراغ سبز نشان دهد که سران آن مرتکب « کار بد، نامناسب، تضییع حقوق اساسی مردم و خلاف شرع و اخلاق و خلاف قانون » شده اند و « آرامش و امنیت روانی و اخلاقی که جزو حقوق اساسی مردم است» را به بازی گرفته اند؟
عدم اجماع آنها باعث شد تا اتفاقا” ناکامی شان کمتر به چشم بیاید کما اینکه پناهیان تئوریسین آن جناح هم این چنین گفته است« نگرانی و ناراحتی بسیاری از نیروهای انقلابی از عدم اتحاد کاندیداهای اصولگرا که باعث پیروزی روحانی شد را به هیچ وجه قبول ندارم، در صورت ائتلاف هم تغییری در نتیجه آرا پدید نمی آمد. هر کدام از کاندیداها آرای خاص خودشان را کسب کردند و یک موج اجتماعی به نفع آقای روحانی پدید آمد که باعث شد آرای وی بیشتر از سایر کاندیداها گردد. مشکل اقتصادی مردم و اینکه دولت احمدی نژاد خودش را خیلی مخالف هاشمی نشان داد باعث شد که مردم به صورت جدی و گسترده از احمدی نژاد ناراضی باشند و به نقطه مقابل وی رای دهند.
اگر آقای رضایی با سایر کاندیداها ائتلاف می کرد بخشی از آرای وی به سبد روحانی می ریخت چرا که رضایی به شدت به دنبال انتقاد از دولت بود. همچنین اگر قالیباف به نفع دیگر کاندیداهای اصولگرا کنار می رفت باز هم بخشی از سبد رای وی به نفع روحانی تمام می شد. ولایتی نیز به همین صورت و اگر جلیلی به نفع قالیباف کنار می رفت بخشی از آرای قالیباف و ولایتی به سبد روحانی می رفت چرا که جریانی که شعار انقلابی می داد، پشت سر جلیلی بودند و هر کدام اگر با هم جمع می شدند ممکن بود آرایی که جذب کرده اند از بین برود.»
این تحلیل می تواند منطقی ترین تحلیل برای اصولگراها باشد زیرا ائتلاف آنها قطعا” آرای روحانی را بیشتر می کرد.
پناهیان می گوید«اگر جلیلی و قالیباف از روش هایی استفاده می کردند که ما نمی پسندیم و غیر اخلاقی بود یعنی از طریق تخریب رقبایشان رای می آوردند و پیروز می شدند برای ما شیرین نبود.» او از عدم شیرینی پیروزی توام با بداخلاقی ها می گوید. بداخلاقی ها و تخریب ها از این بیشتر که در دوره پیش مناظره ها به وجود آمد؟ اگر شیرین نبود چرا حالا حسین قدیانی برای اثبات حلاوتش از دو متر و معیار خارق العاده استفاده می کند؟
آشفتگی در کلام قدیانی تا بدانجاست که می نویسد« همین الان هم بسیاری از اصلاحطلبان، از اصلاحطلب خواندن شیخ حسن روحانی پرهیز دارند، چرا که او را به جناح دیگر نزدیکتر میدانند تا جناح خودشان.» برای پاسخ به این نکته در ستون سمت راست همان سایت خودش نوشته«در میان این ۶ نامزد، فقط حسن روحانی ملبس به لباس روحانیت است و این خود بیانگر اوج علاقه ملت ایران به روحانیت، لباس عمار، خود عمار، اسلام، انقلاب اسلامی و ولایت فقیه است.سابقه جنگ هم که داشته!!وانگهی، اگر مردم با نظام مشکل داشتند، چرا در میان این همه کت شلواری، به یک روحانی که تازه، اسمش هم «روحانی» است، رای دادند؟!آیا این خود بیانگر مشت محکم مردم بر دهان یاوه گویان نیست؟! اگر نیست -که هست!- پس زنده باد ملت ایران…
خودمونیم! فردا باید توی «وطن امروز» دقیقا همین جور آسمون ریسمون کنم!!»
و حالا دقیقا” همان است که خودش نوشته. آسمان و ریسمان بافتن.
یک جا می گوید برنده ملت هستند (نکته ای که رهبر هم به آن پرداخته اند)و جای دیگری در همان ستون سمت راست می نویسد«ولله لازم نبود انتخابات را ببازیم تا متوجه در صحنه بودن رقیب شویم! می شد انتخابات را ببریم، بلکه ایجابی تر درمان کنیم غده بدخیم تفرقه را.» تا نشان دهد اتفاقا” این بازی بازنده هم داشته است!اگر ملت برنده اند چرا خبراز باخت خود می دهید؟ تافته جدا بافته اید و از ملت جدا هستید ؟ نمی دانم اما آن پیر فرزانه فرموده« میزان رای ملت است»
نه جناب قدیانی؛ همبازی مهدی رحمتی و علی کریمی و بازیکن سابق تیم پاس! تیم شما زمانی در آفساید قرار گرفت که کاپیتان تان به نیت ۱۱بازیکن یک تیم فوتبال ، ۱۱روز خانه نشینی پیشه کرد. روزی باختید که معاون اول دولت دهم با حکم حکومتی هم به زور جابجا شد. روزی باختید که اخلاق و ارزش ها دستمایه خیلی مسائل قرار گرفت و یکی را «یوسف نبی» دانستند و دیگری را «مالک اشتر» . «هاله نور» دور دوستان دیده شد و در تاریکی چشم بر واقعیات بستند. اتفاقا” خوب شد که باختید تا بدانید مرور داستان شتر مغرور پیمبر هم گاهی اوقات به درد می خورد. بیش از این دست و پا نزنید. زیر میز نزنید. بگذارید بازی روال عادی خودش را طی کند، قطعا” وقتی روی نیمکتی مربیان کارکشته نشسته اند می توانند با تغییر تاکتیک هایشان برنده شوند. این رمز برد اصلاح طلب ها بود. بازیکن با اشاره مربی تعویض می شود بی آنکه اعتراضی نماید و حالا همان بازیکن( عارف) ستاره این تیم لقب می گیرد.
برادر قدیانی، زیر میز نزنید. بعد از این حماسه سیاسی مدنظر رهبر، باید بنشینیم و برای خلق حماسه اقتصادی برنامه ریزی کنیم.این میز را دست نزنید شما اگر خسته اید و اگر این چند شب خواب به چشمتان نیامده، لطفا” اجازه بدهید به کارهایمان برسیم. ماندن شما کنار این میز ممکن است معیارهای دوگانه ریاضی تان را در قواعد اقتصادی هم دخیل نماید و به قول علی پروین ناگهان ۱۱۰درصد آماده شویم. شما به همان درصد اندک اصلاح طلب ها و ۱۱میلیون مدنظرتان بپردازید.
سخن کوتاه:مالک فرزندی داشت به نام ابراهیم. قیام مختار بعد از واقعه کربلا بود. این ماجرا کیان ایرانی هم می خواهد. بگرد و پیدایش کن.