خبرپارسی-عبدالصمد ابراهیمی-معصومیتش در این کادر را بگذارید پای تسلیم بودن همیشگی اش مقابل «مامان مهین». پسر شر خیابان استخر همان روزها که وسط چمن سبز به زمین و زمان رحم نمی کرد، همان روزی که در برگشت از محرومیت وقتی دید سهند رازیان- بازیکن سایپا- موی دماغش شده پیشانی روی پیشانی اش گذاشت و گفت« حیف که رفته ام حرم امام رضا(ع) توبه کرده ام وگرنه کاری می کردم بقیه عمرت را روی ویلچر زندگی کنی» همان زمانی که مشتش روی صورت «امیر اردشیر» یک تهران را به هم ریخت ، حوالی همان دقایقی که فوتبال ایران نتوانست حتی ستاره ای نه در حد وی که حتی کاریکاتور وار از او هم تحویل بدهد تابع محض مامان مهین بود. عاشق مادر است. روی حرف علی پروین در آن رختکن های فلفلی دهه ۶۰ حرف می زد اما روی حرف مامان مهین نه! چه حرفی باید می زد جز تکه کلام همیشگی اش«مامان مهین خیلی آقایی! نوکرتم!»
این روزها که اعتصاب باصطلاح ستاره ها ستاره تیتر یک رسانه هست کسی یادش نمی آید پیشنهاد سنگین تیم کشاورز و نداری های پرسپولیس را که «مژتبا» به عشق هواداران روی همه آن پیشنهادات خط بطلان کشید.
چپ بی تکرار فوتبال ایران می تواند عشق بهتر است یا ثروت را انشایی کند خواندنی. خیلی ها اما چشم بسته ، از کنارش می گذرند.مجتبی محرمی! کاش برای جریمه خیلی ها می گفتند از روی این اسم هزاربار بنویسند.