سعید نظری: وقتی سال ۷۹ برای داوری و شرکت در مراسم اختتامیه نخستین جشن فرهنگ فارس به شیراز سفر کرده بود، از او خواستیم ساعتی را برای ملاقات و کسب فیض از محضرش به ما اختصاص دهد. بی هیچ کبر و ادعایی قبول کرد ساعتی از شبهنگام را در خدمتش باشیم و در یک مکان تاریخی با هم گپ و گفتی بزنیم.
ساعت ۲۱ یک روز تابستانی پس از ساعتها داوری آثار جشن فرهنگ فارس در مقابل درب پارک هتل در خیابان زند منتظرمان ایستاده بود. به همراه دکتر «احسانالله نیک آیین» از فعالان دانشجویی آن زمان و «فرزاد صدری» سردبیر وقت ایسنا در استان فارس به حضورش رسیدیم. هیچ کدام ماشین شخصی نداشتیم. قدم زنان به حمام وکیل رفتیم و با هر قدمی سئوالی میپرسیدیم و جوابی مبسوط میشنیدیم.
خبرگزاری ایسنا تازه گام در عرصه خبری گذاشته بود و انحصار خبرگزاریهای دولتی ایرنا و واحد مرکزی خبر را شکسته بود. بسیاری از خبرنگاران و دبیران ایسنا در دفتر مرکزی از شاگردانش بودند و ارتباط نزدیکی با فعالان این خبرگزاری داشت.
به حمام وکیل رسیدیم. استاد «محمدکاظم معتمدنژاد» در ساعات پایانی روز به صرف فالوده شیرازی و نوشیدن چای سنتی دعوت کردیم و باز هم گفتوگوها ادامه داشت. همچنان که سئوالاتی را میپرسیدیم، جوابهایی شایسته دریافت میکردیم، گو اینکه با دانشجویان اختصاصی خودش در دانشگاه علامه طباطبایی به مباحثه نشسته است.
موضوع بحث حول کارکرد رسانه در فضای مجازی بود. اینترنت تازه در ایران پا گرفته بود و کمتر از سایتها و رسانههای مجازی در این فضا خبری بود. ایرنا و واحد مرکزی خبر همچنان در قالب سنتی خود و به شکل تله تکس فعالیت میکردند و روزنامهها و مخاطبان باید اخبار را میخریدند. ایسنا اما این شکافها را پر کرده و در فضای مجازی دسترسی آزاد و رایگان را برای مخاطب عام و خاص به وجود آورده بود.
از منظر آن مرد بزرگ، ایسنا آغاز جهش بزرگ اطلاعاتی در کشور بود که مسئولان کشور به سادگی از کنارش عبور کردند و چند دانشجو توانستند سکاندار این جهش بزرگ باشند.
استاد معتمدنژاد تا پاسی از شب، از آینده توسعه یافته فضای مجازی و فناوری اطلاعات سخن گفت و اینکه قوانین جاری کشور پاسخگوی این نیاز نیست. در آن زمان که دسترسی به اینترنت تنها در انحصار نخبگان و کاربران آشنا به سیستمهای رایانهای بود، استاد معتمدنژاد پیش بینی کرد دسترسی مردم روز به روز به اطلاعات بیشتر و آسانتر خواهد شد و دولتها قادر نخواند بود مردم را از این نعمت محروم کنند.
پیش بینی ۱۳ سال قبل استاد معتمدنژاد در شرایطی که برای خرید یک دستگاه رایانه یک کارگر باید بیش از ۱۰ برابر حقوق یک ماهش هزینه میکرد و یا برای خرید یک شماره سیم کارت همراه اول که همه جای کشور هم آنتن نداشت، باید ۸۰۰ هزار تومان ودیعه گذاری میکردی و چندین ماه در نوبت میماندی، کمی برای ما ناممکن به نظر میرسید.
استاد پای خود را فراتر هم گذاشت و از نبود زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در کشور گلهمند بود و اینکه مسئولان وقت کمتر توجهی به این حوزه نداشتند،در آن شرایط استاد به خوبی برایمان تشریح کرد که کشورهای بزرگ انحصار دیتاسنترها را در دست خود گرفته و روزی خواهد رسید که همه شبکههای ارتباطی چند رسانهای از دیتاسنترهای خارج از کشور تغذیه میشوند و ایران تسلطی بر دادههای اطلاعاتی خود نخواهد داشت.
پیش بینیهای استاد یکی پس از دیگری به وقوع پیوست. انفجار اطلاعاتی در کشور به وقوع پیوست و هنوز مسئولان اندر خم کوچه فیلترینگ شبکههای اجتماعی مجازی ماندهاند.
جدا از این پیشبینیهایش، رفتار بزرگمنشانه استاد معتمدنژاد با ۳ فعال رسانهای محلی و خضوع و خشوعش بیش از هرچیز من را درگیر خود کرده است و پس از ۱۳ سال هر بار آرامش و متانت استاد، در دلم اطمینان خاطر ایجاد میکند که رسیدن به فضای آزادتر اطلاعات، چندان دور نیست.
تا ساعت ۱۲ شب در کوچه پس کوچههای اطراف بازار و حمام وکیل استاد برایمان از آینده آزادی اطلاعات گفت و ما با جان و دل میشنیدیم و امروز را در وجودمان حس میکردیم.
به احترام نام و یاد و سلوکش