*محمدجوادشلتوک کار
شاید زمانی که صادق زیبا کلام ازبرخی سخنان رییس جمهور در خوزستان انتقاد کرد و ادبیات به کاربرده شده در جملات آن روز روحانی را بی شباهت به احمدی نژاد ندانست،کمترکسی فکرمی کرد که قلم یکی از مهم ترین و مشهورترین تئوریسن های حامی “شیخ حسن”ازرفتارهای رییس جمهوری که کردار، گفتار وادبیات سیاسی اش شباهت غیر قابل انکاری با اصلاح طلبان دارد انتقادکند.
در واقع زندگی کردن ۸ ساله جامعه با فرهنگ تملق وچاپلوسی، باعث شده بودتا فرهنگ نقدبه دست فراموشی سپرده شود واظهارنظرزیبا کلام به مثابه شوک به جامعه ای بود که از شعار،عوام فریبی، توهین به کرامت انسانی و… خسته شده بودودرخرداد۹۲به کاندیدایی رای داده بودکه حفظ کرامت انسانی،یکی از برنامه ها و شعارهایش بود.
مردم درانتخابات ریاست جمهوری به کاندیدایی رای دادند که گرچه عبای شکلاتی نداشت و شبیه به باران نبود،اماکلامش بوی ماه مهرمی داد.
امیدمردمی که درانتخابات خرداد۹۲ رنگ بنفش را به عنوان رنگ برترانتخابات برگزیدنداین بود که با تدبیریک دیپلمات حقوقدان زنگار۸سال بی تدبیری ازمملکت زدوده شود.
آنچه مسلم به نظر می رسد این است که ترکیب دولت روحانی یا به خواست خود ویا بنا به مصلحت، ترکیبی ازجناح های مختلف سیاسی کشوراست.هرچنددرترکیب دولت یازدهم عناصری از جنس حامیان تفکراحمدی نژادهم به چشم می خورند،اما کفه ترازو به سمت چپ های سنتی واصلاح طلب سنگینی می کند.
درچنین شرایطی مردم انتظار ندارند در دردولتی که وزیر امورخاجه اش محمدجوادظریف است و سخنگویش نوبخت،معاون دولتش ابتکارو مجیدانصاری و… شاهد رفتارهایی باشندکه یادآور خاطرات۸ سال گذشته است.
خاطراتی که آیت الله هاشمی اولین نفری بودکه ازآنها به عنوان اقتصاد گداپروری یاد کرد وبه شدت آنها را موردانتقادقرارداد.
تصمیم برای نوع توزیع سبد کالا با هر تفکر اقتصادی که صورت گرفته بود،تصمیمی بود که درابعاد اجتماعی و فرهنگی وجودرگه هایی از احمدی نژادیسم رادر دولت تدبیرو امید نمایان ساخت تا مدیران تصمیم ساز در دولت روحانی را پس از چالش های بوجود آمده برسرطرح “سلام سینما”با چالشی جدید بنام “سبدکالا”مواجه سازد.
سبدکالایی که اتفاقات رخ داده پیرامون آن باعث گردید تا حامیان احمدی نژادخیلی زودفاجعه باربودن مدیریت وی برامور اجرایی کشور را فراموش کنندو با استفاده از تمام امکانات خود به تخریب دولت بپردازند.
درواقع حقیقت ماجرااین است که اگر اتفاقات چندروزاخیردر دوران دولت قبل رخ می داد،این عده نه آنکه آنراتقبیح نمی کردند،بلکه صف های تشکیل شده مقابل فروشگاه های عرضه کننده سبد کالا را همانند صف های تشکیل شده برای دریافت سیب زمینی انتخاباتی می ستودند وآنرا نشان ازجنس مردم بودن دولتمردان و شناخت دردجامعه می دانستند.
ظاهرا این عده فراموش کرده اند که عمردولت یازدهم هنوز به ۶ ماه نرسیده است و فقری که دراین چندروز در خیابان های کشور به نمایش در آمدحاصل ۸ سال بی تدبیری کسی است که مدعی مدیریت جهان بود.
کسانی که امروزصف های طولانی مردم را برای دریافت سبد کالاعاملی برای”بی سوادی”دولت یازدهم می دانندفراموش کرده اند که سال پیش درچنین روزهایی صف های طولانی مردم و گاه درگیری های موجوددرآن برای خرید مرغ مدت ها سوژه رسانه های داخلی و خارجی بود.
هرچند بی تدبیری دولتمردان دولت نهم و دهم و غارت های چندین باره ی بیت المال توسط مدیران دولتی که خودرا پاکترین دولت تاریخ می دانست دو دلیل عمده فقراقتصادی مردمی است که ساعت های بی شماری از عمرخودشان را درصف دریافت سبدکالا گذرانده اند،اما این باعث نمی شودکه ازنوع توزیع سبدکالادردولت یازدهم انتقادنکنیم.
دولت روحانی بایدحساب خودراازتفکرات پوپولیستی جداکندو زمانی که نمی تواند در حوزه اقتصادمعجزه کند،درحوزه فرهنگ اجتماعی و صیانت از کرامت انسانی آستین ها را بالازند.
روحانی باید باورکند که این رفتاردولتمردان است که سطح “طبع”ملت رابالاو پایین می کند.
*روزنامه نگار