توضیح: این نوشته در سال ۹۱ در یکی از نشریات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی شیراز به نام «جوانه» منتشر شده و ضمن نقد به اجرای کارنامه فرهنگی دانشگاه سوالاتی را در این زمینه مطرح کرده و از مسئولین دانشگاه خواسته است به این سوالات پاسخ دهند که پاسخی به این سوالات و ابهامات داده نشد.
بهانه باز نشر این نوشته سخنان اخیر دکتر ایمانیه در گفت و گو با خبر پارسی و اشاره ایشان به کارنامه فرهنگی دانشجویان تخصص و فوق تخصص است.
چندی پیش در نامه ای با امضای ریاست دانشگاه علوم پزشکی شیراز خطاب به ریاست دانشکده پزشکی شیراز آمده بود “پیرو مصوبات هیات رئیسه ی محترم دانشگاه مبنی بر تشکیل کارنامه ی فرهنگی برای دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه ، مقتضی است دستور فرمایید جهت کلیه ی دانشجویان مقطع فوق لیسانس – دکتری حرفه ای – دستیاری – دستیاری فوق تخصصی و فلوشیپی آن دانشکده ، کارنامه فرهنگی ( پرونده فرهنگی ) تشکیل گردد . بدیهی است تایید و اعلام فارغ التحصیلی دانشجویان فوق از سال ۹۱ ، منوط به داشتن پرونده ی فرهنگی خواهد بود . معاونت فرهنگی دانشجویی نظارت لازم را برای اجرای مصوبه ی مزبور به عمل خواهد آورد .”
چند روز بعد از ارسال نامه فوق به بخش های بالینی و سایر بخش های مربوطه ، دفترچه ای با عنوان کارنامه ی فرهنگی جهت دستیاران تخصصی ، phd و فوق تخصصی ، از سوی شورای دستیاری ! دانشگاه علوم پزشکی شیراز ، بین دستیاران رشته های مختلف توزیع گردید .
در مقدمه ی این دفترچه آمده است : ” بررسی روند تغییرات در نگرش ، اعتقادات و باور ها ، مواردی است که علی رغم اهمیت فوق العاده ، تابحال سنجش آن در برنامه های آموزشی مهجور مانده است . کارنامه ی فرهنگی حاضر ، حاصل تلاش معاونت فرهنگی دانشجویی و معاونت آموزشی (!) دانشگاه علوم پزشکی شیراز است که به تایید شورای فرهنگی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با هدف دستیابی به دستیاران فرهیخته و تاثیرگذار از جهت علمی و فرهنگی رسیده است . این کارنامه شامل دو قسمت ارزیابی عملکرد فرهنگی دستیاران ( جدول شماره ۱) و جداول ثبت فعالیت های فرهنگی و اجتماعی دستیاران ( جداول ۲-۱۴) می باشد . توقع آن است که دستیاران عزیز سالانه حداقل ۱۰۰ امتیاز از جدول شماره ی ۱ و حداقل ۱۰۰ امتیاز از جداول ۲ – ۱۴ کسب نمایند . همچنین با توجه به نقش ویژه ی تاهل در شکل گیری شخصیت فرهنگی و مسئولیت پذیری فرد ، سالانه ۵۰ امتیاز در مورد متاهلین به امتیازهای فوق افزوده می شود . (!) “
در ادامه صفحات کارنامه ی فرهنگی ، پس از فرم مخصوص مشخصات فردی ، جدول شماره ۱ تا ۱۵ طبق جدول زیر آماده شده است :
جدول ۱
ارزشیابی عملکرد فرهنگی دستیار توسط مدیر گروه / رئیس بخش / اساتید / سرپرستار بخش (!) / گروه آموزشی بخش . که شامل ۸ حیطه ی احترام – پاسخگویی – تعالی – صداقت و امانت داری – نوع دوستی و دلسوزی – تبعیت از قوانین کشوری و تعهد به فرهنگ دینی ( از جمله تقید به فرایض دینی مثل نماز ، روزه ، پرهیز از غیبت و بدگویی ) – سعه ی صدر و سخت کوشی – شایستگی فرهنگی قومی می باشد . |
|
جدول ۲ |
فعالیت های قرآن و عترت |
جدول ۳ |
مقام های فرهنگی و فوق برنامه ی ادبی ، هنری ، ورزشی |
جدول ۴ |
فعالیت و عضویت در انجمن ها ، تشکل ها ، کانون ها ، نشریات ، فعالیت های صنفی |
جدول ۵ |
کسب جوایز فرهنگی و اجتماعی |
جدول ۶ |
انجام اردوهای خدمتی – جهادی |
جدول ۷ |
عملکرد در زمینه ی اخلاق پزشکی |
جدول ۸ |
دوره های فرهنگی و اجتماعی گذرانده شده |
جدول ۹ |
شرکت در نشست های فرهنگی اجتماعی |
جدول ۱۰ |
عضویت در کمیته ها و شوراهای فرهنگی دانشگاه ، همکاری با دفتر نهاد مقام معظم رهبری ، فعالیت در امور اجرایی و مدیریت فعالیت های فرهنگی و اجتماعی |
جدول ۱۱ |
انتشار مقالات فرهنگی و اجتماعی در نشریات |
جدول ۱۲ |
انتشار کتابهای فرهنگی و اجتماعی |
جدول ۱۳ |
ایجاد مرکز ، موسسه ، دفتر ، کانون ، تشکل ، سایت ، وب |
جدول ۱۴ |
طراحی سیستم ها ، روش ها ، خدمات جدید فرهنگی و اجتماعی |
جدول ۱۵ |
به عنوان جمع امتیاز های فرهنگی و اجتماعی |
در پایان سطح بندی عملکرد فرهنگی اجتماعی دستیاران در سال به شرح زیر اعلام شده است .
سطح ۱ : حداقل ۲۰۰ امتیاز
سطح ۲ : حداقل ۱۶۰ امتیاز
سطح ۳: حداقل ۱۲۰ امتیاز
چندی بعد در جلسه ای که از سوی معاونت آموزش دستیاری دانشکده پزشکی شیراز با حضور دستیاران ارشد رشته های مختلف بالینی برگزار گردید ، معاون آموزش دستیاری دانشکده پزشکی ، ضمن تاکید بر تکمیل کارنامه ی فرهنگی توسط دانشجویان جهت جلوگیری از بروز اشکال در روند فارغ التحصیلی دانشجویان ، از کارنامه ی فرهنگی به عنوان پرونده ی گزینش دانشجویان جهت مقاطع بعدی تحصیلی یا علمی نام برد .
مقوله ی تشکیل کارنامه ی فرهنگی برای دانشجویان مقاطع کارشناسی ارشد به بالا از چند جهت قابل بررسی و تعقیق است .
اگر از بعد اخلاقی به مقوله تشکیل کارنامه فرهنگی بنگریم ،جای بسی تعجب و پرسش است که متولیان امر که خود را متخلق به اخلاق اسلامی می پندارند ، در مکتبی که ریاکاری وتظاهر در آن بسیار مورد مذمت واقع شده است ، با اختصاص امتیاز به رعایت حیطه های اخلاق اسلامی و تقید به فرایض دینی ، عملا دانشجویان راتشویق به ریاکاری جهت جمع آوری امتیاز بالاتر نموده اند!!
روند مزبور از بعد حقوقی و قانونی نیز چالش بر انگیز است; دانشجویان تحصیلات تکمیلی پس از تایید هسته گزینش دانشگاه، شروع به تحصیل در مقاطع تکمیلی نموده و پس از تکمیل دوره آموزشی مورد نظر ، با استناد به قوانین آموزشی مطابق با رشته ی تحصیلی خود ، در صورت تحصیل و کسب صلاحیت آموزشی لازم , فارغ التحصیل خواهند شد. بنابراین ممانعت از اعلام فارغ التحصیلی دانشجویی که روند آموزشی قانونمند را طی کرده است با استناد به عدم تکمیل کارنامه فرهنگی ، روندی شبهه بر انگیز و بدون وجاهت قانونی می باشد و در قوانین آموزشی نیز پیش بینی نگردیده است. هم چنین در مصوبه هیات رئیسه دانشگاه پیش بینی نگردیده است که دانشجویان در صورت عدم تمایل به تکمیل کارنامه فرهنگی یا عدم تحصیل امتیازات لازم ، علی رغم گذارندن دوره آموزشی خود با چه سرنوشتی روبرو خواهند بود؟
از طرف دیگر آیا افرادی که متصدی اختصاص امتیاز های ذکر شده به دانشجویان هستند از لحاظ قانونی صلاحیت ارزیابی دانشجویان در حیطه اخلاقی -فرهنگی را دارا هستند؟ تا چه حد می توان اطمینان خاطر داشت که اختصاص امتیاز های فوق ، مصون از اعمال حب و بغض های شخصی و سلایق فردی اشخاصی است که جهت تایید امتیاز های اخلاقی به دانشجویان در نظر گرفته شده اند؟همچنین معیارهای ذکر شده در جدول شماره ۱ ، معیارهای کیفی ، نسبی ، تعریف نشده و مبهم هستند واختصاص امتیاز های کمی به این تعاریف مبهم ، روندی غیر علمی و مخالف با روش های آماری و متعارف می باشد.
با دقت در جزئیات جداول امتیاز بندی می توان دریافت که متولیان امر با نگاهی یک سو گرایانه و متعصبانه ، با اختصاص امتیاز به عضویت در تشکل های وابسته، راه هر گونه تنوع افکار و آرای فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی در دانشگاه که همواره مهد آزاد اندیشی و داعیه دار نشاط سیاسی در جامعه بوده را مسدود کرده و دانشجویان را محکوم به اندیشیدن مطابق با سلایق گروه اجتماعی سیاسی خاص ، جهت کسب امتیاز بالاتر نموده اند و بدین وسیله هرگونه تزاید فکری و نو اندیشی را در دانشگاه ممنوع اعلام کرده و خواستار فضای سیاسی _ فرهنگی تک صدایی در دانشگاه گردیده اند.این همه انسداد در فضای فکری دانشگاه چه نتیجه ای به بار خواهد آورد ؟
در عصر پیشرفت علم و تکنولوژی ، در حالی که دانشگاه های معتبر دنیا با ایجاد فضاهای رقابتی علمی سالم ، دانشجویان را تشویق به ارتقا علمی – پژوهشی و تلاش در راه پر و پیمان تر کردن CV های علمی خود می کنند ،ما در کجای جهان ایستاده ایم وقتی با نگاه گزینشی و غیر علمی و غیر آکادمیک عرصه رقابت علمی را در دانشگاه از بین برده و بالعکس آن را به عرصه رقابت برای وابستگی به گروههای سیاسی خاص جهت تضمین آینده علمی دانشجویان تبدیل کرده ایم ؟ دیگر چه جای صحبت از پیشرفت علم و تکنولوژی وقتی دانشجویان فرهیخته این نسل ، نردبان ترقی را در طی کردن پله های تملق و وابستگی مراجع قدرت در دانشگاهها می بینند ، نه در عبور از راه پر پیچ و خم تلاش و پشتکار علمی …!!!
از آنجاکه مشابه این طرح از سال ۹۱ ، جهت اعضای هیئت علمی دانشگاه هم اجرایی شده است ،با این نگاه گزینشی به عرصه علمی دانشگاه؛ جای تعجب نیست که هر روز از عدم تمایل به ادامه ی همکاری اساتید مطرح دانشگاه علوم پزشکی شیراز با دانشگاه خبری می شنویم و آه از نهادمان بر می آید که خلا آموزشی- پژوهشی ناشی از تخلیه دانشگاه از چهره های علمی شناخته شده در سطح کشور با چه چیزی جبران خواهد شد ؟ با اختلاط نا به جای حیطه مسایل علمی- آموزشی با مسایل غیر مرتبط و حاشیه ای ، انگیزه ارتقاعلمی- آموزشی را از اساتید و دانشجویان گرفته و دانشگاه را به طبل تو خالی تبدیل کرده ایم که اثری از نشاط علمی در آن به چشم نمی خورد . جای تعجب نیست که هر سال موفقیت دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه علوم پزشکی شیراز من جمله دستیاران تخصصی و فوق تخصصی در سطح کشور کمتر از سالهای قبل می شود.
از جزییات اجرایی طرح که بگذریم ، با نگاه اجمالی به روند حاکم بر دانشگاه به عنوان مینیاتوری از جامعه بالاخص جامعه روشنفکر و تحصیل کرده ،در پس زمینه تحمیل فضای گزینشی موجود ، آسیبی خانمان سوز چهره پنهان کرده است . مسؤولین هرگز از خود پرسیده اند با تحمیل این فضا بر محیط دانشگاه در پس این روزمره آرام روزهای دانشگاه چه غولی خفته است ؟ این ظاهر آرام در بطن خود چه حرف های نا آرامی برای فریاد بر آوردن دارد ؟
چرا اساتید، دانشجویان و کارمندان دانشگاه وانمود می کنند همه چیز طبق روال عادی در جریان است و امری خلاف اصول آکادمیک رخ نمی دهد؟ اساتید از ترس از دست دادن موقعیت حرفه ای و علمی خویش ، حرف هایی می زنند و رفتار هایی بروز می دهند که شاید کوچکترین اعتقادی به آن نداشته باشند . دانشجویان از ترس از دست دادن حق ادامه تحصیل و موقعیت های شغلی آینده و جلوگیری از فارغ التحصیل شدن ، سکوت و انفعال در قبال همه محرک های صنفی- اجتماعی و فرهنگی اطراف خویش را در پیش گرفته اند .
با اجرای طرح تکمیل کارنامه فرهنگی، مسئولین به تشکیل دو گروه از افراد یاری می رسانند: دسته اول گروهی که برای ارتقای علمی و شغلی، فرهنگ ریاکاری و تظاهر را می آموزند تا با تظاهر به اعتقاد و اجرای اصول اسلامی و اخلاقی ، برای خود امتیاز بالاتری کسب نمایندو دسته دوم گروهی که برای خوشایند مسئولین ، فرهنگ گزینش کردن و قضاوت در مورد افراد از روی ظواهر رفتاری را سرلوحه خویش قرار داده و چه بسا از موقعیت خویش بعنوان امتیاز دهنده در راهی ناصواب سو استفاده نمایند.
از ترس و ریا و دروغ وتملق ، فقط به عنوان مذمت های اخلاقی حرف نمی زنیم؛ بلکه بعنوان عوامل فروپاشی اخلاقی یک نسل حرف می زنیم. نسلی که حرفی برای گفتن ندارد ، نسلی که ابتکار و سازندگی در او خشکیده است. نسلی که هویتی برای خود نمی شناسد، بس که اعتقاداتش را یا به تقیه و محافظه کاری پنهان کرده است و یا با ریا و ظاهرسازی به شکلی کاملا متفاوت از آنچه می اندیشد ، نمایان ساخته است. ما از نسل خودمان می گوییم ، نسلی که اعتقادی به خویش و ارزشهای وجود خود ندارد، نسلی که ویران گشته و در هم شکسته است.
بحث اجرای طرح کارنامه فرهنگی ، فقط بحث از اجرای یک طرح نیست، بلکه بحث از تبدیل دانشجویان به دانشجونماهای منفعت جویی است که راه آینده خویش را از جاده تملق واتصال به سیستم های مدیریتی و اشخاص ذی نفوذ هموار می کنند ، نه از قوه ابتکار و خلاقیت و پشتکار خویش.
و وقتی می شنویم شورای دستیاری بعنوان شورایی صنفی برآمده از خواسته ها و حقوق دانشجویان، به جای انتقاد از مسئولین به علت نادیده گرفتن حریم شخصی و حقوق اخلاقی دانشجویان، خود متولی اجرای این طرح می شود،بار دیگر این امر بارز می گردد که رخنه در همه تشکل های دانشجویی و صنفی از سوی مسؤولین ، به روندی عادی تبدیل شده است تا حتی روزنه ای هم برای تهویه هوای پر از خفقان دانشگاه وجود نداشته باشد.
در پایان از متولیان امر و مسئولین ذی ربط دانشگاه می خواهیم که به جای موضع گیری در مقابل انتقادات مطرح شده ، پاسخگوی شبهات وارده بر طرح تشکیل کارنامه فرهنگی بوده ، و منصفانه قضاوت کنند که آیا به راستی اجرای طرح کارنامه فرهنگی ، راه حل مناسبی برای ارتقا فرهنگی دانشجویان و دانشگاهیان می باشد؟