خبر پارسی – در بخش دوم گفت و گو با دکتر ایمانیه سعی کردیم بسیاری از دغدغه های دانشجویان و منتقدین ایشان را مطرح کنیم.پاسخ های رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز به طور حتم برخی را قانع نخواهد کرد. ضمن اعلام آمادگی برای پاسخگویی عزیزان، یادآور می شویم در پاسخ به این اظهارات و بویژه در بخش نظرات احترام متقابل حفظ شود.خبر پارسی از انتشار دیدگاه های خارج از گفتمان منطقی و دیدگاه های مبتنی بر احساس صرف خودداری می کند.بسیار امیدواریم نتیجه این گفتمان منطقی بالندگی و شکوفایی دانشگاه باشد.
*یکی از انتقاداتی که مخاطبین سایت ما خیلی عنوان می کنند،این است که گفته می شود شما حقوق تعدادی از دانشجویان،هرچند اندک(من نمی گویم زیاد و خیلی زیاد،ما داریم بحث عدالت را دنبال می کنیم و اینکه حقوق کسی نباید سلب شود).به هر حال گفته می شود شما حقوق دانشجویان،اساتید منتقد و کسانی که با دولت قبل همسو نبودند را سلب کردید.ممکن است بفرمائید مصداق.مصداق هایی که منتقدان عنوان می کنند برخی عبارتند از :لغو مجوز نشریات دانشجویی،احضار دانشجویان به کمیته انضباطی،گفته می شود از سال ۸۴ تا ۹۰ هفتاد درصد اعضای شورای صنفی دانشجویان،به کمیته انضباطی احضار شدند و برای دور بعد رد صلاحیت شدند!این یعنی «سلب حقوق». باز گفته می شود ۸ نشریه دانشجویی را در یک روز «لغو مجوز کردید».این یعنی «سلب حق آگاهی»،چرا که مهمترین وظیفه هر رسانه آگاه ساختن است.در همین راستا گفته شده شما مدیران مسئوول نشریات را احضار کردید و بازبینی قبل از چاپ داشتید .
ظاهرا این اواخر با اساتیدی مثل «دکتر قیصری» و «دکتر عشاق» برخورد صورت گرفته و البته شما در گفت و گو با برخی خبرگزاری ها تکذیب کرده اید.اساتیدی که با آنها برخورد شده ،بعضا رتبه یک بورد را داشته اند و از همه مهمتر بحث تشکل های دانشجویی است آقای دکتر.
از درس و مباحث علمی که بگذریم،به نظر من «نماد زنده بودن دانشگاه، تشکل های دانشجویی است».در زمان شما «انجمن اسلامی» منحل شد.همچنین گفته می شود برخی کانون های دانشجویی منحل شدند.البته من اسم کانون ها را حضور ذهن ندارم،می شود سئوال کرد.
منتقدین شما همچنین معتقدند مراسم هایی را که مجوز داشته لغو کردید.باز یعنی سلب حقوق.به عنوان مثال گفته می شود:برنامه ای موسیقی – ظاهرا گیتار – که مجوز داشته را شما لغو کردید.آقای دکتر ایمانیه ! واقعا چرا خیلی از دانشجویان فکر می کنند شما با دانشجوی منتقد،برخورد می کنید.دانشجویی که به لحاظ فکری همسو با دولت وقت نبوده،چرا اجازه اظهار نظر نداشته؟چرا از آزادی بیان برخوردار نبوده و …
دکتر ایمانیه : در بحث های سیاسی،ادعا می کنم در طول سال های خدمتم که از سال ۱۳۷۱ تا الآن بوده،هیچ گاه برخورد سیاسی با دانشجو و یا استادی نداشته ام.پرسنل دانشگاه هم همینطور.در سال های خدمتم ریاست بیمارستان ،معاونت دانشگاه و ریاست آن را تجربه کرده ام و در هیچ کدام از این سمت ها نه با دانشجو و نه با استاد و نه با پرسنل برخورد سیاسی نکرده ام.
زمانی که معاون درمان بودم،با این وجور که مسائل دانشجویی هیچ ربطی به من نداشت اما دانشجویان به من مراجعه می کردند و گاهی حتی از مراجع به معاون دانشجوی فرهنگی دانشگاه امتناع و به من مراجعه می کردند.البته به عنوان شخصیت حقیقی نه حقوقی.
در این سال ها نیز اینقدر در ایجاد رابطه صمیمی با دانشجویان مایه گذاشتم که به من می گفتند،دانشگاه شما «دانشجو سالار» است که من اتفاقا گفتم ما دانشجو سالار نیستیم «دانشجو محور» هستیم.این شاید ده بار از جانب من گفته شد که اینجور نیست که در دانشگاه ما دانشجو تصمیم بگیرد و دستور بدهد و من و اساتید دانشگاه قبول کنیم،اما دانشجو محور هستیم.همه ما آمدیم که این دانشجویان تربیت شوند،رشد کنند و به درد جامعه بخورند،وگرنه من کاری نداشتم.بنده وقتی می شوم هیات علمی،برای این است که این دانشجو را پرورش دهم،بنابراین دانشگاه ما به دانشجو محوری معروف بود و بسیاری از اوقات ،اساتید به من می گفتند ما اگر بخواهیم با تو ملاقات کنیم،سعی خواهیم کرد یک دانشجو پیدا کنیم او از تو وقت بگیرد تا همراه آن دانشجو بیائیم تو را ببینیم!حالا البته این را ممکن است به کنایه گفته باشند یا سعی می کنند وانمود کنند که اهمیتی که بنده برای دانشجو می گذارم،برای سایرین نمی گذارم.بالآخره معتقدم دانشجو،جوان کم صبر و حوصله ای است.سعی می کنیم اولویت وقت خود را به او بدهیم،اما شما به عنوان استاد یا همکاران ما حوصله تان بیشتر است و می توانید از یک روش دیگری استفاده کنید.
*در وقت هایی که به دانشجویان اختصاص می دهید تفاوتی بین آنها قائل نمی شوید؟
دکتر ایمانیه : نه. در یک گزارشی که خود وزارت بهداشت داده بود،بیشترین ملاقات را در بین دانشجویان کشور،بنده داشتم.این هم یک دلیل دیگر.
*موضوعات بحث دانشجویانی که با شما دیدار می کنند چیست؟
دکتر ایمانیه:بنده هیچ وقت به دانشجویان نمی گفتم شما سئوالتان از من چیست که قرار است با من ملاقات کنید.مثلا ممکن بود راجع به مسائل سیاسی بپرسند و یا راجع به مسائل خانوادگی ،شخصی، هنری،آموزشی و یا صنفی سئوال کنند.در هر حال من معصوم نیستم مشکلاتی هم حتما وجود داشته ولی سعی کردم راجع به ملاقات هایی دانشجویی،تبعیضی قائل نشوم.
*چه روزهایی را با دانشجویان ملاقات می کنید؟
دکتر ایمانیه: شنبه بعد از ظهر را برای دانشجویان در نظر گرفته ام،دوشنبه بعد از ظهر مدیران دانشگاه و اساتید و ۴ شنبه را گذاشته بودم برای ارباب رجوع، از مردم گرفته تا پرسنل دانشگاه.
*آقای دکتر خط قرمزی که برای دانشجویان یا اساتید در نظر گرفته اید چیست؟
دکتر ایمانیه: همواره برای خودم ۵ خط قرمز داشتم.یکی اصل نظام،دوم رهبری،سوم امام راحل،چهارم شهداء و پنجم قانون اساسی.در طول این ۸ سال موردی پیدا نمی کنید که با اطلاع من،بدون در نظر گرفتن این ۵ خط قرمز،با کسی،نشریه ای یا حزبی و یا انجمنی و یا شورایی برخورد کرده باشم. بار دیگر می گویم این ۵ مورد که برشمردم خط قرمز من است.اگر فردی،یا حزبی یا شورایی یا انجمنی یا کانونی این ۵ مورد را دور نزده باشد،هیچ برخوردی با او نکرده ام.
*اما آقای دکتر!اینجا ممکن است بحث تفسیر پیش بیاید.تفسیر دانشجویان و یا اساتید،ممکن است اینجور باشد که مواردی را که شما برشمردید رعایت کرده اند اما تفسیر شما بگوید نه رعایت نکرده اید!
دکتر ایمانیه : باشد قبول دارم،اما فراموش نکنید تکلیف تفسیری را که شما می گوئید،قانون روشن کرده است.یک شورایی داریم به نام نظارت بر نشریات که به والله قسم بنده در یک جلسه آن هم حضور پیدا نکردم.اعضای آن هم مشخص است.بسیاری از موارد هم به من می گویند بد نیست این نشریات را بگیری،خودت نگاه کنی،شاید تعجب کنی که این مطالب در آن چاپ می شود.
پیگیری کنید ببینید با او برخورد شده یا نه؟این نشریات موجود است.به معاونت دانشجویی مراجعه کنید،بگوئید این نشریاتی که در این ۸ سال چاپ شده یک نسخه از آن را هم به شما بدهند.ببینید تعجب می کنید که برخی مطالب در آن آمده یا نه؟هیچ برخوردی هم با آنها نشده.ممکن است به قول شما سلیقه ای برخورد کرده باشیم.مثلا ما بگوئیم به رهبری توهین کردید آنها بگویند نه هیچ توهینی نیست و منظور ما از این مقالات توهین نبوده لذا باید مصداق بیاورید.همان هایی که الآن دارند ادعا می کنند با نشریه ما برخورد شده،مصداق بیاورند بگویند مثلا در فلان نشریه در مهرماه ۸۸ این مطلب را نوشته بودیم و رفت در کمیسیون نظارت بر نشریات که در نتیجه ما را محکوم کردند یا تعطیلش کردند یا چه کار کردند چه کار نکردند. بعد بدهند به دست شما به عنوان یک فرد ثالث. واقعا نگاه کنید آقای صدری ببینید واقعا چیزی بوده که آنها می گویند؟اتفاقا صبح یک بار دیگر با دکتر محقق زاده چک کردم.گفت:در طول ۴ سال و اندی که من معاون فرهنگی دانشجویی بودم،یک نشریه هم تعطیل نکردم.ایشان ادعا دارند.بروید بررسی کنید ببینید راست می گوید یا نه؟ایشان به هر حال مدعی است در طول چهار سال دولت دهم یک نشریه تعطیل نشده. می گوئید دروغ است شما ثابت کنید ایشان دروغ می گویند.شما به دوستان منعکس کنید بروند یک مصداق بیاورند که تعطیل شده.آن نشریه را بدهند به شما به عنوان یک شخص ثالث تا قضاوت کنید.قانون نشریات هم مشخص است.
*اما دانشجویان خیلی روی این موضوع تاکید دارند!
دکتر ایمانیه: اصلا هم اینجوری نیست که ما قبل از چاپ نگاه کرده باشیم.خب ادعا که خیلی زیاد می شود اما باید مصداق بیاورند.در دنیای مدرن که نمی شود یک حرفی را همینجور پراند،باید مصادیق آن را بیاورند.یک هیات منصفه ای بیاورند بگویند در فلان تاریخ برای فلان نشریه،فلان اتفاق افتاده،این هم مدارکش.
*راجع به انخلال کانون ها چه؟
دکتر ایمانیه: من یاد ندارم که کانونی منحل شده باشد اما اگر مصداق دارید عنوان کنید.
*و انجمن اسلامی ؟
دکتر ایمانیه: راجع به انجمن اسلامی که خود شما در جریان هستید.انحلال انجمن اسلامی اتفاق نیفتاد.اگر اشتباه نکنم سال ۸۴ بود.با یکسری فعالیت هایی که برخی از اعضای انجمن اسلامی آن زمان انجام داده بودند که خود آقای امیریان هم عضو انجمن آن موقع بود و همین آقای دیناری و آقای خیراتی و آقای فخری و خانم جهانگیر فام و خانم سمیرا رزاقی و آقای مهدی احمدی ،خواستار یک جلسه ای در سالن صدرا و سینا بودند.من هم یک ادعایی می کنم،پای ادعایم هم ایستادم که هر جلسه ای در این سال ها درخواست کردند که تشکیل بدهیم،با هر سخنرانی،من شخصا موافقت کردم.نهاد نمایندگی هم می تواند شهادت بدهد.یک شورای ۳ نفره است.رئیس نهاد نمایندگی دانشگاه ها یکی از آنها است و رئیس دانشگاه هم یکی و نماینده وزیر هم از اعضای تصمیم گیرنده راجع به این مسئله هستند.فکر می کنم سابقه نداشته باشد که بنده با برگزاری یک جلسه مخالفت کرده باشم.اما طبق قانون باید بعد از اینکه ما موافقت کردیم،این جلسه باید برود به اطلاع اداره اطلاعات و شورای تامین استان برسد.برخی اوقات به هر دلیل شورای تامین یا اداره اطلاعات،صلاح ندانستند.بنده هم باید قانون را رعایت کنم.چنین ادعایی هم ندارم که قانون را دور بزنم.مثلا برای اینکه نظر خودم را اعمال کنم به هر دلیلی که یکی از این ۲ مرجع قانونی مخالفت کردند،کار متوقف شده یعنی انجام نشده.یکی از این موارد که الآن یادم نیست کی قرار بود شرکت کند،در سالن صدرا و سینا بود،که به همین دلیل برگزار نشده بود.دوستان می روند با در بسته مواجه می شوند.شروع کرده بودند راهپیمایی کردن در خیابان نشاط .بعد این ها دستگیر شدند.مستنداتش هم وجود دارد که بنده وساطت کردم.اکثریت آنها به ۲۴ ساعت نرسید آزاد شدند.بعد در همین فاصله، تجدید انتخابات انجمن اسلامی پیش آمد.ما خواستیم انتخابات برگزار کنیم.همین موقع بود که اختلافاتی بین آقای امیریان و برخی از اعضای انجمن بوجود آمده بود.یک نامه آورده بودند با ۳۰۰ امضاء که ما می خواهیم در دانشکده پزشکی انتخابات برگزار کنیم.ما هم ترتیب برگزاری انتخابات را دادیم.برخی از این دوستان که حالا شما می گوئید معترض هستند،طی یک برنامه خاصی یک فضایی در دانشکده پزشکی بوجود آمد که شاید شما هم شاهد بودید.بالآخره محل کار شما هم آنجا بود.واقعا در دانشکده پزشکی یک فضای بسیار متشنجی ایجاد شد.حتی درهای دانشکده را بسته بودند که غیر از دانشجوی پزشکی کسی وارد نشود.برخی از این دوستان بر اثر هُل خوردن آسیب دیدند مثل همین آقای فخری که پای او در این جریان آسیب دید.به هر حال در را باز کردند،ریختند تو دانشکده و صندوق آراء را که داشتند رای جمع می کردند،در هوا می پراندند.فیلمش هم موجود است.واقعا دانشجویان پزشکی و اساتید شاکی شدند.ما پرونده این کار را د ادیم کمیته انضباطی.آنها هم وقتی فیلم ها را بازبینی کردند،نهایتا برای ۶ نفر احکامی صادر کردند که آنها را به یک یا دو ترم تعلیق آموزشی محکوم کردند.یعنی در طول این ۸ سال تنها احکامی که شاید اسم آن را غیر صنفی،آموزشی بگذاریم،فکر کنم برای این ۶ نفر بوده.دیگر بعد از آن یا قبل از آن هیچ گونه حکمی راجع به هیچ منتقدی که حالا بگوئیم به خاطر اینکه از احمدی نژاد و یا دولت نهم و یا دهم انتقاد کرده، صادر نشده. تا آنجا که من یادم می آید حکمی صادر نشده باز هم اگر مصداقی غیر از این ادعای من است،بفرمائید تا من رسیدگی کنم که پرونده چه بوده؟پرونده را بخواهم تا رسیدگی کنم.حالا اینکه آیا کمیته انضباطی به حق حکم کرده یا نکرده بالآخره طبق قانون است.افراد می توانند به حکم اعتراض کنند.در تجدید نظر بررسی می شود.حتی اگر اعتراض کنند می رود در تهران و در کمیته انضباطی مرکز هم بررسی می شود.فکر کنم کار یاسر رحمانی کشید به تهران.مرکز هم حکم داد که ایشان به دانشگاهی دیگر منتقل شود.حالا شهرکرد یا استانی دیگر بود،خاطرم نیست.
همین آقای فخری یا آقای دکتر محقق زاده که معاون آموزشی یا دانشجویی دانشکده داروسازی بوده به دکتر گفته بود حالا که رفتم دانشگاه های دیگر قدر دانشگاه خودمان و حتی نوع برخوردهای شما و ملایمت شما و انصاف شما را می دانم.حالا هر دو زنده هستند،قرآن بیاورند قسم بخورند که این حرف ها زده شده یا نه؟
*استاد شما در جلسه ای که قبل از این با هم داشتیم وقتی به شما گفتم برخی از دوستان ادعا می کنند به آنها از جانب شما ظلم شده،به من گفتید برو سئوال کن اگر کسی فکر می کند به او ظلم شده بیاورید پیش من تا پاسخگو باشم.
دکتر ایمانیه: الآن هم می گویم بیاورید من حاضرم.
*تعدادی از دوستان گفتند ما به یک شرط خدمت دکتر ایمانیه می رسیم.می نشینیم با هم صحبت می کنیم .حالا یا اختصاصی یا اگر شما تشخیص دادید در سالن و در حضور دانشجویان و یا در دفتر شما باشد.اما رسانه هم باشد.هم رسانه دانشگاه و هم خبر پارسی که بالانس رعایت شود و مشروح این گفتمان هم منتشر شود.دوستان گفتند اگر در این بین ما برحق بودیم آقای دکتر استعفاء دهد برود و اگر شما برحق بودید ما قول می دهیم به صورت کتبی از شما معذرت خواهی کنیم.
دکتر ایمانیه: مشکلی نیست اما به صورت تک تک بیایند.یک نفر بیاید من هستم،خبر پارسی هم باشد،روابط عمومی یا سایت دانشگاه هم باشد.بالآخره یا آنها عذرخواهی می کنند یا من عذر خواهی می کنم و می روم.قبول است؟
*دانشجویان یا دیگران به صورت تک تک خدمت شما برسند؟
دکتر ایمانیه: بله مورد به مورد بیاورید اما نهایتا با ۴ یا ۵ نفر صحبت خواهم کرد،نمی شود تمام وقت دانشگاه را به این موضوع اختصاص بدهم.
*برگردیم به مصاحبه و اینکه شما گفتید کانونی منحل نکردید.
دکتر ایمانیه: بله من ادعا کردم که کانون منحل نکردیم.نشریه تعطیل نشده یا اگر تعطیل شده،قبل از این ۴ یا ۵ سال بوده و مربوط به آن ۵ خط قرمز است.باز هم اگر مصداقی بود بیایند پرونده را می آوریم با حضور شما یا هرکس قبولش داشته باشند،بررسی می کنیم.در مورد انجمن هم گفتم کار کشیده به کمیته انضباطی،با شرحی که دادم باز هم اگر کسی اعتراضی دارد،می دهیم پرونده را دوباره بررسی کنند.راجع به استادها هم باید بگویم:ما با هیچ استاد منتقدی برخورد نکردیم.یک مصداق بیاورند که ما به دلیل مسائل سیاسی با کسی برخورد کردیم.بالآخره مرجع رسیدگی به تخلفات اساتید هم هیات رسیدگی به تخلفات اساتید. هم هیات بدوی دارد،هم هیات تجدید نظر.آنها می توانند حکم بدهند،کسی اخراج بشود یا نشود.چون شما به اشتباه در نشریه تان آوردید:یک منتقد محبوب دانشجویان دندانپزشکی به دستور ایمانیه اخراج شد!شما نوشته اید:ایمانیه فشار آورده روی هیات گزینش اساتید که ایشان اخراج شوند! این ها اتهام است.
*ما البته نقل قول کردیم.
دکتر ایمانیه: به هر حال این ها اتهام است.معنای این حرف ها این است که این ها اینقدر کوچک هستند که با حرف من تصمیم می گیرند کسی اخراج بشود یا نشود!
*راجع به اخراج بیشتر توضیح می دهید؟
دکتر ایمانیه: ببینید اگر استادی تخلف کند،می رود هیات رسیدگی به تخلفات اساتید.حالا آمدیم اگر این دو هیاتی که قبلا اشاره کردم ،خدای ناخواسته نوچه های رئیس دانشگاه هستند،(چون از اعضای دانشگاه خودمان هستند)این استاد را باید چی کار کنیم؟طبق قانون اعتراض می کند به هیات رسیدگی به تخلفات اساتید.راجع به دو موردی که در سئوال شما بوداولا مسئله سیاسی نبوده،مسئله انتقاد از احمدی نژاد و استاندار و بنده و کی نبوده.مسائل غیر سیاسی بوده.یکی از انها حالا چون شما اسم آوردید،من اشاره می کنم.آقای دکتر عشاق در جریان انتخابات ۸۸ در تنها تجمعی که در دانشگاه ما شد،ایشان نقش پر رنگی داشت.ولی ما برخوردی با او نکردیم که هیچ،تقریبا ۲ سال بعد یعنی زمانی که فراخوان جذب هیات علمی دادیم،ایشان شرکت کرد و ما هم موافقت کردیم که ایشان عضو هیات علمی دانشگاه ما بشود.اگر می خواستیم به خاطر مسائل سیاسی برخورد کنیم،همان موقع باید برخورد می کردیم و او را رد صلاحیت می کردیم.اما او را پذیرفتیم ولی بعد که دوره پیمانی خود را شروع کرد در دوره پیمان خودش به گفته خودش به اقرار خودش علی رغم اینکه متعهد بود تمام وقت در اختیار دانشگاه علوم پزشکی باشد،خارج از دانشکده دندانپزشکی شیراز،در شهر تهران کار می کرده.این گزارش که تایید شد ما هم دیگر پیمانش را تایید نکردیم.
دومی هم فکر می کنم مسائل شخصی دکتر قیصری را من نگویم بهتر است.خودش اگر خواست می گویم.اگر رضایت کتبی نوشت می گویم پرونده او را بیاورند شما هم ملاحظه کنید.غیر از این دو نفر یک نفر دیگر از اعضای هیات علمی را پیدا کنید که با آنها برخورد داشته باشد.
مورد دیگری که می توان اشاره کنم آقای سید سعید موسوی است.ایشان در شورا به مشکل برخورد.خط و خطوط او هم مشخص بود.من بعد از مشکلی که در شورا برای او بوجود آمد،او را دبیر شورای سلامت و امنیت غذایی استان فارس کردم.درست در اوجی که با او برخورد می شد.
*در بحبوحه مسائل دانشگاه پس از ۸۸ اتفاق عجیبیکه در دانشگاه افتاد،بستن باتوم توسط نیروهای حراست بود!
دکتر ایمانیه:واقعیت را اگر می خواهید من می گویم! گفته شده در ساختمان مرکزی دانشگاه این اتفاق افتاده است.بنده در جریان همه فعالیت های دانشگاه نیستم.خدا را قسم می خورم که بنده در جریان این موضوع یعنی باتوم بستن حراست دانشگاه نبوده ام.هنوز هم مطمئن نیستم این اتفاق افتاده.والله قسم من در جریان این موضوع نبودم.
*حالا شما واقعا با فشار اساتید و دانشجویان باتوم را برداشتید!
دکتر ایمانیه: من برای شما قسم می خورم در جریان این موضوع نبودم.ثانیا این اتفاق در ساختمان مرکزی دانشگاه بوده نه جای دیگر.ثالثا به حراست گفتم اگر در ساختمان مرکزی دانشگاه این کار را بکنید،چون وجهه خوبی ندارد، ادامه ندهید.
این گفت و گو ادامه دارد…