خبرپارسی – در دومین شب از سلسسله برنامه های “هفت شب بر خوان سعدی” سه تن از سعدی پژوهان و استادان صاحب نظر به سخنرانی پرداختند .
در شب دوم از برنامه «هفت شب بر خوان سعدی» ابتدا دکتر محمود فتوحی استاد دانشگاه فردوسی مشهد و سعدی پژوه به چرایی تری و شیرینی شعر سعدی پرداخت و سپس دکتر کاووس حسن لی سخنرانی با مضمون “هنر سعدی در ترازمندی تعادل و آراستگی” ایراد کرد و در آخر هم دکتر مجدالدین کیوانی مترجم و استاد ادبیات فارسی “سعدی همدل و همزبان مخاطب” را عنوان سخنان خود قرار داد و به این وجه از شخصیت استاد سخن، شیخ اجل مصلح الدین سعدی شیرازی پرداخت .
چرا به خراسان سفینه ای از پارس می رود، دلیل تری شعر سعدی
دکتر محمود فتوحی استاد دانشگاه فردوسی مشهد اعتقاد دارد، مراد سفینه در شعر سعدی همان مجموعه شعرش است و همیشه با تری وروانی قرین است و اما اینکه چرا به خراسان می رود، غالبا سعدی هر گاه نظرری به خراسان می کند می تواند دو دلیل داشته باشد یکی اینکه شعر پارسی از دیر باز مرکز و پایتختی داشته است بنام خراسان، همانگونه که ناصر خسرو و خاقانی نیز خراسان را خواستگاه ادبی و مرکز شعر پارسی می دانسته اند و این سنتی دیرینه بوده است .
فتوحی اعتقاد دارد که روانی، تری و سهل و آسانی که در شعر سعدی موج می زند دلیل فرستادن سفینه شعر او به خراسان بوده است، ویژگی که در شعر خراسان دیده نمی شود، مثلا اشعار انوری که به اعتقاد بسیاری در تکنیک بسیار به سعدی نزدیک است چنین سادگی، تری و طبیعی بودن زبان هرگز در آن نمی بینیم .
وی با بیان اینکه درغزلیات سعدی سنگینی نحو دیده نمی شود، می گوید: آنچه در شعر سعدی دیده می شود طبیعی بودن و روانی است که به سوی گفتار مردم می رود ونزدیک می شود .
این سعدی پژوه به رقص ضمیر در شعر سعدی اشاره دارد و می گوید: اگررقص ضمیر را در شعر سعدی و فردوسی مقایسه کنید می بینید که لطافت، غافلگیری و تاثیرات عاطفی که این رقص ضمیر دارد در شعر سعدی معانی افزودی ایجاد می کند که معانی افزوده هرگز در شعر فردوسی دیده نمی شود .
فتوحی می گوید ویژگی نحوی که در شعر خراسانی است و در اشعار بسیاری از شاعران نیز به وفور دیده می شود در شعر سعدی از بین رفته است زیرا ویژگی های نحوی خراسانی شعر را سقیل و با درنک می کند و روان نیست اما در شعر سعدی تری، روانی و شیرینی قرار است ایجاد شود .
فتوحی که خود استادی دانشگاه فردوسی بعهده دارد معتقد است در شعر سعدی انرژی در جمله است که انرژی و نیروی عاطفی است و منطبق با مقاصد گوینده است و از آنجا که می گویند معنی نحو قصد است، مقاصد و اغراض وقتیکه فشار می آورند و انرژی عواطف ایجاد می کنند و در جمله جاری می شوند، این بهم ریختگی منجر به انطباق عواطف با ساخت نحو می شود و روانی از اینجا نتیجه می گیرد .
او سعدی را شیرازی می داند و می گوید: شیراز مهد علم و نحو است و این دلاور ترزبان ما شیراز و آگاه است از اهمیت علم نحو، اگر به دقت بکاویم او با رندی کامل تمام مفاهیم نحوی که در جهان عرب شهرت دارد از هر کدام چیزی گرفته است و بخوبی بهره برده است .
این سعدی پژوه با بیان اینکه، سعدی وقتی می گوید ” از پارس به خراسان می رود سفینه ای ” مرادش همین تکنیک های نحوی است و می افزاید: سعدی بخوبی با جابجایی و بازی با آن، عواطف می آورد برای جمله، که این ها در شعر هیچکدام از شاعرانی چون رودکی، ناصرخسرو و فردوسی نیست .
هنر سعدی در ترازمندی تعادل و آراستگی است
دکتر کاووس حسن لی نیز در سخنان خود با عنوان «هنر ترازمندی سعدی در بوستان» به این ویژگی برجسته استاد سخن پرداخت و سعدی را همچون بندبازی افسونگر خطاب کرد که با میله ای جادویی بر روی ریسمانی نامریی حرکت می کند و بدین صورت هنر خود در ترازمندی تعادل و آراستگی را به رخ می کشد. این استاد دانشگاه با بیان این نکته که سعدی در بوستان از یکسو به دنبال پیام های اخلاقی و انسانی و از سوی دیگر به دنبال آفرینش متنی برجسته و شاعرانه است، این خصلت را ناشی از همان هنر ترازمندی سعدی دانست و گفت:« کوچکترین تردیدی ندارم که ماندگاری اثری همچون بوستان سعدی و برجستگی آن در برابر سایر منظومه های تعلیمی و اخلاقی ترازمندی بی همانند بوستان است و آن آموزه های معرفتی اگر با شهد ظرافت نیامیخته بود هرگر ماندگاری بوستان را نمی توانست تضمین کند.»
دکتر حسن لی در ادامه مواردی همچون چیدمانهای هنری،پرسش های انگیزشی و مراعات بی نظی، جایجایی های هدفمند در ارکان جمله، گفتگومندی، گره افکنی، فراز و فرودهای انگیزنده و کشمکش های تعلیق انگیز را بخشی از ویژگی های هنری بوستان دانست و گفت: «سعدی خداوندگار سخن است و در کارگاه خیال خود اکسیری دارد که روایت ها را همچون مسی کم بها به گنجی گرانبها تبدیل می کند و همزمان با معنایی که در ذهنش شکل می بندد اثر خود را ترازمند می کند.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود پرسش و جمله های پرسشی را یکی از روش های انگیزشی سعدی ذکر کرد و گفت:« به عنوان مثال در بوستان که حدود ۴۰۰۰ بیت است بیش از ۴۰۰ مرتبه جمله پرسشی داریم که همین جمله ها عاطفه سخن را افزایش دادخ و انگیزش سخن را بالا می برد.»
دکتر حسن لی در پایان با طرح این پرسش که چگونه است که بسیاری از سعدی پژوهان ما بوستان را تنها یک کتاب اخلاقی می پندارند گفت:« بوستان به لحاظ مراعات بی نظیر و نشانه های روشن یک اثر برجسته، یک اثر هنری شاهکار و برجسته است و این سعدی است که در فراخوانی واژه های متناسب با دامنه بسیار گسترده، توانی جادویی دارد و رفتار هنری سعدی در آمیزش این واژه های ساده افسونگرانه و بی مانند است.»
سعدی همدل و همزبان مخاطب است
یکی دیگر از سخنرانان شب دوم آیین «هفت شب بر خوان سعدی» دکتر مجدالدین کیوانی مترجم و استاد ادبیات فارسی بود.دکتر کیوانی در سخنان خود که به بررسی زبان و بیان سعدی پرداخت دلایل شهرت سعدی به شیرین سخنی را مورد بررسی قرار داد و گفت:« اگرچه سروده های شیخ حایز تمامی ویژگی های شعر ناب است باز تمایل به این داریم که اورا شیرین سخن بنامیم این تمایل از دو منبع سرچشمه می گیرد اول این که سعدی لفظ شیرین را خود در توصیف سخنانش فراوان به کار می برد دوم آن که حس و ذوق همزبانان سعدی لفظ شیرین را مناسب ترین صفت برای زبان و بیان و لحن او یافته است.»
این پژوهشگر ادب فارسی در تشریح چرایی روی آوردن مخاطبان به استفاده از لفظ شیرین برای آثار ادبی گفت: « در فارسی و چه بسا زبانهای دیگر برای ملموس تر کردن کیفیات و هویتهای انتزاعی از نام رنگها و مزه ها استفاده می کنند و انتقال یک معنای مجرد به کمک معنای مجرد دیگر آن اثر را ندارد که بیان معنای انتزاعی به کمک چیزی محسوس.»
وی افزود:«هیچ کس منکر شخصیت هنری، تواناییهای فکری،هوشمندی، زیرکی، آگاهی های سیاسی، اجتماعی و در یک کلام جامعیت سعدی نیست اما این حلاوت گفتار شیخ است که به او امکان داده تا این همه امتیازهای هنری و قابلیتهای فکری و ذوقی را به جذابترین شکل ممکن عرضه کند و خود نیز بارها به ارزش لحن موسیقایی آثار خود تاکید می کند.»
دکتر کیوانی در ادامه دو عامل روانی بیان و همدلی و همزبانی با مخاطب را دلایل اصلی مولفه های حلاوت گفته ها و آثار سعدی دانست و راز سهل و ممتنع بودن او را همین موضوع دانست و گفت: « سعدی از معدود گویندگانی است که به یمن قوت طبع و احاطه به سطوح مختلف فارسی توانسته میان معیارهای ادبی این زبان با زبان توده های مردم تعادل برقرار کند یعنی ادیبانه و شاعرانه بنویسد و بسراید ضمن این که از زبان رایج جامعه خود چندان فاصله نگیرد و قدر معقول با زبان آنها سخن بگوید.»
وی با بیان این که به کمک اشعار نامانوس با احساسات و ذوقیات بشر خاکی و نوشتن متون دور از ذهن و ذوق قاطبه مردم نمی توان با آنان رابطه برقرار کرد و به دلهای مردم راه یافت گفت:« سعدی گرچه درعلوم ادبی و عربیت تبقلی داشته و تحصیلات او در شهرها و مراکز علمی مختلف مستلزم زبانی متفاوت با زبان معمول و مرسوم جامعه آن روزگار بوده اما به واسطه وعظ و ارشاد مردم در شهرهای مختلف با لایه های وسیع تری از جامعه سر و کار پیدا کرد و لابد از زبان ساده تری نیز استفاده می کرد.»
دکتر کیوانی در پایان با اشاره به همدمی و مصاحبت سعدی با تمام خانواده های ایرانی از زمان حیات خود تاکنون گفت:«این مهم به این دلیل است که وی به نسل های متوالی بیشتر فرصت داده تا با او حرف بزنند و در مصاحبتش باشند نثر و نظم وی را راحت تر بفهمند و او را همزبان و همدلی شیرین گفتار بیابند و سخن او آنچنان تاثیری داشته که بسیاری از گفته های او و سروده هایش در حافظه آنها نقش بسته و پاره ای از نظم و نثرش در میان انها به امثال و حکم تبدیل شده است.