خبرپارسی – شامگاه چهارشنبه اول اردیبهشت نخستین نشست از” هفت شب بر خوان سعدی” با سخنرانی سعدی پژوهان برگزار شد .
نخستین برنامه از نشست های “هفت شب بر خوان سعدی” در شامگاه چهارشنبه یکم اردیبهشت در حالی آغاز شد گه هر کدام از سخنرانان به وجهی از شخصیت ادبی و اخلاقی شیخ اجل سعدی شیرازی پرداختند .
سعدی راه سخنوری را نشان می دهد
ابتدا بهاالدین خرمشاهی سعدی پژوه و حافظ پژوه مطرح معاصر با موضوع “سعدی سردار سخن” سخنرانی خود را آغاز کرد، اودر سخنان خود سعدی را سردار سخن دانست و گفت: ادبیات ایران همچون رشته کوهی با قله های متعدد در تاریخ این سرزمین می درخشد و سعدی شیرازی نیز یکی از این قله های رفیع و ماندگار فرهنگ و هنر این سرزمین است. استاد خرمشاهی با اشاره به اهمیت استفاده از نثر و نظم ادیبان در زندگی معاصر گفت: امروزه هرچه با بزرگان خود همچون سعدی،حافظ،فردوسی،رودکی و افرادی چون آنان مانوس باشیم بهتر می توانیم صحبت کنیم و با یکدیگر هم سخن شویم و در واقع ادب و فصاحت را می شود از فصیحان آموخت. وی همچنین با اشاره به تلاش برای نشر تصحیح کلیات سعدی محمدعلی فروغی در پیش از انقلاب و تاثیر انتشارات امیرکبیر به عنوان بزرگ ترین نشر کشور در این حوزه گفت: کلیات سعدی پس از انقلاب نیز در سال ۷۵ با چندید تصحیح و اضافه شدن یادداشت و همچنین ترجمه ۷۰۰ بیت عربی سعدی دوباره چاپ شد.استاد خرمشاهی در ادامه به دیگر فعالیتهای خویش در حوزه سعدی پژوهی اشاره کرد و گفت: در مقطعی از این که غزل سعدی خوانده می شود اما قصیده یا رباعیاتش خوانده نمی شود یا تک بیت ها و نامه هایش خوانده نمی شود رنجیده خاطر بودم و به همین دلیل نیز کار دیگری با عنوان «کم خوانده های سعدی» جمع آوری و چاپ شد و در سال گذشته نیز کتابی شامل جستارها و مقالات بنده در رابطه با سعدی چاپ و روانه فضای فرهنگ و هنر شد.
نقش سعدی در مانایی زبان فارسی غیرقابل انکار است
سپس دکتر علی اصغر دادبه استاد فلسفه اسلامی و ادبیات عرفانی در نخستین شب از آیین «هفت شب بر خوان سعدی» طی سخنانی به بررسی ویژگی های زبان سعدی و تاثیر او بر خلق زبانی مانا و ماندگار در طول دوران پرداخت. دکتر دادبه با اشاره به نقش سعدی در بازآفرینی زبان فارسی گفت: «هنر سعدی خلق زبانی بود که هم اهل فن به سوی آن برود و هم مردم اگرچه بازگشت سعدی به زبان فردوسی و رودکی بود اما زبان دیگری آفرید که تمام اقشار آن را می فهمند و این استاد سخن زبان را به حدی از کمال رسانده که مانا شده است و زبان امروز ماست.» این استاد ادبیات عرفانی در ادامه یکسان سازی زبان شعر و نثر،ظاهر ساده و باطن هنری،ایجاز،طنز و ویژگی موسیقایی آثار سعدی را پنج ویژگی مختص به این شاعر بلندآوازه برشمرد و گفت:« تا پیش از سعدی زبان شعر روانتر و نثر دشوارتر بود اما سعدی جذابیت شعر را به نثر داد و روانی نثر را در شعر خلق کرد.»وی ادامه داد:«ساده بودن ظاهر و باطن هنری یکی از مهمترین ویژگی های آثار سعدی است چرا که صنایع ادبی وقتی ارزشمند هستند که به طور طبیعی و نه ساختگی ظهور کنند.» دکتر دادبه ایجاز در آثار سعدی را عین بلاغت عنوان کرد و گفت:« این ویژگی جدی کلام سعدی است و شما نمی توانید چیزی را از گلستان حذف کنید و زاید باشد و به واقع این مسئله بلاغت را سعدی کاملا درک کرده و شایستگی و توانایی به کارگیری آن را داشته است.» وی همچنین از طنز به عنوان خصیصه ای نام برد که سعدی خود در پایان گلستان به آن اشاره کرده و آن طرب انگیزی و طیبت آمیز بودن آثار اوست که تابع شرایط سیاسی و اجتماعی دوران زیست این سخنور بلندمرتبه بوده است. این چهره ماندگار عرصه ادبیات عرفانی و فلسفه اسلامی ویژگی موسیقایی در آثار سعدی را مهمترین دلیل بر مانایی آثار او دانست و گفت:« این ویژگی می تواند زبانی را خلق کند که قرنها پابرجا بماند و همچنان زبان ما باشد زبانی که هم خواص را جذاب کند هم غیرخواص را و ویژگی موسیقی آزاد به بهترین وجه در کلام سعدی به ویژه در گلستان گنجانده به شده است.» دکتر دادبه در پایان سخنان خویش با تمجید از نحوه سخن سرایی سعدی اظهار داشت:« مجموعه این ویژگی ها در کلام سعدی ظهور کرده است و تمام اینها در خصیصه سهل ممتنع گویی سعدی است و از همین رو و به حق سعدی را استاد سخن گفته اند و تنها سعدی، سعدی است و سعدی را باید یاد گرفت تا به سوی ادب فارسی رفت.»
هدفی معین مجالس سعدی هدایت مستمعان به سمت کمال و راه درست است
در ادامه دکتر منصور رستگار فسایی به بحث “نثر مجالس سعدی” ورود کرد و در خصوص روایت سعدی از مجلس سخن راند و گفت: روایت سعدی از مجلس گویی چنین است که می گوید؛ در جامع بعلبک وقتی سخن همی گفتم ، با گروهی افسرده و دلمرده و از عالم صورت به عالم معنا نبرده دیدم سخنم در نمی ماند و آتشم در هیزم تر نمی گیرد اما در سخن باز بود و سلسله معنی دراز، سخن بجایی رسید که می گفتم دوست نزدیک تر از من به من است لیک مشکل که من از وی دورم، چه کنم با که توان گفت که دوست در کنار من و من محجورم، من از شراب این سخن مست و فضاله قدح در دست، که رونده ای از کنار مجلس گذر کرد و دور اخردر او اثر کرد و نعره ای زد که دیگزان به موافقت او در خروش امدند و خامان مجلس به جوش گفتن ای سبحان الله دوران با خبر در حضور و نزدیکان بی بصر دور .
بدین ترتیب سعدی به مجلسی رفته است که عده ای در آنجا نشسته اند و او سخن را اغاز کرده و داستان را چنان ببیان کرده و سعدی به این حالت مجلس می گوید ومجالس سعدی حاصل این ۵ گفتار و ۵ منبری است که او در جاهای مختلف ارایه کرده است و مجلس در لغت، به معنی نشستن است اما از نظر ادبی نوعی خطابه است که این خطابه منظوری خاص دارد و هدفی معین و آن هدایت مستمعان است به سمت کمال و راه درست، مجالس سعدی یعنی سخنرانی های سعدی که گاهی توسط مریدان و مستمعان با خبر، مکتوب می شده است و بعد به دست خود سعدی یا مریدان، ویرایش می شد و می ماند برای ابد و امروز ما از ان می گوییم و استفاده می کنیم .
مجلس گویی در دوره اسلامی به عنوان یکی از زیبا ترین اثار ادبی وجود دارد، من جمله مولوی و پدر وی که هر دو به منبر می رفتند و ومریدان سخنان ایشان را مکتوب کرده اند و به یادگار گذاشته اند، از خود مولوی مجالس هفت گانه باقی مانده است، این مجالس باید مستمعان نزدیک و دلسپرده داشته باشد، واعظ در این موارد می خواهد در دل مخاطب نفوذ کند بنا براین گوینده در کلام از آهنگ استفاده می کند و از الفاظ قابل فهم برای مردم استفاده می کند و سعدی چنان زیبا سخن میراند که گویی دارد گلستان را می نویسد، سعدی در مجالس خود ساده گو است، در عین سادگی بلاغتی ممتاز و سهل و ممتنع دارد یعنی در عین وعظ سخنانش کاملا قابل فهم، اهنگین، زیبا و موثر است چنانکه کسی که از دور سخنش را می شنود فریاد بر می آورد و ذوقی چنان می یابد که خامان مجلس را نیز به جوش می آورد .
و آخرین پرده شب نخست، برنامه “سعدی خوانی” بود که توسط دکتر جعفر موید شیرازی انجام شد وبدین ترتیب دفتر نخستین شب برخوان سعدی را بست .