رهاورد سعدی از نهج البلاغه در سی و دومین نشست برخوان سعدی
سردبیر
خبرپارسی – سی و دومین نشست از سلسله نشست های برخوان سعدی توسط انجمن فرهنگ و ادب شیراز و با همکاری مرکز سعدی شناسی، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و مرکز اسناد و کتابخانه ملی فارس همزمان با ایام مبارک رمضان در آرامگاه سعدی برگزار شد.
در این نشست دکتر سید محمد مهدی جعفری، استاد دانشگاه، محقق و نهج البلاغه پژوه، پیرامون تاثیرپذیری سعدی از نهج البلاغه سخن گفت.
وی در بخشی از سخنان خود پیرامون چیستی و چگونگی گردآوری نهج البلاغه گفت: نهجالبلاغه عنوان مجموعه برگزیدهای از سخنان امیرالمؤمنین امام علیبنأبیطالب(ع) است که در سالهای پایانی سده چهارم به دست ابوالحسن محمدبن الحسین الموسوی ملقّببه سیّد رضی، ادیب و شاعر برجسته سده چهارم هجری، در بغداد گردآوری شده است. از همان روز تألیف نهجالبلاغه تاکنون، این کتاب تأثیر ژرف و گستردهای بر ادبیات عربی و فارسی گذاشته است. اگر چه سخنان امام علی(ع) پیش از گردآوری گزیده آندرنهجالبلاغه، در نزد ادیبان و دانشمندان و گویندگان و سخنوران شیعه و سنی، شناخته و پر آوازه بوده است و بر مورخان و اهل حکمت و فرزانگان و استادان رشتههای گوناگونعلوم و معارف اسلامی، از عرب زبان گرفته تا فارسی گوی و پارسی نویس، تأثیر میگذاشته است.
وی در ادامه افزود: پس از قرآن و گفتارهای پیامبر گرامی اسلام، هیچ کتابی به اندازه نهجالبلاغه و هیچ سخنی بیشتر از سخن امیرالمؤمنین امام علی(ع) این چنین تأثیری در همه زمینهها و بر روی همه افراد با هر گرایش و باور و اندیشهای و در هر سطحی از دانش و فرزانگی نگذاشته است. نهجالبلاغه، کتاب گزیدهای از سخنرانیها، نامهها، گفتارها، سفارشها، بخشنامهها، وصیتنامهها، پیمان نامهها، منشورهای کشور داری و حکمتهایژرف و فرزانه امیرالمؤمنین است که در درازای زندگی پر بار خود، در برخورد با واقعیتها، مسایل، مشکلات و نیازهایاجتماعی و در پاسخ درست و دقیق به خواستهای همیشگی بشریت پدید آمده و پیوسته مورد بهرهبرداری و سودجستن انسانهای همه عصرها و نسلها بوده است. از این رو ما میبینیم که در هر دورهای از تاریخ اسلام، نهجالبلاغه به عنوان نسخهای شفا بخش و پاسخ به مشکلات و مسایل مطرح میشود و قرن هفتم هجری، نیز با هجوم مغولان و کشتارهای فجیع انسانی، یکی ازهمان دورههاست .
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: از ویژگیهای سخن امام علی (ع) در نهج البلاغه، زیبایی لفظ و شیوایی بیان، ژرفایی معنی و محتوا، هماهنگی میان لفظ و معنی و همبستگی وپیوند منطقی و نظم و انسجام در میان الفاظ است. ادب فارسی از آغاز پدید آمدن و به بار نشستن از سخنان حکمتآمیز امیرالمؤمنین امام علیبنابیطالب(ع) بهره گرفته است و پس ازگردآوری سخنان امام در یک کتاب به نام نهجالبلاغه، بهرهگیری هم آسانتر و هم بیشتر شد. در قرن هفتم که کشور ایران دچار آشوب میشود، سعدی همه آموختهها و تجربیات خود را در دو کتاب بوستان و گلستان در اختیار ادب دوستان میگذارد. در این سفر رهاوردهای بسیار پر ارجی آورده و با ارزش تر از همه آموختههای او از نهجالبلاغه است.
سید محمد مهدی جعفری در ادامه به ذکر نمونه هایی از آثار سعدی پرداخت که متأثر ازنهجالبلاغه بود و گفت: سعدی از همان ابتدای دیباچه گلستان هنگامی که می گوید: « منّت خدای را عزّوجلّ که طاعتش موجب قُربت است و به شکر اندرش مزید نعمت، هر نَفَسی که فرو میرود مُمِدّ حیاتاست و چون بر میآید مفرّح ذات. پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب؛ از دست و زبان که بر آید کز عهده شکرش به در آید؟» به این سخنان امیرالمونین (ع) اشاره داشته که : «الحَمدُلِلهِ الَّذِی لا یَبلُغُ مِدحَتَهُ القائِلُونَ وَ لا یُحصِی نَعماءَهُ العادُّونَ وَ لا یُؤَدِّی حَقَّهُ المُجتَهِدُون. »؛ «وِ اسْتَتِمُّوا نِعمَهَ اللهِ عَلَیکُم بِالصَّبرِ عَلَی طاعَهِ اللهِ» و نیز: «الحَمدُ لِلّهِ الواصِلِ الحَمدِ بِالنِّعَمِ وَ النِّعَمِ بِالشُّکرِ» و نیز: « وَ مَن أُعطِیَ الشُّکرَ لَم یُحرَمِ الزِّیادَهِ».
او در ادامه افزود: و یا آنجا که سعدی می گوید: صیاد بی روزی در دجله ماهی نگیرد و ماهی بی اجل در خشکی نمیرد؛ به نانهاده دست نرسدو نهاده هر کجا هست برسد»؛ به این سخن امیرالمونین (ع) اشاره داشته که:« فَلَیسَ کُلُّ طالبٍ بِمَرزُوٍِ وَ لا کُلُّ مُجمِلٍ بِمَحروُمٍ».
و یا هنگامی که سعدی می گوید: منعم به کوه و دشت و بیابان غریب نیست/هر جا که رفت خیمه زد و خوابگاه ساخت/و آن را که بر مراد جهان نیست/دسترسدر زاد و بوم خویش غریب است و ناشناخت« به این سخن امیرالمونین (ع) اشاره داشته که : «الغِنَی فِی الغربه وَطَنٌ وَ الفَقرُ فِی الوَطَنِ غُربَهٌ».
وی در ادامه افزود: این سخن سعدی: رفیقی که غایب شد این نیکنام/دو چیز است از او بر رفیقان حرام/یکی آنکه مالش به باطل خورند /دگر آنکه نامش به زشتی برند» ؛ متاثر است از: «لا یَکُونُ الصَّدِیقُ صَدِیقاً حَتَّی یَحفَظَ أَخاهُ فِی ثلاثٍ: فِی نَکبَتِهِ وَ غَیبَتِهِ وَ وَفاتِهِ». و چنین است: «تا مرد سخن نگفته باشد/عیب و هنرش نهفته باشد» که اشاره دارد به: «المَرءُ مَخبُوءٌ تَحتَ لِسانِهِ.» و یا در بوستان هنگامی که سعدی می گوید: «بری ذاتش از تهمت ضدّ و جنس/غنی ملکش از طاعت جنّ و انس« اشاره می کند به : «وَ بِمُضادَّتِهِ بَینَ الأَشیاءِ عُرِفَ أَن لا ضِدَّ لَهُ » و یا : «فَاءِنَّ اللهَ ـ سُبحانَهُ وَ تعالَی ـ خَلَقَ الخَلقَ حِینَ خَلَقَهُم، غَنِیّاً عَن طاعَتِهِم، آمناً مِن مَعصیَتِهِم».
این محقق در ادامه گفت: هم چنین است ابیاتی دیگر از قبیل : «به درگاه لطف بزرگیش بر/ بزرگان نهاده بزرگی ز سر»؛ «الحَمدِلِلّهِ الَّذِی لَبِسَ العِزِّ و الکِبریاءَ وَ اختارَ هُما لِنَفسِهِ دُونَ خَلقِهِ».
وی در پایان سخنان خود ضمن اشاره به موارد بسیار دیگری از تاثیرپدیری سعدی از نهج البلاغه افزود: فردوسی با آفریدن شاهنامه، فردوسی توانست با نیرو و فرزانگی، ملت با فرهنگ ایران را به استقلال برساند، زبان فارسی را زنده نگاه دارد و آیین تشیّع را از آسیب بدکیشان ظاهری برهاند و اسلام را از پیرایههای ناشایست و بدنمای تعصّب و تبعیض بر کنار دارد. در این اثر نیز ما می توانیم ردپای تاثیرپذیری فردوسی را از نهج البلاغه بازیابیم.