دکتر علی اکبر صفوی:چرا باید مدیرانی که مردم یک “نه” ی خیلی بزرگ به تمام نگاه های ایشان داده اند در مسند خود باقی بمانند؟ / آمار دانشجویانی که توسط نهادهای امنیتی بازخواست و یا بازداشت شدند را منتشر کنید/آماده ایم تا دوباره کشور را مثل سال ۸۴ سر و سامان بدهیم
سردبیر
خبر پارسی – سخنگو و نایب رئیس شورای هماهنگی تدبیر و امید در استان فارس معتقد است پذیرفتن “نه” مردم به پیشنهادات نقدی و غیر نقدی یک تفکر سیاسی برای مخالفین پیام ۲۴ خرداد بسیار سنگین بوده است.
دکتر علی اکبر صفوی در گفت و گو با نشریه دانشجویی «کاغذ» اظهار داشته:پیام انتخابات ریاست جمهوری پیام تغییر بود. مردم به سیاست هایی که در ۸ سال گذشته در کشور اعمال شد، چه شعارهای بین المللی که داده شد و اتفاقات بین المللی که برایمان افتاد، چه برنامه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در کشور اعمال شد یک نه بسیار بلند گفتند. البته این نه فقط به تفکر های مسئولین دولت سابق نبود. بلکه به یک نگاه کلی بود که این نگاه مجدداً در قالب کاندیداهای متنوعی در انتخابات اخیر دیده شد….
به اعتقاد وی : مردم متوجه یک نگاه اساسی و مشکلاتی بزرگتر شده اند که حتی اگر پول جلوی درب خانه شان توزیع کنند؛ حتی اگر وعده ی وام ها و کمک های نقدی یا غیر نقدی بیش تری را به مردم محروم بدهند، دریافته اند که راه نجاتشان این نیست و این “نه”، خیلی بزرگ و معنا دار بود. اما متأسفانه علی رغم این که در کشورمان بسیاری از جناح ها، گروه ها و تفکرات سیاسی ادعای ارزشی بودن دارند و بزرگ ترین افتخارشان ارزشی بودن خودشان است، پذیرفتن این “نه” برای گروه مقابل بسیار سنگین بوده است. گرچه ما اعتقاد داریم همه ی کسانی که در این نظام کار می کنند ارزشی هستند. ارزشی بودن به عمل است نه به ظواهر. خیلی از دوستان در طول ۳۰ سال گذشته ی انقلاب نشان داده اند که از همه ارزشی ترند اما اکنون از طرف سیستم محروم شده اند…..
صفوی در ادامه گفت و گوی خود با این نشریه دانشجویی می گوید:متأسفانه در کشور ما خصوصاً این دوره، گروهی که “نه” بزرگی را شنیده اند به اشکال مختلف می کوشند که خود را در قدرت، مدیریت و صحنه های مستقیم تصمیم گیری حفظ کنند و در راستای حل مشکلات مردم، سر و سامان گرفتن کشور و حتی در راستای احترام به رأی مردم هم گام بر نمی دارند. حق، انصاف و تقوا این بود که وقتی مردم پیامی را دادند، با تمام وجود به ریاست جمهور منتخب مردم احترام بگذارند و عملکردهایش را بررسی کنند. اما متأسفانه صحنه، صحنه ی هیاهو هایی است که با ابزار و بهانه های مختلفی که در دسترس است در کار دولت اختلال ایجاد کنند. در بعد مذاکرات بین المللی می بینید که اگر هر از چند گاه مقام معظم رهبری چند تذکر جدی ندهند، فرصت انواع و اقسام تهمت ها و حمله ها محیا می شود که این مذاکرات احیاناً موفق نشود. تأسف می خورم از این که افرادی در این کشور احساس کنند موفقیت مذاکراتی که این چنین برای کشور حیاتی است به منافع آن ها ضربه می زند. بله، این نشان می دهد که شما عملکردتان مناسب نبود. این منافع ملی است و باید برایش احترام و ارزش بیش تری قائل شویم………..
استاد دانشگاه شیراز تاکید می کند: هنوز وزیر بر مسند وزارت تکیه نزده حملات شروع می شود. مگر قرار بر این است که این دولت و وزرایش با مدیران سابق کار کنند. عملکرد مدیران سابق وضعیت کشور را در ابعاد فرهنگی, اقتصادی، اجتماعی و…. به این جایگاه رساند. پس تقوا پیشه کنید و اجازه دهید، تفکری که مردم انتخاب کردند، بتواند برنامه هایش را در معرض اجرا گذاشته و به دور از هیاهو و بی تقوایی، مدیرانی که می داند توانمندی کافی را برای اجرای برنامه هایش دارند انتخاب کند….
دکتر صفوی در ارزیابی اش از وضعیت فعلی دانشگاه ها می گوید: ما یکی از بدترین دوران آموزش عالی کشور را در سال های گذشته تجربه کردیم. ریشه ی اصلی مشکلات هم لزوماً مدیران فعلی بعضی از دانشگاه ها نبود. نگاه حاکم بر آموزش عالی کشور بود. نگاهی که متأسفانه فراتر – به معنای منفی- از بحث دانشگاه و علم بود. اگر به تاریخ علمی کشور نگاه کنیم همواره شاهد حرکت دانشگاه به سمت استقلال، اختیارات بیش تر و یا باز شدن فضای آن در ابعاد مختلف و با پایه ی علمی و منطقی بوده ایم؛ اگر نوسانی هم وجود داشته، بسیار محدود بوده است….
وی در ادامه این گفت و گو اظهار داشته : کاری که عقلانی انجام شود تا سال ها نیاز به تغییر ندارد. در مقابل کاری که نسنجیده، نپخته و عجولانه و احساسی انجام گیرد، مدام باید تصحیح شود. آیین نامه ی مرتبط با ارتقای اعضای هیئت علمی حدوداً هر ۱۰ سال یک بار بازبینی می شد. در حالی که ظرف چند سال اخیر، این آیین نامه بارها و بارها تغییر می کند که یک سردرگمی و هرج و مرجی را در بحث ارتقای اعضای هیئت علمی ایجاد کرده است. ارتقای اعضای هیئت علمی اساس علمی اصلی دانشگاه هاست. بیایید به تعداد اساتیدی که به خاطر این موضوع دانشگاه را رها کرده و به خارج از کشور رفته اند نگاهی بیندازیم. در همین دانشگاه شیراز تعداد خروج اساتید نسبت به سال های پیشین بسیار بیش تر شده است…. در ۴ سال گذشته شاید به اندازه جمع ده یا پانزده سال قبلش دانشجویان برای خروج از کشور از من توصیه نامه گرفتند
در چند سال گذشته فضای نسبتاً بازی که دانشجوها فعالیت کنند، نشریه داشته باشند، و حرف بزنند وجود نداشت؛ حرف زدن در فضای دانشجویی و عمل کردن آنها یعنی تمرین مدیریت کردن؛ یعنی سیستم نظارت مردمیِ عاقلانه ی نخبه گی بر سیستم مدیریت کشور داشتن. فضای فعالیت دانشجویی یعنی این. این ها وجود نداشت…..
صفوی در ادامه گفته : فضای موجود کشور این فضا بود و “نه” ای که مردم گفتند، نه به این نوع نگاه ها بود. پس ما بحث اصلیمان این است که نگاه حاکم به آموزش عالی یک نگاه متفاوت بود. حال در مورد مدیریت ها؛ در بعضی از مدیریت های دانشگاهی افراد خوب و ارزشی می بینیم. افرادی که برخی از آن ها اعتماد خوبی هم از جمع دانشگاهی به سمتشان هست ولی اغلبشان ویژگی مدیرانی را که بتوانند از تفکر جدید و آن تفکری که مردم بدان رأی داده اند با قدرت و قوت حمایت کنند، ندارند. من این ها را دو دسته می کنم. آن هایی که در مقابل حرکات خطای آموزش عالی دولت گذشته محکم ایستادند؛ این ها باز وضعیتشان متفاوت است با کسانی که کاملاً تمکین کردند. کسی که به خطاها و آن نگاه های آموزش عالی تمکین کرده و حتی با آن ها همکاری و از ایشان حمایت نموده، چطور می تواند در فضایی که مردم یک “نه” ی خیلی بزرگ به تمام نگاه های ایشان داده اند در مسند خود باقی بماند؟ اصلاً از نظر باوری و امکان همکاری با نگاه جدید نمی تواند کارایی داشته باشد. این نیروها را باید در فضاهای دانشگاهی حفظ کرد اما نه لزوماً در سطوح مدیریت کلیدی. سطوح مدیریت کلیدی باید هم تفکر با رئیس جمهور و دولت موجود باشد. پس تکلیف این امر روشن است….
سخنگو و نایب رئیس شورای هماهنگی تدبیر و امید در استان فارس در پاسخ به این سئوال که چه نوع نگاه و تفکری باعث شد دانشگاه به این جا برسد؟گفته است: نگاهی غیر از جنس آموزش عالی!نگاهی که غیر عالمانه بود. شما حتی ببینید کرسی های آزاد اندیشی که مقام معظم رهبری، وقتی احساس می کنند دانشگاه ها بیش از حد خمود و نگاه ها و اندیشه ها در آن خفه شده اند، توصیه می کنند که انجام بشود، با چه شکلی در دانشگاه ها برگزار می شدند. آن قدر ضعیف و گهگاه بی پایه که بعضی از این نشست ها با تعداد اندکی بیش تر برگزار نمی شد. دانشگاه محل آزاد اندیشی است. دانشگاه محل ارزیابی عالمانه و صادقانه و شفاف مدیریت دانشگاه و توسعه ی علمی کشورمی باشد. باید این فضا باز شود. اما فضا این گونه نبود. آمار تعداد احکام کمیته ی انضباطی، تعداد دانشجویانی که توسط نهادهای امنیتی بازخواست و یا بازداشت شدند را منتشر کنید. ببینید در دوران قبل چگونه بوده و در این دو دوره چه قدر بوده است. اگر ما فکرمان این است که با زور سر نیزه، با تهدید و ارعاب توانستیم آرامشی را در دانشگاه برقرار کنیم؛ خروجی این می شود کارهای زیرزمینی، خروج نخبه گان و کشتن ایده ها. اگر حتی دانشجویی فریاد نا به جایی بزند و یا توهینی بکند، ما باید تمرینشان بدهیم تا شیوه ی درست صحبت کردن و درست مطرح کردن را یاد بگیرند. بستن دهانشان که روش نیست….
او در ادامه گفته است: اشکال ندارد تنبیه هم باشد، اصلاً تنبیه و آموزش با هم هستند؛ ولی به شکل منطقی. واقعا فکر کنیم این دانشجوها بچه های خودمان هستند. آیا واقعا با بچه های خودتان این طور برخورد می کنید؟ باید شیوه ی درست صحبت کردن و درست عمل کردن را ببینند و یاد بگیرند. این چیزیست که ما باید در دانشگاه در کنار فعالیت های علمی تمرینشان بدهیم تا فردا مدیرانی نشوند که بر سر کوچک ترین مسائل با هم برخوردهای قبیحی انجام دهند ، مانند آنچه در چند سال گذشته در کشور دیدیم و موجب خفت ایران و ایرانی بود. این اتفاقات نباید رخ دهد. شأن و فرهنگ ما بالاتر است. آخر به شعار دادن که نیست.
دکتر صفوی در پاسخ به اینکه به اعقاد شما آیا باید مسئولین تغییر رویکرد بدهند و خود را مطابق با صدای ملت و انتخابات اخیر همگام کنند یا به فکر تغییر باشند؟گفته است : مسئولین باید راحت تغییر را بپذیرند. مگر زمانی که دوستان دیگری ۸ سال پیش آمدند، بقیه به این ها اصرار کردند که ما را حفظ کنید و بگذارید بمانیم و یا شما حق ندارید مدیریت را عوض کنید؟ حال این چه سفسطه ایست که تیتر روزنامه ها شده که “تعداد مدیران تغییر کرده به هزار رسید”. خوب اگر صداقت هست، آمارهای سه ماهه ی اول دو دولت گذشته را بیاورید و مقایسه کنید. پس تیتر کردن این ها سفسطه است. بی تقوایی است .این کارها را نکنید. به رأی مردم احترام بگذارید و اجازه بدهید تا مسیر عقلانیت پیش برود. اشکالی ندارد ما آماده ایم تا دوباره کشور را مثل سال ۸۴ سر و سامان بدهیم و دوباره دو دستی به شما تحویل دهیم که اگر می خواهید دوباره تخریبش کنید! ولی امیدواریم آن قدر عاقلانه تر عمل کنید که این دفعه کشور زیاد صدمه نبیند. ولی برای این که به آن کشوری برسیم که بتوانیم به شما تحویلش دهیم، باید بگذارید تا کارها دوباره انجام شوند.
استاد دانشگاه شیراز معتقد است: در رابطه با دانشگاه ها این تغییر فضا رخ می دهد. ممکن است کمی دیر و زود شود ولی اجتناب ناپذیر است. پس کسی نه بی جهت روی این ها نگران بشود و نه ذوقی بکند. این رخ می دهد. دوم این که تغییراتمان درون کشور باید نهادینه بشود. یعنی نهادسازی باشد. الان ببینید اعضای هیئت علمی که بیش از ۷۰ یا ۸۰ درصد این ها با قاطعیت مدافع تفکرات آقای روحانی هستند، هیچ صدایی برای بیان کردن در جمع ندارند. چرا؟ چون ما یک نهاد جمعی که بتواند صدای اعضای هیئت علمی باشد، نداریم. تشکل های موردی و کوچک داریم اما این را نداریم. اتحادیه ی دانشجوها باید شکل بگیرد، نهادسازی باید انجام شود. NGO ها یا نهاد های مردمی و غیر دولتی باید شکل بگیرند و نظر بدهند. اگر نهادینه گردند، اتفاقات کنترل شده تر می شوند. بزرگ ترین توسعه ای که فکر می کنم کشور می تواند پیدا کند این است که ما نهادسازی کنیم و اجازه دهیم تفکرات مختلف نهادهایشان را داشته باشند و حداقل هایی را برایشان تأمین کنیم تا کشور بتواند در یک رقابت سالم مسیر رشد و شکوفایی را طی کرده و عزت ایران اسلامی را به همراه بیاورد.
وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه فرض کنیم نهادسازی در برهه ی زمانی مطلوب اتفاق بیفتد، ولی با تغییر شرایط همین نهادهایی که بوده و تقویت شده اند طرد و حذف می شوند. اظهار داشته: این نهادسازی ها اگر خیلی هایشان خوب و پخته شکل بگیرند، میزان صدماتی که بعداً می تواند بهشان وارد شود، کمتر خواهد بود. در ۸ سال گذشته تجربه شد که از حذف این ها کشور به کدام نقطه رسید. حال قطعاً نگاه های بعد هم، حتی اگر مشابه نگاه موجود نباشد، با این شدت با این ها برخورد نخواهد کرد. این برداشت من است.
وی در پایان گفت و گوی خود با نشریه دانشجویی «کاغذ»خطاب به فعالین دانشجویی گفته است:با صداقت، شجاعت، عشق به ایران و عشق به نظام اسلامی فعالیت کنید و مطمئن باشید که موفقیت دنیا و آخرتتان در این است. مطمئن باشید که اگر در این مسیر با عقلانیت و اخلاق پیش برویم قطعاً کشور می تواند جایگاه بسیار خوبی را در سطح بین المللی پیدا کند و این سخن شعار نیست.