عبدالکاظم دریساوی:
خبرپارسی – از روزی که با نام عابر بانک پرسپولیس در محافل ورزشی و غیر ورزشی شهرتی ایران گیر به هم زد ستاره های دیروز و امروز فوتبال هم بدون توجه به علل بذل و بخشش هایش با لبخندی کاسب کارانه از خوان بی دریغش متنعم شدند تا نشان داده باشند که پول تنها معیار ارزشهاست !! در این شرایط بود که عابر بانک به یکی از چهره های به ظاهر خیر خواه فوتبال رسانه ای شد وهر روز به شکلی از اشکال ظاهر شد تا خود را هم هوادار و هم ناجی و مصلح و خیرخواه و هم مشکل گشا ی تنگناها و مشکلات فوتبال و فوتبالیها نشان دهد . اما کسی از اهالی فوتبال و رسانه از او و دریافت کنندگان هدایای نقدی و غیرنقدی ارزی و ریالی نپرسید که جناب عابر بانک این همه را از کجا آورده است ؟! این است درد بزرگ فوتبال و رسانه و فراتر از آن که هیچ کس به نظارت و پرسشگری و تهیه گزارشهای روشنگرانه در این عرصه ها برنمی خیزد و استین همت بالا نمی زند !! در این چندسال که نام حسین هدایتی بر سرزبانها افتاد و او در هر محفل خبرساز و خبردار حضور یافت هیچ کس از او نپرسید که انگیزه حضور شما در فوتبال چیست و این همه هزینه های میلیاردی را از چه منبعی کسب و این گونه بذل و بخشش و ریخت و پاش میکنید ؟! وقتی او هیچ نظارت و نقد و کنکاش و پرسشگری را ندید به هرجا که دلش خو است سرک کشید تا خیلی خوب و به شکل برجسته تری دیده شود . آری دیده شود تا همه تخلفات بانکی و غیر بانکی اش به حاشیه رود و کارنامه او که به عنوان یک مفسد اقتصادی معرفی شده است همچنان در هاله ای از ابهام باقی بماند . کسی چه میداند شاید این هم نوعی پولشویی است که همگان از آن بی خبرند !! راست گفت آن روزنامه نگار دلسوز و میهن پرستی که وقتی شنل قرمز افتخار پرسپولیس را بر تنش دید و در معیت اش دوچهره محبوب سابق اما مسئله دار را باتبسمی نظاره کرد با طعنه ای گزنده به هر سه نفر نو شت ” این آقا کجا و شنل قرمز پرسپولیس کجا !! تنها لباسی که برازنده اوست لباس راه راه زندان و غل و زنجیر است ” . این تنها گوشه ای از دردهای کهنه فوتبال و سیستم اداره کننده آن است . ” آنچه که تو می بینی اندکی از بسیار است “. با فوتبال ما چه رفته است که در این بازار مکاره برخی به خود اجازه میدهند تا بسیاری از معیار ها و ارزشها و افتخارات را نادیده گرفته و به حراج بگذارند ؟! پرسپولیس و استقلال دو ویترین ارزشمند فوتبال کشورند . .این دو باشگاه زادگاه و پرورشگاه بزرگانی چون استاد دهداری و امیر آصفی و کلانی و آشتیانی وایرانپاک و کاشانی و علیرضا عزیزی و دوالفقارنسب و علی دایی و عابدزاده و حجازی و جباری و پورحیدری و کارگرجم و روشن و نظری و مظلومی و عبداللهی و … بوده است که با بودجه دولتی ( یاخزانه ملت ) اداره میشوند . سرخابی ها در افکار عمومی به عنوان دو باشگاه مردمی و متعلق به مردم تعریف شده اند و احدی حق ندارد که از جایگاه و موقعیت و اعتبار این دوباشگاه سو استفاده کند . حال چگونه عده ای فرصت طلب با سو استفاده از گذشته پرافتخار و وجهه و محبوبیت باشگاه پرسپولیس دست به این نمایش های مبتذل نظیر شنل پوشی امثال حسین هدایتی میزنند تا خودرا بر سر زبانها بیاندازند؟! تاریخ در بسیاری از عرصه ها تراژدیها و کمدیهای زیادی را شاهد بوده است اما مراسم شنل پوشی و سو استفاده از نام بزرگ امیرکبیر ” برای یک مفسد اقتصادی با عنوان ” امیرکبیر پرسپولیس” به فردی که معلوم نیست سر او به چه جریان سیاسی وصل و دستش در کدام محفل اقتصادی است ظلمی آشکار به نام بزرگ امیرکبیر و تحقیر بزرگان و نامداران و هواداران صادق و پرشور پرسپولیس است . این مفسد اقتصادی از فوتبال ایران چه میخواهد و این دلقک بازی های چندش آور برای چیست ؟ بزرگی میگفت شرم هم چیز خوبی است !! باید در ستایش شرم چیزی نوشت تا عده ای ازخجالت بیش از پیش عرق کنند !! عبدالکاظم دریساوی