گلایه ای از نمایندگانی که قرار بود امیدِ شیراز در مجلس باشند
سردبیر
خبر پارسی – سیدسبحان تقوی: هفته هاست نام ٢ و شاید هم ٣ نفر از از ۴ نماینده شهرمان، حتی در میان غیرسیاسیترین خبرهای پیشامدِ روز و هفته و ماه نیست؛ تا چه رسد به آنکه بدنه اجتماعی همراه و غیرهمراه – که برخلاف خیال این عزیزان، اگر چیزی نگوید و ننویسد هم، مدام در کارِ رصد و بررسی و مقایسه ست – تأثیر ملموس تصمیم سازی ها و عملکرد نمایندگانشان را بر زندگی جاری خود و آنچه در اطراف می گذرد حس کنند و تغییر مطلوبی بیابند در وضعیت آنچه امروز هست و دیروز نبود.
شاید اگر نسل پیش از ما جوانان امروز، که جوانان دیروز بودند، از برخی رفتارهای ناصواب سیاستمدارانِ منتخب آن روزها در آن ٨ سال خوشِ اصلاحات می نوشتند و کژی های آن ایامِ مجلس و کاستی های آن روزهای دولت و ضعف های شورای شهری که همه همراهمان بود را با همت بیشتر نقد می کردند، به بعضی از آن ناکامی های دررسیده نمی رسیدیم و چه بسا اگر حتی در همین ۴سال نخستِ استقرار روحانی و دولتش – با درک تمام محدودیت ها و سختی ها و فشارها – به جای انفعال و همراهی بی دغدغه، قدری جدیتر کار و بارِ دولت و دولتیان را نظاره می کردیم و در نقدش می گفتیم و به هوای اصلاحش می نوشتیم، به برخی وادادگی های امروزِ دولت به رقیب که آه بسیاریمان را بلند کرده نمی رسیدیم.
دموکراسی و صندوق رأی چهره های دیگر هم دارد. ما که تجربه انتخابات شوراهای شهر و روستای دوم و مجلس هفتم را – که البته تیغ تیز استصواب در آن پرتأثیر بود – از سر گذرانده ایم، خوب می دانیم و باید بدانیم که میوه ی هر انتخاباتی به شیرینی “دوم خرداد” نبود، همانگونه که تلخکامی “سوم تیر” از پسِ آن رسید. مبادا شیرینی انتخابات اسفند ٩۴ و اردیبهشت ٩۵ شیراز که ثمرهاش حضور نمایندگان امروزمان در بهارستان شد، به تلخی پیروزی نابهنگام مثلث پاک فطرت ها و جعفر قادری یا چیزی شبیه این در انتخابات مجلس ٩٨ برسد و کمرِ پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان در این شهر، که پس از مصائب ٨ سال زعامت اصولگرایان در دولت و شورا و مجلس، دوباره قدری قد راست کرده، دو نیم شود.
نمایندگان امروز شهرمان در بهارستان، که با تکیه بر اعتماد عمومی شهروندان به یک جریان سیاسی و اتکا به این سرمایه اجتماعی ارزشمند، برای یک دوره ۴ساله به مجلس رفتهاند دریافته اند که به چشم بر هم زدنی قریب ٢ سال از عمر حضورشان در این مجلس گذشت و این یعنی از آن سرمایه اجتماعی پربها، در پیش چشم های نگران ما به ایشان و عملکردشان به سهمِ ٢ سال خرج شد و تنها نیمی از آنچه بود مانده، تا هم کاستی ها و کم کاری های این ٢ سال را جبران کنند و هم پاسخ به خواسته ها و عمل به وعده هایشان را پی بگیرند؟
آنچه تا امروز دیده ایم، جز در برخی موارد کلان – مثل حمایت از دولت و رأی به بعضی وزرای پیشنهادی – که صد البته جای شکر دارد و باید قدر دانسته شود و یا بعضی موضع گیری های ملی – آنهم بیشتر از سوی یکی از این نمایندگان که گاهی نیز می رود که به مرز نوعی پوپولیسم برسد – انفعال و افتادن در دام روزمرگی های جاری بوده است؛ بی آنکه طرحی جدی و راهبردی و با تکیه بر نظر مشاوران کارآزموده و دلسوز برای این شهر، آغاز و به پایانی مطلوب برسد تا ما جوانترها با صد شوق و شکر، منفعت و خیر آن برای مردم این شهر و استان را برای هم بگوییم و بازگوییم.
قرار بود نمایندگان امید در کنار هم، امید شیراز در مجلس باشند و من همچنان خوشبینم که طعن برخی منتقدان و رقیبان که مدعی اند “نمایندگان لیست امید این شهر در چمبره ی دوستان و حلقه ی تنگ آشنایان گرفتار شده اند” نه از روی خیرخواهی و دلسوزی، که از سرِ عداوت و کینه توزی ست؛ با این همه از روی انصاف می پرسم: در این ٢ سالِ رفته، کدام حلقه مداوم و جلسه مستمری – نه برای دلخوش کردن هواداران و انجام رسومِ معمول که در نهایت به جلسه ای گپ و گفت ختم می شود – با پیشقدمی نمایندگان و اطرافیان و به خواست ایشان، مثلا برای ارتباط مؤثر با دانشگاه و انجمن های دانشجویی، نهادهای مدنی و مردمی و سایر گروه ها تشکیل شد تا راهی شود برای انتقال دغدغه ها و بیان خواسته ها، و بستری گردد برای پیگیری ها و حصول نتایج؟ و یا سرنوشت تیم های چند نفره مشاوران نمایندگان چه شد و بروندادش چه بود و کدام گره را از کلافِ هزارمشکل این شهر و زندگی مردمش باز کرد؟
امروز باید کاری کرد که دیگر فرصتی برای فرصت سوزی نمانده است! مبادا توجیه آنکه ردّ صلاحیت بیامان کاندیداهای مطلوب، قناعت ما به عبور از ایدهآل هایمان را موجب شد، توجیهی شود برای آسوده خیالی و کم کاری امروز ما.
از شورای محترم هماهنگی اصلاح طلبان، که مجمعی از تصمیم گیران احزاب اصلاح طلب این شهر و استان است و ترکیب لیست امید دیروز و جمع نمایندگان امروز شیراز در مجلس، میوه ی انتخاب و برگزینش آنهاست باید خواست تا با حفظ اتحاد و همدلی با نمایندگان و پرهیز از جنجال و بیرونی شدنِ تفاوت ها و اختلاف ها – که مطلوب رقیب است – با نگاهی منتقدانه اما از سرِ انصاف در کارنامه این ٢ سال نمایندگان نظر کنند و حاصل داوریشان را در اختیار نمایندگان و مشاورانشان قرار دهند و اگر کارگر نیافتاد بی واهمه از زید و امر، در اختیار افکار عمومی بگذارند؛ که اگر جز این باشد، انتظار اعتماد دوباره شهروندان شیراز و ساکنان فارس به انتخاب و معرفی ایشان در انتخابات آتی انتظاری بیهوده ست.
انتظار پاسخگویی امروز از احزاب اصلاح طلب و شورای هماهنگی، معلول توجیه دیروز این شورا و احزاب عضو آن است. امروز از اینان انتظار پاسخگویی نسبت به عملکرد نمایندگان لیست امید را داریم، چراکه روز انتخابات ایشان توجیه گر بدنه اجتماعی برای رأی به ۴ کاندیدای معرفی شده از سوی خود بودند.
القصه؛ دو سال از آنچه بود، گذشت و دو سال دیگر باز صابون آزمون به تنمان خواهد خورد و کارزار پیشرو از آنچه از سر گذراندیم سخت تر خواهد بود. “غنیمتی شمر ای شمع، وصل پروانه / که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند”