هدایت الله نوروزی: هنوز شاخصی برای تعیین مدیران مدارس نداریم/ مهمترین رکن یک مدرسه و اثر گذارترین عنصر آن مدیر است /مدیران مدارس مقابل رنگ های شاد گارد نگیرند!
سردبیر
خبر پارسی – چالش های مدیریت مدارس و تکیه بر روش های آزمون و خطا در مدیریت مدرسه از مهمترین چالش های آموزش و پرورش در ایران است.
بسیاری از مدیران مدارس فاقد تخصص و بینش کافی مدیریت و اصول آن هستند.معلمان مدارس نقشی در انتخاب مدیر ندارند و چارچوب تعریف شده و کارشناسی شده ای نیز برای انتخاب مدیر وجود ندارد.
بسیاری از معلمان با سابقه می خواهند برای بهبود وضعیت مالی خود در چند سال پایانی مدیر باشند و برنامه ای برای این منظور در دستور کار خود ندارند.
خبر پارسی در گفت و گو با “هدایت الله نوروزی ” مدیر آموزش و پرورش ناحیه ۴ شیراز به چرایی و چگونگی انتخاب مدیران مدارس شیراز و معضلات پیش روی انتخاب این مدیران پرداخته است.
گفت و گوی “فرزاد صدری” سردبیر خبر پارسی را با مدیر اصلاح طلب این ناحیه در ادامه بخوانید:
*می دانید که مدیران مدارس را اداره می کنند و شاید مهمترین عامل تغییر دربینش دانش آموزان و معلمان هستند.شما به عنوان رئیس آموزش و پرورش ناحیه ۴ چقدر در انتخاب مدیران مدارس خود دقت نظر دارید؟
– مهمترین رکن یک مدرسه و اثر گذارترین عنصر آن مدیر است.هر کجا در گزینش مدیر دقت کردیم،خیلی خوب جواب گرفتیم.من هم قبول دارم که مدیر مدرسه باید به روز و همراه با تغییرات جامعه باشد.او باید به پیروی از تغییرات و تحولات جامعه مدرسه خود را با این تغییرات هماهنگ کند .نمی شود در عصر تکنولوژی و دریافت لحظه ای رویدادها و اکتشافات سر خود را زیر برف کنیم !بنابراین تا آنجا که وقت اجازه دهد در انتخاب مدیران مدارس نظارت می کنم.
*چارچوبی هم برای انتخاب مدیر مدرسه دارید؟
– اگر بخواهم به پاسخ سئوال شما دقیق جواب دهم باید بگویم :ساز و کار انتصابات در مدیریت آموزش و پرورش قابل قبول نیست و ما هنوز شاخصی برای تعیین مدیر نداریم اما طبیعی است که آیتم هایی مثل تجربه،اخلاق،سواد و همسو بودن با سیاست های آموزش و پرورش در دولت وقت معمولا به ما در انتخاب مدیر کمک می کند،اما این آیتم ها را نانوشته داریم نه به صورت مدون و جمع آوری شده.
*خب این آیت هایی که برشمردید به نظر خیلی کارشناسی نیست. منظورم این است که مثلا یک تیم تحقیقاتی شاما روانشناسان و جامعه شناسان و برنامه ریزان در یک اتاق فکر دور هم جمع نشده اند تا بگویند مدیر خوب چه کسی است و شما بر آن اساس مدیر مدرسه را انتخاب کنید.
– دقیقا من هم گفتم مدون نیست و نانوشته است.اگر با این روند جلو برویم در آینده برای انتخاب مدیران به مشکل بر می خوریم.معتقدم باید افراد نخبه را در آموزش و پرورش پیدا کنیم و برای آنها دوره تخصصی مدیریت را در قالب ضمن خدمت برگزار کنیم. دوره ای که به تعبیر شما مدرسان آن را جامعه شناسان و روانشناسان و برنامه ریزان و البته فرهنگوران و حتا اقتصاد دانان اداره کنند.مدیری که این دوره ها را بگذراند به طور یقین مدرسه اش پویا و اثر بخش خواهد بود.خروجی مدرسه او را دانش آموزانی با سواد ، دارای بینش و فلسفه زندگی و دیدگاهی فرهنگی تشکیل می دهند.
*اشاره داشتید به فلسفه زندگی و دیدگاه فرهنگی .به نظر می رسد بسیاری از خانواده ها فلسفه زندگی را به فرزندان خود نمی آموزند.مادر به فرزند خود یاد نمی دهد که سحرخیز باشد،صبحانه را با خانواده سرو کند و یا مثلا آموزش آشپزی و…امروز فرزندان لوس و تنبل بار می آیند.شاید از یک مادر و یا پدر خیلی توقع آموزش نمی رود اما دانش آموز همانگونه که از نامش پیداست می آید درس و دانش را فرا بگیرد.صف صبحگاهی مدرسه اصلا برای آموزش است .آموزش فلسفه زندگی اما صف صبحگاهی ما شده چهارتا حرکت کششی و دو آیه از قرآن که تفسیر هم نمی شود! خب دانش آموز کجا فلسفه زندگی را یاد بگیرد؟در کلاس درس هم که او با ریاضیات و جبر و شیمی و فیزیک سروکار دارد و کتب دینی مه نیز تکراری و خسته کننده شده.می خواهم بگویم مدیر باید برای آموختن فلسفه زندگی بین مدرسه و اجتماع ارتباط برقرار کند . این کار را می کند ؟
– اشاره شما اشاره درستی است.آماده کردن دانش آموزان برای جامعه از وظایف مدرسه است و مدیر نقش اصلی را در آماده سازی او بازی می کند.اگر بتوانیم بچه ها را از نظر فرهنگی رشد دهیم،او خودش راهش را پیدا می کند. مدیر باید به معلم ریاضی اش یاد بدهد که در کنار مسائل ریاضی به او حقوق شهروندی را نیز بیاموزد.یا مثلا آموزش اخلاق فقط وظیفه معلم دینی نیست . معلم ریاضی نیز باید به دانش آموز اخلاق را یاد بدهد .مدیر مدرسه باید همه ارکان مدرسه را در امر تربیت بچه ها دخیل کند. از سرایدار مدرسه بگیر تا دفتر دار و ناظم و معلم.با این توصیف مدیر باید اول خودش به لحاظ فرهنگی رشد کرده باشد تا بتواند مفاهیم فرهنگی را به سایر عوامل مدرسه منتقل کند.
من هم قبول دارم که برقراری روابط موثر میان مدرسه و جامعه امری ضروری است.انجمن اولیاء و مربیان و یا شوراهای آموزش محلی و ارتباط مدرسه با رسانه های گروهی و موسسات فرهنگی می تواند به برقراری ارتباط مدرسه و اجتماع کمک کند.
*قبول دارید که بسیاری از مدیران آموزش و پرورش دغدغه رشد فرهنگی دانش آموزان را ندارند؟
– راستش را بخواهید هاله ای از خرافات و گرد بیسوادی و گاهی نگاه خشک مذهبی و البته در بسیاری از موارد ترجیح منافع حزبی و فردی بر منافع ملی و…همه و همه مانع رشد فرهنگی جامعه شده و مدیر مدرسه نیز خارج از این جامعه نیست اما قبول دارم که او مدیر شده تا این نگاه را تغییر دهد و ما باید این نکته را مدیران خود یادآوری کنیم.بعد از شکوفایی فرهنگی که در یک دوره تارخی پس از انقلاب داشتیم تسلط افراطیون و بمباران رسانه ای آنها کار را خیلی سخت کرده و جرات و جسارت مدیران ما نیز تا حد زیادی گرفته شده.چند روز پیش به طور سر زده از یک مدرسه دیدار داشتم.خب اول مهر بود و فضای هفته دفاع مقدس بر مدرسه حاکم بود. چفیه ای خونین در ورودی راهروی مدرسه آویزان بود و تصاویر خشنی هم از جنگ بر درودیوار مدرسه آویزان بود! خب روز اول مدرسه بچه مردم چه گناهی کرده که باید با این تصاویر مواجه شود؟چرا ما نباید لبخند پر مهر رزمندگان را به آنها نشان دهیم؟چرا رزمنده نوجوانی را که کتاب درسش را در جبهه می خواند به بچه ها نشان ندهیم؟ هر دو تصویر تصویر دفاع مقدس است اما بهتر است که برای دانش آموز کم سن و سال خود در ابتدای مهر تصاویر آرام بخش و شاد را نشان دهیم .متاسفانه از ارزش های نظام و آرمان های انقلاب بد دفاع می کنیم. مدیران ما در مدارس باید الگو سازی فرهنگی کنند.محققان عقیده دارند تنها راه پیشرفت یک کشور رشد فرهنگی آن کشور است.شما مسئوولیت پذیری را در کشور ژاپن ببینید در کشور ما هم ببینید.اینجا ما به دانش آموزی که درسش را خوب می خواند می گوئیم “خرخون” ! به کسی که زیاد کار می کند می گوئیم “تراکتور” ! ما هنوز خیلی مشکل فرهنگی داریم اگر فرهنگ جامعه درست شود پیشرفت خواهیم کرد وگرنه درجا می زنیم. ما متاسفانه هنوز با واژه معذرت خواهی بیگانه ایم. هنوز نتوانسته ایم بچه های خود را با حقوق شهروندی آشنا کنیم و بسیاری از معضلات فرهنگی دیگر که می پذیرم بخش عمده ای از آن را می توانیم در مدارس حل کنیم به شرط اینکه به قول شما نگاه مدیران ما فرهنگی باشد. متاسفانه آموزش و پرورش تا کنون در اولویت هیچ دولتی نبوده است و همیشه در حاشیه بوده. دخالت نهاد های موازی نیز به ما ضربه می زند. مدیر مدرسه ای سخنرانی را دعوت گرفته بود تا برای دانش آموزان صحبت کند.به گوش خودم شنیدم که به بچه ها می گفت “نگو درود بگو سلام” ! خب مدیر مدرسه باید از سخنرانی که دعوت می گیرد شناخت داشته باشد. چهار سخنرانی او را شنیده باشد تا ببیند به درد بچه ها می خورد یا نه؟
*بسیاری از مدیران مدارس ما باور و نگرش سنتی به دین دارند. به ویژه مدیران مدارس دخترانه. به دانش آموزان خود می گویند اگر یک تار موی شما دیده شود در قیامت هزار سال از آن موی سر آویزان می شوید! کاری به درستی و یا غلط بودن این حرف ندارم اما چرا به جای مباحث ایجابی ،بحث سلبی می کنیم؟
– همیشه یک راه بهتر برای انتقال پیام ها و انجام کارها وجود دارد.با وجود گسترش تکنولوژی های نوین و شبکه های اجتماعی ،راهی نداریم مگر اینکه دین را با روشی نوین به بچه ها یاد بدهیم. باید از زیبایی های دین بیشتر برای بچه ها بگوئیم نه اینکه دین را خشن نشان دهیم.متاسفانه اصول الدین و قرآن را محجور کردیم و حاشیه ها را بزرگ کردیم.گاهی یک حدیث ضعیف را بسیار بزرگ می کنیم اما فراموش می کنیم خداوند ابتدای هر سوره می گوید: ” به نام خداوند بخشنده مهربان” واقعا تا به حال فکر کرده ایم چرا خداوند ابتدای هر سوره خود را “بخشنده و مهربان” خطاب می کند؟مدیران مدارس ما اگر فقط به همین یک نکنه در قرآن دقت کنند و معنای “بسم الله الرحمن الرحیم ” را درک کنند با دانش آموزان بهتر سخن می گویند و به او اسلام رحمانی را معرفی می کنند.
*تحمل مخالف و تضارب آرا شاید یکی از خصلت های خوب یک مدیر مدرسه باشد.برای این منظور چه برنامه ای دارید؟
– به مدیران و معاونین پرورشی سفارش کردم.برای بچه ها فضای نقد ایجاد کنند و اصول نقد کردن و مدارا را به آنها بیاموزند. ما در شهری زندگی می کنیم که خواجه حافظ بزرگ شیرازی قرن ها پیش یادمان داد: آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است / با دوستان مروت با دشمنان مدارا …این شعر پر مغز حافظ را مدیران باید سرلوحه آموزش خود به دانش آموزان قرار دهند.
به مدیرانم گفته ام نقد را به معلم یاد بدهید. او را از نقد نترسانید تا معلمان نیز آن را به دانش آموزان منتقل کنند. اگر الآن هنر نقد و تحلیل را به بچه ها یاد دادیم،در آینده ابن بچه شجاع بار می آید و ترسو و منزوی نمی شود. جامعه را ترسوها نمی سازند جامعه را دریا دلان و آنها که اعتماد به نفس دارند می سازند.دانش آموز باید از معلم نقد کند معلم باید مدیر را نقد کند،مدیر رئیس ناحیه را نقد کند و رئیس ناحیه مدیر کل را و این چرخه باید ادامه داشته باشد. هیچکس از دایره نقد خارج نیست.
معتقدم علم بچه ها باید تحلیلی باشد. این روزها که ایام سوگواری امام معرفت و دانایی است ،دانش آموزان ما در مواجهه با پدیده حرکت امام حسی باید با شعور برخورد کنند نه با شور. اگرچه شور هم جای خودش خوب است اما آنها باید از انگیزه حرکت امام حسین آگاه شوند.بچه ها را باید همواره به سمت تضارب آرا ببریم .امسال سئوال رئیس جمهور از دانش آموزان سئوال بسیار خوبی بود روحانی از دانش آموزان پرسید:چگونه در محیط مدرسه تحمل افکار دیگران و احترام به افکار دیگران را تمرین کنیم؟ او با این سئوال به دانش آموزان متذکر می شود که در فضای تضارب افکار است که رشد می کنیم. مدیر و معلم نیز بخشی از مدرسه هستند آنها باید در پذیرش مخالف برای دانش آموزان خود الگو باشند.فضایی که رئیس جمهور اشاره کرد اگر با کرسی های آزاد اندیشی رهبری همراه شود می توان شاهد محیطی باز برای شکوفایی اندیشه ها بود.
*به عنوان سئوال پایانی باید بگویم که معمولا مدارس ما مدارس شادی نیست.نه رویدادهایی که در مدارس رخ می دهد و نه حتا پوشش دانش آموزان.اغلب رنگ ها تیره است و متاسفانه چرک تاب بودن دم دست ترین بهانه مدیران برای انتخاب رنگ تیره برای لباس دانش آموزان است.به نظر می رسد رنگ های صورتی،گلبهی ،سبز پسته ای،زرشکی روشن،نارنجی ملایم،آبی وشن،قهوه ای باز شیری و بسیاری از رنگ های دیگر در پوشش مدارس ما هیچ جایگاهی ندارند.چرا؟
– از همین فرصت استفاده می کنم و به مدیران مدارس از ابتدایی تا دبیرستان توصیه می کنم مقابل رنگ های شاد گارد نگیرند! تنوع رنگ تاثیر چشمگیری در روحیه دانش آموزان دارد و حضور گسترده آنها در جامعه به اجتماع نیز رنگ و زندگی می بخشد.اگر طیف رنگ های شاد مشکل داشت خداوند به طبیعت طیف رنگی نمی بخشید.به مدیران گفته ام و باز هم تاکید می کنم همه اسباب را فراهم آورند تا در مدارس فضای شادی و نشاط حاکم باشد.در فضای شاد است که یاد گیری بهتر می شود نه فضای غم و اندوه.با شادی بخش هدفمند می توان در دانش آموزان انگیزه برای یاد گیری ایجاد کرد.