کلان شهر فرهنگی شیراز نام شهردارش پای بیانیه حذف آدم ها نیست!
سردبیر
خبر پارسی – فرزاد صدری:
۱-تلفن همراهم زنگ می خورد.یکی از دوستان اصلاح است.بی مقدمه شروع می کند به انتقاد از لیست امید.نشست شورای هماهنگی تازه تمام شده و با اعلام اسامی نهایی لیست امید،طبیعی بودکه واکنش ها شروع شود.دوست یاد شده مدعی بود با اعلام اسامی در اتاق شهردار شیراز بساط سور و شادی برپاست چرا که شهردار با دیدن لیست امید ،امیدوار به ماندنش می شود و خیالش راحت که همچنان کلید شهر را در دست دارد! پوزخندی به دوستم می زنم و می گویم اگر حرفت درست باشد،بگذار شهردار شاد باشد زمان زیادی برای شادی کردن ندارد.قرص و محکم از لیست حمایت می کنم و می گویم او پائیز شیراز را از پنجره اتاق شهرداری نمی بیند….
۲-انتخابات تمام شده است.۱۲ نفر از ۱۳ حواری اصلاح طلب به شورا راه پیدا کرده اند و احتمالا محزون ترین اتاق شیراز اتاق شهردار این شهر است!گمانه زنی ها برای شهردار آینده شیراز آغاز می شود و ذهن من درگیر مهران اعتمادی است که چرا شورا به او رای اعتماد مجدد نداد؟یادم به گفت و گویی با وی افتاد که در حاشیه آن اشاره کرده بود اهل باج دادن نیست.نطق های یک نماینده شورا را در ذهنم مرور می کنم.نزدیک ترین آدم به این عضو شورا کارمند عادی یک دستگاه نظارتی در کوار شده بود.حالا اعتمادی می گوید به کسی باج نداد.ارتباط آن نطق های آتشین علیه اعتمادی و آن شخصی که به کوار رفت و نیز باج ندادن اعتمادی،ارتباط غریبی است…
۳- بازهم ذهنم درگیر اعتمادی است.وقتی به همرزم برادرش پست معاونت فرهنگی شهرداری را داده بود و این لباس برای عباسی گشاد بود!یاد روزی می افتم که وقتی شهرداری با برق شیراز به مشکل برخورد کرده بود،متولی فرهنگ شهر جمله عجیبی به کار برد و در غیاب خبرنگاران گفته بود:خبرنگاران را مثل …انداختم بیرون!یکی از خبرنگاران یک رسانه اصولگرا سخت دنبال فایل صوتی این حرف بود.فایل صوتی به دست خبرنگار یاد شده نمی رسد و خبرنگاران به شهردار گلایه می کنند.اعتمادی در پاسخ به آنها گفته بود:من آسفالت کارم….همین جمله سوژه نطق های آتشین عضوی می شود که فرد نزدیکش به کوار تبعید شده بود…سرانجام پروژه استیضاح شهردار کلید می خورد.
۴-در حالی که اعضای شورای شهر مشغول استیضاح اعتمادی هستند،شهردار یکی از مناطق شیراز با شکیبایی مدیر عامل نمایشگاه های بین المللی شیراز ملاقات می کند.شهردار منطقه به عضوی از شورا که در انتخابات اخیر بیشترین هزینه را متقبل شد و ناکام ماند تماس می گیرد و از او خواهش می کند هوایش را داشته باشند و پای او بایستند…
۵ – گفته می شود نزدیکان شهردار فعلی شیراز از خبرنگاران می خواهند در رسانه های خود،زمینه ابقای شهردار را فراهم کنند.اگر این گفته صحت داشته باشد،کار سختی است،به ویزه اینکه جناب شهردار در روزهای پرآشوب پس از انتخابات ۸۸ امضایش پای بیانیه ای بود که له شدن افکار اصلاح طلبان را نشانه گرفته بود! در این بیانیه یکی از علمای مورد علاقه اصلاح طلبان نیز آماج حملات قرار گرفته و شهردار فعلی که آن زمان حکم سرپرست را داشت با امضای خود پای بیانیه،بعدها کلید شهر را در دست گرفت.خبرنگاران آن روزها را خوب به یاد دارند.با هیچ قیمتی نمی شود در حمایت از جناب شهردار قدم برداشت…
۶- شب گذشته یعنی شامگاه ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ صحت انتخابات شورای شهر در شیراز تایید می شود و یک رسانه نزدیک به اصلاح طلبان تیتر می زند: پاک فطرت باید شهردار،شهرداری متمول شیراز بماند! تیتر غریبی است.به این فکر می کنم که اگر لیست اصولگرایان رای آورده بود مثلا سایت شیرازه تیتر می زد:مهندس قائدیان شهردار شیراز می شود!به چه کسی شک می کردیم،به قائدیان یا به سایت شیرازه؟
۷ – شیرازنه آسفالت کار صرف می خواهد و نه پل و زیر گذر و رو گذر را به تنهایی می خواهد .شیراز یک پروژه بین المللی در حد نامش می خواهد.شیراز ذهن بیدار شهروندی را در کنار توسعه و عمران و زیبایی بصری و اقتصاد رو به رشد شهری می خواهد.شیراز شهرداری می خواهد که شهروندان را جناحی و گروهی نبیند.شیراز یک تکنوکرات فرهنگی می خواهد.شیراز شهرداری با لباس قالیباف نمی خواهد شهر پادگان نیست، یک موجود زنده است.شهر مدیریت فرهنگی می خواهد از مدیریت سرهنگی خسته است!شیراز مدیری از جنس شورای شهرش می خواهد لیستی که “امید” را به شهروندان تزریق کند و نام شهردارش پای بیانیه حذف آدم ها نباشد!