نماد سایت خبر ‏پارسی

فلکه ستاد زبان باز کرد!/گفت وگوی خواندی خبر پارسی با فلکه ستاد در قلب شهر شیراز:آن مجسمه لعنتی را نابود کردید عالی، سروها را چرا سر بریدید!

خبر پارسی – فرزاد صدری – میدان یک فضای شهری است که گاهی عملکرد اقتصادی و اجتماعی دارد و گاهی نماد و نشانه است. مثل میدان ستاد شیراز که نمادی از ستاد فرماندهی ارتش بود و به دلیل موقعیت جغرافیایی که داشت برای شیرازی ها پر از نوستالوژی و خاطره بود.به ویژه اینکه این میدان یا در بیان شیرازی ها “فلکه” ساعت گل نیز همجوارش بود و مردم شیراز و حتا گردشگران داخلی و خارجی از او خاطرات فراوانی دارند. خبر پارسی در دومین گفت و گوی خود با عناصر شهری به سراغ “فلکه ستاد” رفته است.

مشروح این گفت و گو را در ادامه بخوانید:

نمایی از فلکه ستاد پیش از انقلاب

*فلکه ستاد یا میدان امام حسین(ع)؟

– فدای امام حسین (ع) و مظلومیتش.به تفاوت های میدان و فلکه کاری ندارم که شیرازی ها به میدادین خود نیز فلکه می گویند.اما اینکه ما ارزش های اسلامی را نهادینه کنیم خیلی عالی و پسندیده است ولی از قبل از انقلاب تا حالا من را با نام فلکه ستاد می شناسند دلیل این نامگذاری هم وجود ستاد فرماندهی ارتش در کنار من بوده است هرچند که نام زیبایی نبود و همیشه حسرت خوردم چرا نام گل را برای من انتخاب نکردند وجود ساعت گل در کنار من بهترین نوستالژی شیرازی ها بود که بر باد رفت درست مثل حود من که نابود شدم .نمی دانم روح سرگردان مرا کجا پیدا کردی تا با من گپ و گفت کنی اما ممنون از اینکه به یادم بودی!

در هر حال متاسفم برای شورای نامگذاری که از نام معصومین ما هزینه می کند ولی نتیجه لازم را نمی گیرد.مردم هنوز به من می گویند فلکه ستاد،درست مثل فلکه اطلسی که نامش را به قائم تغییر دادند ولی همه او را اطلسی صدا می زنند کاشکی شورای نامگذاری حرمت معصومین (ع)را نگه می داشت.

*تصویر شما با آن سروهای بلندی که دورتا دورت را فرا گرفته بود در خاطره جمعی مردم شیراز مانده است اما متاسفانه این سروها که نماد شیراز در قلب شهر بود در تند باد نوسازی شهری  نابود شد و گویا شهرداری در شلیک کردن به خاطرات مردم تبحر دارد!

– در حالی که به آرامی اشک می ریزد و سعی می کندخاطرات زیبای گذشته را به یاد آورد می گوید:باورم نمی شود که یک خبرنگار تا این اندازه به شهر و نمادهای شهری اهمیت دهد.شیر مادرت حلال!آقا بنویس آن مجسمه لعنتی را نابود کردید دستتان هم درد نکند سروها را چرا سر بردید؟!کاری که شهرداری با من کرد دست کمی از کاری که تروریست ها با مردم بی پناه عراق و سوریه و افغانستان و فلسطین می کنند نداشت!من نمی دانم بیست سی تا درخت سرو چه گناهی کرده بود که باید سر بریده می شد؟

*خب ایجاد مترو هزینه دارد؟

– بحث مترو که چندین سال بعد از قلع و قمع درختان سرو بود.حالا اگر با ریشه کن کردت درختان سرو چهره من زیباتر می شد حرفی نبود.شما یک نگاهی به من بیندازید.این همه هزینه برای من شده که زیبایی را از من بگیرند؟اخیرا در اخبار خواندم دختری از اهالی جنوب شرق آسیا خیلی پول هزینه کرده تا خود را شبیه یک عروسک فرانسوی کند اینجا و در شیراز خیلی پول صرف من می شود تا شبیه ویرانه های افغانستان شوم!ویرانه شدن در قلب یک شهر گردشگری می دانید یعنی چه؟یعنی تیر خلاص،یعنی مرگ تدریجی شهر!اصلا بنویس قلب شهر که از کار بیفتد یعنی مرگ شهر!

*اما وضعیت همیشه به این صورت پایدار نمی ماند قطعا هزینه ها جواب خواهد داد و شما روزی دوباره زیبایی خود را بدست می آورید.

– کدام زیبایی ؟!یعنی نمادهای من برمی گردد؟!سروها زنده می شوند؟!شاید سن شما قد ندهد فقط هم سروها نبودند فلکه ستاد با ساعت گلش معنا می شد.همه گردشگران آدرس من را می پرسیدند تا ساعت گل را تماشا کنند هرچند که روح و روان شهروندان با انبوه درختان زیبای سرو و آن حوزچه های کوچکی که دور تا دور مرا گرفته بودتد تازه می شد اما من و ساعت گل با هم کامل می شدیم.ساعت گل اگر اشتباه نکنم ۸۰ سالی سن داشت از اوایل دوره پهلوی در قلب شهر خود نمایی می کرد و نماد شهر شیراز بود بیشتر از ۱۰ سال پیش بود که ابتدا به جان من افتادند بعد جان ساعت گل را گرفتند!

*فکر کنم سه چهار سال پیش بود که یک ساعت گل دیگر به جای آن یکی ساعت ایجاد کردند.

– بله اسفند سال ۹۱ بود که در نهایت کج سلیقه گی یک ساعت طراحی کردند و هیچ شهروندی از هیچ زاویه ای نمی توانست ساعت را بخواند.

*در یک مقطعی نیز از نماد ضریح امام حسین(ع) برای شما استفاده کردند.

– بله اما آن نماد هم زیبا نبود هرچند بعدها با فواره های رنگی آب کمی به من زیبایی بخشیدند اما این زیبایی نیز مقطعی بود و آن را نیز از بین بردند.گاهی فکر می کنم در شهرداری تفکری وجود دارد که هرچه شهر ویران تر شود شما شهردار بهتری هستید! وقتی ساعت گل که شهرتی جهانی داشت و آن را نابود کردند،توقع دارید فلکه ستاد باقی بماند؟

*در یک مقطع هم سردیس کریم خان زند را در ابتدای بلوار جنوبی زند نصب کردند.

– و البته هیچکس از سرنوشت او اطلاعی ندارد.درختان نارنج بلوار به من گفتند گم شدن سردیس زند کار نیروهای امنیتی روسی بود!ک.گ. ب را می گویم!

*حالا چرا ک. گ. ب؟!

آخه این روس ها خیلی به عدالت و طبقه کارگر و از این حرف ها اهمیت می دن .می گن سردیس کریم خان رو بردند به عنوان یه نماد یه شاه عادل تو کاخ کرملین نصب کنند تا گردشگرای بیشتری از کرملین دیدن کنند!

*حرف های خطرناک می زنی!

– شوخی کردم گفتم حالا خواننده های خبر پارسی شاکی می شن و از این همه سیاه نمایی انتقاد می کنند!

*یعنی ما الآن داریم سیاه نمایی می کنیم یا تاریخ رو بازگو می کنیم؟

– از دید تو و من روایت تاریخ و آنچه بر فلکه ستاد رفته است بود اما از دید شورا و شهرداری سیاه نمایی بود!منتظر نطق پیش از دستور هاجری تو صحن علنی شورا باش رفیق!

*اووف اووف گفتی. مصاحبه رو تموش کنم الآن می گه اینا فتنه گرن و از بی بی سی پول می گیرن!

– ها کاکا !تمومش کن اما خدا وکیلی یه حرفی با هاجری دارم.

*به عنوان حرف آخر بگو!

-از قول من بنویس شیراز یک شهر فرهنگی و ادبی است فلکه ستاد را این همه سال رو مردم بستین و نابودش کردین و یه پل هوایی هم از بالاش رد نکردین تا مردم اینقدر علاف نشن لااقل یه نماد ادبی تو قلب شهر بزنین .ساعت گل رو با الهام از بهترین ساعت های گل در دنیا بازسازی کنین و یه اسم ادبی قشنگ هم رو ایستگاه مترو ستاد بذارین تا کم کم بین مردم جا بیفته هرچند من مطمئنم هرچی من گفتم شورا برعکسش عمل می کنه!

 

فلکه ستاد این سال ها!

خروج از نسخه موبایل