خبر پارسی – عبدالصمد ابراهیمی – تتلو. فقط زمانی که می خواست خود را در دایره فوتبالی ها جا دهد نامش برایم آشنا بود.برای منی که همه شنیده های دنیای موسیقی ام به قمیشی و چاووشی و شجریان محدود شده تتلو هیچگاه نمی تواند خواننده دلخواهم باشد اما این به معنای نفی استعداد او در آنچه دنبال کننده اش بود نیست.
تتلو هم به سهم خود هوادار دارد.اینکه امروز او بازداشت شده و اتهامش توهین به مقامات قضایی است بحثی ورای این نوشتار است.تتلو برخاسته از خواسته نسلی است که شاید من درک شان نکنم شاید با نیازهایشان همراه نباشم اما باید پذیرفت او در این جامعه رشد کرده و امروز هوادارانی دارد.آنهایی که با آهنگ هایش عشق اولی را تجربه می کنند مثل ماها که گوشه چشممان خیس از صدای زخمی قمیشی و همدوره هایش بود.چشم های سرخ پر از بغض “گریه کن گریه قشنگه”.
تتلو اگر روزی روی عرشه ناو می خواند و فردایش همچنان اتیکت زیرزمینی روی پیشانی اش می نشیند،اگر از اردوگاه قرمز در نقش مسیحا دمی روانه تیم علیمنصور می شود اگر خود را در لباس هفت آبی ها یا همبازی بچه های پرسپولیس می بیند و برای دویدن دنبال توپ تا سالن و تیم وحید شمسایی را هم ره می پیماید دلیلش فقط یک نکته است”غریبگی برخی مسئولان با نیازهای نسل امروز”.دیده که نشوی،خواسته هایت که کال بماند و استعدادهایت که در زمینه دلخواه تیپا بخورد می شوی تتلو.سر در گم بین “بغ بغو” تا ستاره شدن در عالم فوتبال.هراسان میان رمی جمره ای که شیطانش خود خودساخته ات هستی.راه منا را که ببندند زیر دست و پا له می شوی. له با هزاران کامنت کبود و پر از فحش. این یعنی می خواهم دیده شوم.تتلو را هیچگاه درک نمی کنم اما ریشه پیدایشش را چرا.