خبر پارسی – ایراهِستان نام کهن منطقه لارستان در جنوب استان فارس ایران با مرکزیت شهر {کُران} یا اسیر فعلی است. معنی واژه ایراهستان را «سرزمین کناره دریا» گمان زدهاند. شهر قدیم {کُران} و {سیراف} در فاصله ۳۰ کیلومتری هم قرار دارند. همچنین گفته میشود که این نام از قبیلهای بزرگ از قوم پارس به نام «اِرا» یا «ایرا» یا «ایراه» اقتباس شده است. از این مطلب میتوان نتیجه گرفت که ساکنان اولیه منطقه ایراهستان (لار) ازنژاد اصیل آریایی بودهاند. [ادعای درج شده در ویکی پدیا]
در کتاب کارنامه اردشیر بابکان که به زبان پارسی میانه نوشته شده در بخش شرح جنگ دوم اردشیر و هفتواد نام ایراهستان ذکر شدهاست: «… سپاه بدرگاه خواست و خویشتن با لشکری بسیار به کارزار کرمان شتافت. و چون به دژ نزدیک شد سپاه کرمان همگی درون دژ نشسته و اردشیر پیرامون دژ فرا گرفت. هفتانبخت را هفت پسر بود. که هر یکی را با هزار مرد به شهری گمارده بود و در این هنگام یکی از ایشان که به ایراهستان بود با سپاهی انبوه از تازیان و عمانیان از دریا گذشته به کرمان آمد و با اردشیر بجنگ ایستاد.»
واژه یاب درباره ایراهستان نوشته است: ایراهستان. [هَِ] (اِخ) اراهستان. ساحل و ناحیه ایست مجاور خلیج فارس در ایالت فارس. (فرهنگ فارسی معین): قلاع ایراهستان بیش از آن است که برتوان شمردن که بهر دیهی حصاری است که اگر بر سنگ و اگر سرتل و اگر بر زمین و همه گرمسیر بغایت. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص ۱۶۰). ایراهستان در بیابانی است و گرمسیر بغایت چنانکه تابستان آنجا جز معدودی چند نباشند و آب روان و کاریز ندارد و غله ٔ آنجا همه دیمی بوده و از میوه جز خرما ندارد. وهمه در کوهها نشانند تا در زمستان از آب پر آب شود و بتابستان درخت را تازه دارد، و مردم غریب جز سه ماه سرما درآن ولایت نتوانند بود و بدین سبب آن گروه عصیان بسیار نمایند. (نزهه القلوب ص ۱۱۹). ولایت ایراهستان از کوره ٔ اردشیرخوره است. (نزهه القلوب ص ۱۲۵). رجوع به مرآت البلدان ج ۱ ص۱۰۴ و معجم البلدان شود.
همچنین وبلاگی به نام گلهدار امروز در این باب و به نقل از کتاب اوضاع تاریخی و اجتمایی گلهدار نوشته هوشنگ مالکی نوشته است: ایراهستان منطقهای که با رشته کوههای نه چندان مر تفع به موازات ساحل در یک خط ممتد موازی از بندر کنگان تا بندر گاوبندی از ساحل خلیج فارس جدا میشود. این رشته کوههای ممتد بعنوان حصاری محکم از ورود مهاجمانی که از طریق طریق دریا قصد تصرف و هجوم به ایران داشتند عمل مینموده است.
ایراه کلمهای است پهلوی و به معنای ساحل و پس کرانه آن است که در مقابل (زیراه) است که به معنای دریا است. ابن بلخی مهمترین مراکز ایراهستان را جویم و کران و سیراف میدانند. و در بعضی موارد حتی کران را مرکز ایراهستان میداند. کران به معنای کرانه و ساحل است و یکی از ساحلهای است از شهرهای مهم ایراهستان در دوره اشکانی و ساسانی است. در قدیمیترین کتاب نوشته شده (تاریخ شاهی) که نویسنده آن ناشناخته است به سالهای ۶۹ هجری قمری از کران بعنوان مرکز مهم ایرا هستان نام برده شده است.
در کتاب مذکور آمده است (میر ابو دلف جاتی حکومت او بر تمام گرمسیرات و ایراهستان و سواحل از صحرای کندران تالار جریس و جویم و فال و کران و زم و سیراف نافذ بود). محدو دهای در خصوص ایراهستان در قبل از اسلام ذکر میکنند، تا زمان قاجار و سال ۱۳۳۷ هجری قمری که در فارسنامه ناصری آورده شده است منطبق میباشد. حتی در تاریخ شاهی که مربوط به قبل از ورود اسلام به این ناحیه است به فراخی سرزمین ایراهستان و کران اشاره دارد؛ چنانچه آمده است: (ایراهستان مرغزار و علفزار اصناف امم و پایگاه چارپای عرب و ترکمان و عجم بود). به نظر میرسد که نویسنده تاریخ شاهی در فصل بهار بهار منطقه را دیدن نموده و همین نقش قشلاق داشتن منطقه کران در گذشته، امروزه نیز ایفا میکند. چنانچه قشلاق طوایف ترک علفزارهای گله دار و مناطق اطراف است.
بر عکس ابن بلخی در فصل گرما و تابستان به منطقه کران وارد شده و از بیآبی و خشکی و صعبی زندگی این ناحیه سخن گفته است. هر چند که عظمت کران جزء خرابههایی بیش نمانده است اما وضعیت آب و هوایی آنکه بهاری پر از گل و سبزه و تابستان گرم و خشک دارد همچنان پابرجا و با مراتع وسیع نقش قشلاق عشایر بازی میکند. منطقه گله دار و اسیر که هم اینک دو بخش جداگانه از شهرستان مهر میباشند، را میتوان محدوده تقریبی کران دانست. این دو بخش روستاهای متعددی را در بر میگیرند که بخش گله دار شامل تنگ کارون، چاه دروا، چاه محمد حاجی، حاجی آباد، حاجی مهرویه، خواجه مرا د، دهنو، ده بالای دهنو، فال، کارون، هورمه، گله دار…. بخش اسیر کنونی شامل: آبرنگینو، آبسردو، اسیر، بن کوه بندو، بهرام آباد، بهرستان، مزیجان، پاکو، پاگل، پشت باغ تنگ توکلی، هوندونو، چاه بالو، چاه بیدو، چاه پهن، چاه خافه، چاه شورک، چاه گاو، چک چک، حاجی احمدی، حسونو، دار المیزان، دره حره، زندان، سرکم، سرگاه، سمنکان، میو، شلدان، قدمان، کتو، کچلی، گچک، کور بلند، کور بیدو، گاو چاه، کهنو، گنبدو، مرشدی – پایین، مزّو ناچار پایین، نرگسی، نو آباد، هرج، مجموعه قوانین ۶۸ سال ۱۳۶۴ است.