به بهانه برگزاری مسابقه دو ماراتن پارس در مسیر تخت جمشید؛ مبادلات فرهنگی در دل جنگ! / بهار است فصل تغییر مدیرانی با افکار کهنه!
سردبیر
خبر پارسی – فرزاد صدری – در حالی که برگزاری دو ماراتن پارس در مسیر تخت جمشید وجود امنیت در ایران را اثبات کرد و صلح و دوستی بین ملت ها را باعث شد، عده ای سطحی نگر تلاش داشتند با زنده کردن یک جنگ باستانی، کینه و خشونت را ترویج دهند تا بر خلاف ادعای ملی گرایانه خود به آموزه های انسان دوستانه کوروش بزرگ پشت کرده باشند!
منتقدین برگزاری دو ماراتن پارس در حالی با برگزاری این مسابقات به دلیل توهم پیروزی یونانی ها بر ایرانی ها مخالفت کردند که اتفاقا مهمترین منبع این منتقدین تاریخ نگاری یونانی ها بود! خیلی عجیب است که منتقدین به نوشته های مورخینِ روزگاری از تاریخ استناد می کنند که آنها دشمن ما بودند! اگر با دشمنی آنها مشکل داریم و پیروزی شان را توهم می دانیم چرا باید به نوشته های یک تاریخ نا معلوم استناد کنیم؟
سئوال مهمتر اینکه آیا ما دو ماراتن را به رسمیت می شناسیم با نه اگر به رسمیت شناختیم چرا باید آن را به یک رویداد تاریخی ربط دهیم؟ اگر مشکل ما با یونانی ها در ۲۵۰۰ سال پیش بوده چرا باید به این مشکل امروز دامن بزنیم؟ نظریه گفت و گوی تمدن ها چه می شود؟ برگزاری دو ماراتن در ایران آیا مواضع صلح طلبانه جمهوری اسلامی را تبلیغ می کند یا تئوری خشونت را؟ آیا ایران در طول تاریخ خود فقط با یونان جنگیده است ؟مگر ۸ سال جنگ با کشوری که الآن مدعی بیشترین قرابت فرهنگی و تاریخی با او هستیم باید باعث شود با عراق قطع رابطه کنیم ؟آیا در طول جنگ، عراق با ما قرابت تاریخی و فرهنگی نداشت؟ جنگ با عثمانی را فراموش کرده ایم؟ آیا روزگاری با مسلمان ها جنگ نداشتیم ؟این تئوری مسخره نیست که الآن باید دین خود را عوض کنیم چون با مسلمان ها جنگ داشتیم؟! اصلا به قول ویل دورانت از ۵ هزار سال تاریخ تمدن بشری بیش از ۴ هزار سال را بشر در حال جنگ بوده است پس باید نتیجه بگیریم که کشورها رابطه خوبی با هم نداشته باشند؟
مرور تاریخ نشان می دهد آمریکا مستعمره انگلیس بوده اما بعد از استقلال آمریکا کسی به یاد دارد این دو کشور با هم جنگی کرده باشند ؟ یا بعد از بمباران اتمی ژاپن توسط آمریکا این رابطه برای همیشه خصمانه ماند؟ در حالی که در حال حاضر ژاپن بیشترین رابطه را با آمریکا دارد . شاید مثال ملموس تر نوع رابطه ما با کشور دوست و همسایه عراق است . در حالی که ۸ سال جنگ ویران کننده ای را با این کشور داشتیم.
بررسی دقیق تر تاریخ نشان می دهد جنگ ها نه آنی است که ما الآن می خوانیم .در دل جنگ ها مبادلات فرهنگی و تجاری وجود داشته و حتی آشپز های یونانی و ایرانی با هم مسابقه می گذاشتند و جالب اینکه یونانی ها از آشپزی خوب ایرانی ها تعجب می کردند!
برای منتقدین برگزاری دو ماراتن پارس واقعا باید نگران بود! نگران اینکه در دنیای فعلی که ابزار عوض شده با شعارهای کهنه بجنگیم! با این روش راهی جز انزوای جهانی نخواهیم داشت. در حال حاضر تنها کشور امن منطقه ما هستیم و حضور بیش از ۳۰ کشور دنیا به بهانه دو ماراتن پارس بهترین پاسخ به یاوه گویی کشوری مثل عربستان است که ما را به ناامنی متهم می کند هر چند عربستان در مقابل ما جایگاهی ندارد که بخواهد ما را به ناامنی متهم کند.
متاسفانه این روزها بسیاری از جوانانمان در شبکه های مجازی بازیچه مباحث ملی گرایی شده و با استناد به روایت های جعلی تاریخی می خواهند احساسات ملی گرایی را زنده کنند حال آنکه تاریخ زنده کردن ملی گرایی نیست. مباحث گذشته مربوط به گذشته است و امروز را نباید در گذشته نگه داشت اما از تجربیات گذشته باید استفاده کرد. رسالت تاریخ این نیست که یک ملتی برای همیشه شمشیر را از رو ببندد و مثلا بگوید : شکست خوردیم. شکست خوردیم که خوردیم! مهم حفظ فرهنگ خودی و حتی ارائه آن به قوم فاتح است. ایرانی اسلام را و حتی مذهب تشیع را پذیرفت اما زبان پارسی را زنده نگه داشت و از سنت های فرهنگی خود عدول نکرد. امروز هم به مذهب خود افتخار می کنیم هم به فرهنگ کهن خود.
ماراتن مربوط به دورانی است که ما از آن شناختی نداریم. چند مورخ یونانی راجع به آن نوشته اند و معلوم است چه نوشته اند! مدارای ایرانی در سرتاسر دنیا معروف بوده و هست و اتفاقا شاعر مشهور شیرازی نیز می گوید: با دوستان مروت با دشمنان مدارا! امروز که یونان دشمن ما نیست چرا نباید با او مروت و دوستی داشته باشیم که حتی اگر هم دشمن بود باید مدارا را به جای مروت توصیه کنیم نه خشم و نفرت و کینه!
در ادامه این نوشتار اشاره ای می کنم به مقاله ای ترجمه شده از دکتر احمد فضلی نژاد استاد تاریخ دانشگاه شیراز در مجله رشد شماره ۳ در دور دهم که به نقل از جانین بیکر می نویسد: نویسندگان یونانی در آثار تاریخی خود، ایرانیان را اساسا قومی برابر با اخلاق ضعیف زنانه و چونان بردگان معرفی کرده اند که باید نقش آنها را در تاریخ تمدن بشری به فراموشی سپرد و در مقابل خود را صاحب برترین فرهنگ و بی نیاز از تمدن های دیگر قلمداد کرده اند!
با این توصیفی که از نویسندگان یونانی شد: چگونه برخی که خود را پژوهشگر حوزه تاریخ و میراث فرهنگی می نامند با استناد بر این نویسندگان با دو ماراتن جبهه می گیرند؟! حتی شنیده شده که برخی از دوستان ما در میراث فرهنگی فارس با امام جمعه محترم رایزنی کرده اند تا دو ماراتن پارس برگزار نشود! شنیده ای که اگر واقعیت داشته باشد استاندار فارس باید به مدیر کل میراث فرهنگی فارس تذکر دهد تا او یاد بگیرد :آتنی ها در دوران پس از جنگ های خود با هخامنشیان ،در حوزه های معماری و حکومت داری، اندیشه های پارس را اقتباس کردند. شاید برای خوانندگان این نوشتار جالب باشد که چادر صحرایی خشایار شاه در جنگ با آتنی ها تقلیدی از تالار صد ستون بود و این چادر وقتی به دست یونانی ها افتاد معماری تالار موسیقی اودئون را از آن تقلید کردند! این تقلید یعنی اقتباس از هنر ایرانی در دل جنگ ! جنگ های گذشته حتی می تواند باعث نزدیکی کشورهای در گیر جنگ با هم شود. وقتی صدها قرن پیش در دل جنگ ها مبادلات فرهنگی و تجاری صورت می گرفت، چگونه برخی در میراث فرهنگی فارس با برگزاری دو ماراتن پارس مخالفت کرده و مانع تحکیم دوستی ملت ها می شوند؟! آیا در ابتدای سال جدید و همراه با دگرگونی در طبیعت وقت آن نرسیده که برخی مدیران کج اندیش دستخوش تغییر و دگرگونی شوند؟