نماد سایت خبر ‏پارسی

کاش دست از سر «شیراز» بردارند/ خوشا شیراز و وضع بی مثالش؟

خبر پارسی – یکی از مخاطبین خبر پارسی با ارسال یادداشتی به ما از اقدام غیر اخلاقی سگ کشی در شیراز انتقاد کرده و خواستار آرامش در شهر ادب و هنر شده است.

خبر پارسی اگرچه به دیدگاه این مخاطب احترام می گذارد و عمل غیر اخلاقی یاد شده را تقبیح و محکوم می کند اما هرگز درد این خبر را بیشتر از حمله تندروها به فعالین سیاسی  نمی داند که اصلا قابل مقایسه نیست.

خبر پارسی از این مخاطب ارجمند سئوال می کند: چرا وقتی اهالی رسانه تهدید و احضار می شوند صدای هیچ گروه مردم نهادی بلند نمی شود و انجمن دفاع از انسانیت و آزادی بیان وامصیبتا سر نمی دهد؟چرا رسانه ها ی فارس یک صدم اخباری که در مورد سگ کشی منتشر کردند از احضار و بازداشت خبرنگاران ننوشتند؟اصلا نوشتند؟!

یادداشت این مخاطب محترم را در ادامه بخوانید:

شاید اگر تصمیم به شمارش کلمات نوشته شده در مدح شیراز داشته باشیم عمرمان قد ندهد یا اینکه باز هم منابعی باشد که به آن دست نیابیم. شیراز و شیرازی به آرامش٬ خوشی٬ شعر٬ گل و بلبل معروف است و آوازه جهانی آن٬ هر انسان با شوقی را به‌سوی عطر خوش و صدای صلح‌آمیزش می‌کشاند. در این خطوط تصمیم به مدح شیراز ندارم اما به راستی چه شده است که کمر همت برای تخریب نام «شیراز» گرفته‌اند؟

در سال‌های اخیر اگر سایت‌ها خبری و روزنامه‌ها را بالا و پایین بکنیم خبر خوشی از شیراز به گوش نمی‌رسد مثلا همین چندماه اخیر را بخواهیم نام شیراز را در رسانه‌ها جست‌و‌جو بکنیم به چه نتایجی خواهیم رسید؟

البته اگر صفحه حوادث روزنامه‌ها و اتفاقاتی که به رسانه‌ها راه پیدا نمی‌کنند را هم بخواهیم فاکتور بگیریم همین اتفاقات منتشر شده در رسانه‌ها ثانیه به ثانیه و کلمه به کلمه می‌رود تا چهره دیگری را از شیراز نشان دهد٬ چهره‌ای که هر شیرازی آرزویش این است چهره واقعی شهرش این نباشد.

با مرور اخبار روزهای گذشته شیراز ابتدا به سگ‌کشی با مواد کشنده و شیمایی ‌‌می‌رسیم. اقدامی کاملا غیر انسانی و غیر اخلاقی که همچنان هیچ‌کس مسوولیت‌ش را بر گردن نگرفته و فیلمش موبایل به موبایل می‌چرخد تا به همراه ضجه‌های سگ‌ها و توله‌سگ‌های بخت برگشته لرزه به تن شیراز بیاندازد.

اتفاقی که همه نگاه‌ها را بار دیگر به سمت شیراز چرخاند صدای ناله سگ‌‌ها در پس زمینه فیلم می‌پیچد و یکی پس از دیگری جان می‌دهند. اینجا یکی از شهرک‌های صنعتی اطراف شیراز است.

سگ‌های کوچک و بزرگ در خارج از شهر جمع کرده‌اند، یکی دست و پای حیوان را می‌گیرد و دیگری اسید تزریق می‌کند. صدای زوزه و ناله سگ‌ها بلند می‌شود و چند دقیقه طول می‌کشد تا جان دهند.

این فیلم را یکی از حامیان حیوانات در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده و گفته پیمانکاران شهرک صنعتی شیراز  در ازای تحویل هر لاشه از شهرداری ۱۵ هزارتومان دریافت می‌کنند و از سوزاندن جسم نحیف یک توله سگ با اسید هم دریغ نمی‌کنند.

حامیان محیط زیست و حیوانات اما به میدان آمده‌اند و همه تلاش‌شان را کرده‌اند تا صدای خود را به مسوولان برسانند برخی از رسانه‌ها نوشته‌اند «تماس‌های مردم با شهرداری شیراز انقدر زیاد بوده که وقتی سراغ روابط عمومی را می‌گیرم، تلفنچی سریع می‌گوید: «اگر می‌خواهید درباره کشتن سگ‌ها صحبت کنید، صحبت‌هایتان را منتقل می‌کنم. از دیروز مردم مدام با شهرداری تماس می‌گیرند و به این موضوع اعتراض می‌کنند».

یکی از حامیان حیوانات شیراز در این‌باره به یکی از رسانه‌ها گفته است: « کسانی که این کار را می‌کنند، شناخته شده هستند. این اولین بار نیست که آنها این سگ‌های بینوا را بی رحمانه می‌کشند. قبل از این ‌هم دنبال سگ‌های ولگرد اطراف باغ وحش شیراز بودند. آنها سگ‌ها را می‌گرفتند و تحویل صاحب باغ وحش می‌دادند. در باغ وحش شیراز بیش از شصت شیر نگهداری می‌شود. صاحب باغ وحش توانایی مالی برای سیر کردن شیرها با گوشت گوسفند را ندارد. سگ‌ها را به قفس شیرهای گرسنه می‌‌اندازد تا آنها را سیر کند.»

 عصر ایران هم از قول یکی این فعالان نوشته است «کسانی که دست به این عمل زده‌اند، دو برادر هستند و همه حامیان حیوانات ان دو را می‌شناسند. این دو برادر برای شهرداری کار می‌کنند. در نزدیکی مرودشت در منطقه زرقان شهرداری کشتارگاه وحشتناکی درست کرده، آنها سگ های ولگرد را جمع می‌کنند و به آنجا می‌برند و با دردناک ترین و غیر انسانی‌ترین روش ها، حیوانات بینوا را می‌کشند».

 درد این خبر اینقدر زیاد است که همان بهتر تا از نگاه به اخبار زیر پرهیز کنیم:

 حمله با اسپری و گاز فلفل به علی مطهری در شیراز

 دفاع از حمله‌کنندگان به علی مطهری در شیراز

 حمله به هادی غفاری در شیراز

 اگر حرمت لباس پیامبر (ص) نبود محال بودهادی غفاری شیراز مقدس را سالم ترک کند

 لغو اجرای اپرای سعدی در شیراز

 کارگردان تئاتر: تهدیدم کردند شیراز بیای مثل علی مطهری با تو برخورد می کنیم!

 …

 دلم از صحبت شیراز به کلی بگرفت

وقت آنست که پرسی خبر از بغدادم

هیچ شک نیست که فریاد من آن جا برسد

عجب ار صاحب دیوان نرسد فریادم

خروج از نسخه موبایل