نماد سایت خبر ‏پارسی

نقش‌ فارسیان‌ در رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌

*جهانبخش‌ ثواقب‌

خبر پارسی – سرزمین‌ فارس‌ از دیرباز با برخورداری‌ از ویژگی‌های‌ گوناگون‌، یکی‌ از مناطق‌ مهم‌ و معروف‌ایران‌ زمین‌ محسوب‌ می‌شده‌ است‌. این‌ ویژگی‌ها در چندین‌ زمینه‌ تجلی‌ یافته‌ است‌:

۱٫ جنبه‌ سیاسی‌ و حکومتی‌

۲٫ جنبه‌ دینی‌ و مذهبی‌

۳٫ جنبه‌ علمی‌ و فرهنگی‌

فارس‌ در زمینه‌های‌ مزبور چه‌ در دوران‌ باستان‌ (پیش‌ از اسلام‌) و چه‌ در دوران‌ اسلامی‌ ازاعتباری‌ چشمگیر و سابقه‌ای‌ درخشان‌ و تاریخی‌ برخوردار است‌. علاوه‌ بر این‌، موقعیت‌ جغرافیایی‌و اقلیمی‌ فارس‌ (جغرافیای‌ طبیعی‌ مناسب‌)، نزدیکی‌ به‌ خلیج‌ فارس‌ و قرار گرفتن‌ در مسیر خطوط‌مواصلاتی‌ باستانی‌ که‌ این‌ ایالت‌ را به‌ بین‌النهرین‌ و خلیج‌ فارس‌ و سایر نقاط‌ مملکت‌ متصل‌می‌نمود، در اهمیت‌ یافتن‌ فارس‌ از دوران‌ باستان‌ و پس‌ از آن‌ مؤثر بوده‌ و به‌ جغرافیای‌ انسانی‌ آن‌ نیزاهمیت‌ بخشیده‌ است‌.

اگرچه‌ منابع‌ تاریخی‌، پادشاهان‌ اسطوره‌ای‌ چون‌ جم‌ و افریدون‌ و دیگران‌ را نام‌ می‌برند که‌ ازپارس‌ برخاسته‌اند، لیکن‌ به‌ گواهی‌ همین‌ منابع‌، مسلم‌ است‌ که‌ در دوران‌ تاریخی‌ ایران‌ زمین‌،سلسله‌های‌ قدرتمندی‌ چون‌ هخامنشیان‌ و ساسانیان‌ از این‌ دیار به‌ ظهور پیوستند و بر قدرت‌ وحکومت‌ دست‌ یافتند و پادشاهانی‌ مانند: کوروش‌ و اردشیر و بهرام‌ و فیروز و نوشیروان‌ و دیگران‌ ازاین‌ خطه‌ برآمدند.

پس‌ از ورود اسلام‌ به‌ ایران‌ و تغییر نظام‌ سیاسی‌ و بالطبع‌ تغییر وضعیت‌ مذهبی‌ در این‌ کشور،باز در فارس‌ حکومت‌ها و امرا و خاندان‌هایی‌ پدید آمدند و این‌ ایالت‌ هم‌چنان‌ در سده‌های‌ متمادی‌یکی‌ از ایالات‌ مهم‌ و برجسته‌ در قلمرو اسلامی‌ به‌ شمار می‌رفت‌؛ چه‌ در روزگار آغازین‌ که‌ ایران‌ به‌عنوان‌ بخشی‌ از قلمرو مفتوحه‌، از طریق‌ نظام‌ خلافت‌ و والیان‌ اعزامی‌ از جانب‌ خلیفه‌ مسلمین‌ اداره‌می‌شد و چه‌ آن‌ هنگام‌ که‌ حکومت‌های‌ محلی‌ شکل‌ یافتند. به‌ ویژه‌ در دوران‌ صفاریان‌، آل‌بویه‌،اتابکان‌، آل‌اینجو، آل‌مظفر، حکومت‌های‌ ترکمانی‌ قره‌قویونلو و آِ قویونلو، سپس‌ در عصر صفویه‌(دوران‌ حکومت‌ الله وردیخان‌ و امامقلی‌ خان‌)، دوره‌ زندیه‌ (که‌ مرکز حکومت‌شان‌ در فارس‌ بود) وهم‌ چنین‌ دوره‌ معاصر.

پس‌ از این‌ که‌ مسلمانان‌ در همان‌ سال‌های‌ آغازین‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ فتوحات‌ گسترده‌ خود را آغازنمودند و جبهه‌ای‌ را نیز به‌ سمت‌ ایران‌ گشودند، ایالت‌ فارس‌ در معرض‌ حملات‌ مسلمانان‌ به‌ ویژه‌ ازخط‌ سیری‌ که‌ از دریا شروع‌ می‌شد، قرار گرفت‌. سرانجام‌ با گشوده‌ شدن‌ فارس‌ توسط‌ سرداران‌ عرب‌و حاکمیت‌ مسلمانان‌ بر این‌ ایالت‌، به‌ تدریج‌ دین‌ اسلام‌ در میان‌ مردم‌ نفوذ کرد و رفته‌ رفته‌ بر پیروان‌این‌ دین‌ جدید افزوده‌ گشت‌. فارسیان‌ با پذیرش‌ دین‌ اسلام‌ به‌ مرور و در دوره‌های‌ مختلف‌ تاریخی‌،نقش‌ عمده‌ای‌ را در رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ بر عهده‌ گرفتند. دانشمندان‌ و عالمان‌ و فقیهان‌ ومحدثان‌ و عارفان‌ صاحب‌ آوازه‌ای‌ از خطه‌ فارس‌ در صحنه‌ علم‌ و ادب‌ و دین‌ و عرفان‌ پدیدار گشتندکه‌ خدمات‌ عمده‌ای‌ را به‌ اسلام‌ و رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ نمودند و آثار ارزشمندی‌ را از خودبه‌ یادگار گذاشتند.

این‌ مسئله‌ در میان‌ صاحب‌نظران‌ مورد انکار نیست‌ که‌ بخش‌ عمده‌ای‌ از آن‌ چه‌ امروزه‌ به‌ عنوان‌فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ معروف‌ است‌ و مرهون‌ خدمات‌ ایرانی‌ها به‌ اسلام‌ است‌، یعنی‌ در رشته‌های‌مختلف‌ علمی‌ اعم‌ از علوم‌ دینی‌ (شامل‌ فقه‌، حدیث‌، کلام‌، تفسیر و غیره‌) و علوم‌ طبیعی‌ و ریاضی‌و نجوم‌ و پزشکی‌ و تاریخ‌ و جغرافیا و فلسفه‌ و منطق‌ و سایر دانش‌ها، دانشمندان‌ و عالمان‌ ایرانی‌نقش‌ عمده‌ای‌ داشته‌اند که‌ نمی‌توان‌ آن‌ را نادیده‌ انگاشت‌. در این‌ میان‌، فارس‌ در پروراندن‌ این‌دانشمندان‌ و بزرگان‌ عرصه‌ دین‌ و دانش‌ و خدمت‌ به‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ جایگاه‌ برجسته‌ای‌دارد. در بررسی‌ نقش‌ فارس‌ و فارسیان‌ در رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌، می‌توان‌ آن‌ را در چندین‌زمینه‌ تبیین‌ کرد:

تأسیس‌ مساجد جامع‌ و منبر

مساجد یکی‌ از اولین‌ پایگاه‌هایی‌ است‌ در اسلام‌ که‌ در آن‌ تعلیم‌ و تربیت‌ اسلامی‌ و بحث‌ و
فحص‌ درباره‌ مسایل‌ مختلف‌ مذهبی‌ و غیر آن‌ انجام‌ می‌شد و از طریق‌ همین‌ مساجد و مجالس‌ ومباحثی‌ که‌ در آن‌ تشکیل‌ می‌شده‌، آگاهی‌های‌ اسلامی‌ تبلیغ‌ و ترویج‌ می‌شده‌ است‌. علاوه‌ بر این‌،مساجد خود از مظاهر اسلام‌ بوده‌ و تأسیس‌ آن‌ در یک‌ شهر نشانه‌ای‌ از حضور این‌ دین‌ در آن‌ مکان‌بوده‌ است‌.

مسلمانان‌ در هر شهری‌ که‌ وارد می‌شدند و هر ناحیه‌ای‌ را که‌ تصرف‌ می‌کردند، در آن‌ جا به‌تأسیس‌ مسجد اقدام‌ می‌کردند. مسجد در سده‌های‌ نخستین‌ اسلامی‌ تنها یک‌ مکان‌ عبادی‌ که‌ پیروان‌اسلام‌ در آن‌ به‌ برپایی‌ مراسم‌ نماز و انجام‌ تشریفات‌ و اعمال‌ مذهبی‌ بپردازند، تلقی‌ نمی‌شد، بلکه‌امور مختلفی‌ در آن‌ انجام‌ می‌گرفت‌. برپایی‌ جلسات‌ آموزش‌ و یادگیری‌ قرآن‌، تشکیل‌ حلقه‌های‌درس‌ و وعظ‌ و مذاکره‌های‌ علمی‌، تصمیم‌گیری‌ درباره‌ حوادث‌ مهم‌ سیاسی‌، اجتماعی‌ و نظامی‌،اجتماع‌ مردم‌ به‌ مناسبت‌های‌ مختلف‌، اعلان‌ حکم‌ عزل‌ و نصب‌ امرا، خبر پیروزی‌ و شکست‌ فاتحان‌و سرداران‌ نظامی‌ و سیاسی‌، قرائت‌ منشور خلیفه‌ مسلمین‌ برای‌ یک‌ حاکم‌ محلی‌، برگزاری‌ نمازجمعه‌ و غیره‌ همه‌ در مساجد به‌ ویژه‌ مسجد جامع‌ انجام‌ می‌شد. سلسله‌های‌ مختلف‌ به‌ این‌ امراهتمام‌ می‌ورزیدند که‌ در شهرهای‌ تحت‌ حکومت‌ خویش‌ یک‌ مسجد جامع‌ همراه‌ با مساجدی‌دیگر بنیاد بگذارند. سایر رجال‌ حکومتی‌ و بزرگان‌ و اعیان‌ شهر نیز در تأسیس‌ مسجد و مدرسه‌ ودیگر آثار و ابنیه‌ عام‌المنفعه‌ اقدام‌ می‌نمودند. امروزه‌ در شهرهای‌ مختلف‌ ایران‌ و به‌ ویژه‌ در فارس‌نمونه‌هایی‌ از این‌ نوع‌ مساجد و مدارس‌ و سایر آثار و ابنیه‌ وجود دارد که‌ در ترویج‌ و رشد مسایل‌دینی‌ و علمی‌ در جامعه‌ اسلامی‌ تأثیر به‌ سزایی‌ داشته‌اند. از نمونه‌ این‌ مساجد در شهر شیراز می‌توان‌به‌ مساجد جامع‌ عتیق‌ اشاره‌ کرد که‌ قدیمی‌ترین‌ مسجد در این‌ شهر می‌باشد. بنای‌ اولیه‌اش‌ در سال‌۲۸۱ه..ِ. در زمان‌ عمرولیث‌ صفاری‌ هنگامی‌ که‌ حاکم‌ فارس‌ بود، ساخته‌ شد و بعد در زمان‌ شاه‌ابواسحق‌ اینجو، ساختمان‌ وسط‌ مسجد ایجاد شد و در زمان‌ صفویه‌ هم‌ بعضی‌ از قسمت‌های‌کاشی‌کاری‌ آن‌ ترمیم‌ و تجدید شد. قسمت‌ جالب‌ این‌ بنا، ساختمان‌ سنگی‌ چهارگوش‌ وسط‌ مسجداست‌ که‌ به‌ نام‌ «خدای‌ خانه‌» یا «بیت‌المصحف‌» یعنی‌ خانه‌ قرآن‌ خوانده‌ شده‌ و محلی‌ برای‌ نگهداری‌قرآن‌های‌ مختلف‌ به‌ خط‌ اشخاص‌ معروف‌ بوده‌ است‌.

نمونه‌ دیگر، مسجد نو می‌باشد که‌ بعد از مسجد جامع‌ عتیق‌ یکی‌ از قدیمی‌ترین‌ مساجد شیرازاست‌ و در قدیم‌ به‌ مسجد اتابک‌ معروف‌ بوده‌ است‌. زیرا بنای‌ اولیه‌ آن‌ در قرن‌ ششم‌ هجری‌ قمری‌(سال‌ ۵۹۸) توسط‌ اتابک‌ سعدبن‌ زنگی‌ از اتابکان‌ فارس‌ شروع‌ شده‌ و در ۶۱۵ ه..ِ. به‌ پایان‌ رسیده‌است‌. این‌ مسجد چندین‌ نوبت‌ در اثر زلزله‌های‌ شدیدی‌ ویران‌ شده‌ و سپس‌ از نو ساخته‌ شده‌ است‌بنابراین‌ به‌ نام‌ مسجد نو نامیده‌ شده‌ که‌ یکی‌ از بزرگ‌ترین‌ مساجدی‌ است‌ که‌ در ایران‌ ساخته‌ شده‌است‌.

مسجد وکیل‌ که‌ در دوره‌ زندیه‌ زمان‌ کریم‌ خان‌ زند ساخته‌ شده‌، از دیگر مساجد تاریخی‌ فارس‌(در شیراز) می‌باشد. مساجد دیگری‌ نیز وجود دارند که‌ عمدتاً متعلق‌ به‌ سده‌ سیزدهم‌ هجری‌ قمری‌،دوره‌ قاجاریه‌، می‌باشند. مانند: مسجد مشیرالملک‌ از بناهای‌ میرزا ابوالحسن‌ مشیرالملک‌ وزیرفارس‌ در سده‌ سیزده‌، مسجد نصیرالملک‌، مسجد حاجی‌ قوام‌، مسجد حاجی‌ علی‌ در ۱۲۸۴ ه..ِ،مسجد آقا باباخان‌ در ۱۲۳۷، مسجد حاج‌ باقر در ۱۲۷۶، مسجد ایلخانی‌ در ۱۲۲۵، مسجد حاج‌غنی‌ در ۱۳۰۰ و سایر مساجد.۱

نکته‌ قابل‌ ذکر این‌ که‌ جغرافی‌نگاران‌ مسلمان‌ در آثار خود به‌ وجود مساجد و منابر و جوامع‌متعددی‌ در شهرها و نواحی‌ مختلف‌ فارس‌ در همان‌ قرون‌ اولیه‌ اسلامی‌ اشاره‌ کرده‌اند که‌ ذکر آنها به‌تطویل‌ می‌انجامد. این‌ امر خود نشان‌ می‌دهد که‌ آیین‌ اسلام‌ توسط‌ مسلمین‌ در این‌ سرزمین‌ ترویج‌می‌شده‌ و خود فارسیان‌ در این‌ پیشرفت‌ نقش‌ عمده‌ای‌ داشته‌ و از اولین‌ مراکز آشنایی‌ آنها با تعالیم‌اسلام‌ و سپس‌ حفظ‌ و گسترش‌ این‌ آیین‌ همین‌ مساجد بوده‌اند.

در کنار این‌ مساجد باید به‌ وجود بقاع‌ متبرکه‌ مهم‌ و حسینیه‌ها و دیگر امکنه‌ مذهبی‌ در فارس‌اشاره‌ کرد که‌ در جلب‌ و جذب‌ مردم‌ به‌ تعالیم‌ اسلام‌ و نیز شکل‌گیری‌ مراکز علمی‌ و مدارس‌ وحوزه‌های‌ علمی‌ در کنار این‌ بقاع‌ و حضور عالمان‌ و دانشمندان‌ در این‌ مراکز، مؤثر بودند و درمجموع‌ در رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ تأثیر داشته‌اند.

علاوه‌ بر بقاعی‌ که‌ در نواحی‌ مختلف‌ فارس‌ وجود دارد، در شهر شیراز می‌توان‌ از بقاع‌ متبرکه‌معروفی‌ یاد کرد. مانند: بقعه‌ احمدبن‌ موسی‌ «حضرت‌ شاهچراغ‌ (ع‌)»، بقعه‌ سید امیرمحمد عابدبرادر شاهچراغ‌، آستانه‌ حضرت‌ سید علاءالدین‌ حسین‌ (ع‌)، بقعه‌ علی‌بن‌ حمزه‌، بقعه‌ امامزاده‌ ابراهیم‌در محله‌ لب‌ آب‌، بقعه‌ سید تاج‌الدین‌ غریب‌ در دروازه‌ کازرون‌ و آرامگاه‌های‌ مختلفی‌ چون‌: آرامگاه‌شیخ‌ کبیر عبدالله خفیف‌، شیخ‌ روزبهان‌ بقلی‌، شاهدایی‌ الی‌الله، باباکوهی‌ و غیره‌.

از جمله‌ حسینیه‌ها نیز می‌توان‌ حسینیه‌ قوام‌ در کنار خیابان‌ لطفعلی‌ خان‌ زند و حسینیه‌ مشیر درخیابان‌ قاآنی‌ را ذکر کرد.

تأسیس‌ مدارس‌ و حوزه‌های‌ درسی‌

در مدارس‌ و مراکز علمی‌ که‌ در کل‌ کشور و هم‌ چنین‌ در ولایت‌ فارس‌ در دوره‌های‌ مختلف‌تاریخی‌ تأسیس‌ شدند، خدمات‌ برجسته‌ای‌ در جهت‌ رشد و توسعه‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ ارایه‌گشت‌. در این‌ مدارس‌ و حوزه‌های‌ علمی‌، عالمان‌ و دانشمندان‌ مشهوری‌ در علوم‌ مختلف‌ به‌ ویژه‌علوم‌ و معارفی‌ که‌ در حوزه‌ اندیشه‌ اسلامی‌ بود، مانند فقه‌، کلام‌، قرآن‌، تفسیر، حدیث‌، فلسفه‌،ادبیات‌ عرب‌، طبیعیات‌، ریاضیات‌ و سایر معارف‌ بشری‌ به‌ تحقیق‌ و بحث‌ و تدریس‌ اشتغال‌ورزیدند و ضمن‌ گسترش‌ دامنه‌ علوم‌ و دانش‌، متون‌ و آثار شگرفی‌ پدید آوردند که‌ میراث‌ مکتوب‌متون‌ اسلامی‌ محسوب‌ می‌شوند.

از درون‌ همین‌ مدارس‌، اندیشمندان‌ و متفکرانی‌ پا به‌ عرصه‌ حیات‌ گذاشتند که‌ در جهان‌ دانش‌صاحب‌ آوازه‌اند. مکاتب‌ فکری‌ که‌ در برخی‌ از مدارس‌ فارس‌ به‌ ظهور می‌رسید، مدت‌ها مدرسه‌ها وحوزه‌های‌ سایر بلاد را تحت‌ تأثیر خود قرار می‌داد.

همانند تأسیس‌ مساجد، رجال‌ و بزرگان‌ سیاسی‌ و حکومتی‌ در کنار عالمان‌ سرشناس‌ فارس‌ ازجمله‌ کسانی‌ بودند که‌ به‌ تأسیس‌ این‌ گونه‌ مدارس‌ همت‌ می‌گماشتند و از این‌ طریق‌ در حفظ‌ وترویج‌ و نشر اندیشه‌ اسلامی‌ مؤثر بودند. مدارس‌ علمی‌ متعددی‌ در فارس‌ از دیرباز تأسیس‌ شده‌ که‌از قدمت‌ تاریخی‌ برخوردارند و وظیفه‌ نشر، آموزش‌ و گسترش‌ علم‌ و دانش‌، پرورش‌ اندیشمندان‌ ومتفکران‌ بسیاری‌ را برعهده‌ داشته‌اند.

سنت‌ مدرسه‌ سازی‌ در میان‌ مسلمین‌ تحت‌ تأثیر تشویق‌ها و تأکیدهای‌ اسلام‌ یعنی‌ آموزه‌های‌قرآنی‌ و حدیثی‌ و سپس‌ در ادامه‌ شکل‌گیری‌ دارالعلم‌ها و بیت‌الحکمه‌ها و مدارس‌ نظامیه‌ در مناطق‌مختلف‌ قلمرو اسلامی‌ به‌ منظور گسترش‌ فرهنگ‌ و اندیشه‌ اسلامی‌، رشد یافت‌ و از جهتی‌ نیزاقدامی‌ بود برای‌ مجهز ساختن‌ مسلمانان‌ در برابر سایر ادیان‌ و اندیشمندان‌ دیگر مذاهب‌. با گسترش‌مدارس‌ به‌ عنوان‌ مراکز مستقل‌ علمی‌، به‌ تدریج‌ حوزه‌های‌ درس‌ و بحث‌ از مساجد به‌ این‌ مراکزمنتقل‌ شد. البته‌ در ابتدا در این‌ مدارس‌، علوم‌ اسلامیی‌ که‌ تدریس‌ می‌شد، عمدتاً بر اساس‌ مذاهب‌اهل‌ سنت‌ قرار داشت‌، اما از دوران‌ صفویه‌ به‌ بعد بیشتر مدارسی‌ که‌ توسط‌ سلاطین‌ صفویه‌ و حکام‌شیعه‌ مذهب‌ ساخته‌ می‌شد، با هدف‌ ترویج‌ و گسترش‌ اندیشه‌ و معارف‌ شیعی‌ بنیاد یافت‌ که‌ نمونه‌آن‌ در شیراز مدرسه‌ خان‌ است‌ که‌ در دوره‌ صفویه‌ بنا شده‌ است‌. ناگفته‌ نماند که‌ در دوره‌ آل‌ بویه‌ وبرخی‌ حکومت‌های‌ محلی‌ شیعه‌ مذهب‌ نیز مدارسی‌ شکل‌ گرفتند که‌ بر اساس‌ آموزه‌های‌ شیعی‌ اداره‌می‌شدند.

مدارس‌ بزرگی‌ در فارس‌ به‌ ویژه‌ شهر شیراز وجود داشته‌ مانند: مدرسه‌ خان‌ از بناهای‌ اللهوردیخان‌ و پسرش‌ امامقلی‌ خان‌ که‌ در ۱۰۴۲ه..ِ بنا شد. مدرسه‌ منصوریه‌ که‌ آن‌ را مولاناصدرالدین‌ دشتکی‌ بنیاد نهاد. مدرسه‌ دارالشفاء که‌ در آن‌ علم‌ طب‌ نیز آموزش‌ داده‌ می‌شد.

از بناهای‌ شاه‌ شجاع‌ مظفری‌ که‌ آن‌ را حدود سال‌ ۷۵۷ ه..ِ. بنیاد نهاده‌، مدرسه‌ عضدی‌ از آثارترکان‌ خاتون‌ دختر اتابک‌ یزد قطب‌الدین‌ محمود شاه‌ و زن‌ سعدبن‌ ابوبکر سعدبن‌ زنگی‌، مدرسه‌ابونصر از امیرفخرالدین‌ ابوبکر بن‌ ابونصر از وزرای‌ اتابک‌ ابوبکر بن‌ سعد زنگی‌ که‌ مدت‌ها مجمع‌ ومحفل‌ تربیت‌ دانشوران‌ بود، مدرسه‌ مقیمیه‌، مدرسه‌ حکیم‌، مدرسه‌ آقا باباخان‌، مدرسه‌ سیدعلاءالدین‌ حسین‌، مدرسه‌ نظامیه‌، مدرسه‌ هاشمیه‌، مدرسه‌ صالحیه‌ (مدرسه‌ بابله‌ یا باهله‌) ومدارس‌ دیگری‌ که‌ اگرچه‌ در فارسنامه‌ به‌ آنها اشاره‌ شده‌، اما جای‌ آنها مشخص‌ نیست‌ مثل‌ امامیه‌،ایمانیه‌، تقویه‌، خنجیه‌، دشتکیه‌، زینبیه‌، شریفیه‌، صالحیه‌، مؤمنیه‌، محسنیه‌، و محمدیه‌.۲

وجود همین‌ مدارس‌ و مراکز علمی‌ بوده‌، که‌ شهری‌ چون‌ شیراز را در تاریخ‌ به‌ «دارالعلم‌» معروف‌نموده‌ است‌.

تأسیس‌ کتابخانه‌

فارسیان‌ با ایجاد کتابخانه‌های‌ مهم‌ و وسیع‌ و گنجینه‌های‌ ارزشمندی‌ که‌ در بردارنده‌ متون‌
مختلف‌ علمی‌ و دینی‌ بوده‌ و نیز پایگاهی‌ برای‌ مراجعه‌ اندیشمندان‌ و متفکران‌ و دانش‌پژوهان‌ به‌حساب‌ می‌آمده‌، به‌ رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ کمک‌ نمودند. این‌ گونه‌ کتابخانه‌ها به‌ همت‌عالمان‌ و بزرگان‌ فارس‌، سلسله‌های‌ محلی‌ که‌ در این‌ ایالت‌ به‌ حکومت‌ دست‌ می‌یافتند و وزرا ورجال‌ سرشناس‌ که‌ خود اهل‌ علم‌ و یا حامی‌ دانشمندان‌ و فرزانگان‌ بوده‌اند، بنیاد می‌یافت‌، البته‌شخصیت‌های‌ علاقه‌مند دیگری‌ هم‌ بودند که‌ به‌ تأسیس‌ کتابخانه‌ اقدام‌ می‌نمودند.

برای‌ نمونه‌ در منابع‌ مختلف‌ از کتابخانه‌ بزرگ‌ شیراز که‌ توسط‌ امیر عضدالدوله‌ دیلمی‌ در دوره‌حکومت‌ آل‌ بویه‌ بر فارس‌، ساخته‌ شده‌ بوده‌، یاد کرده‌ و آن‌ را توصیف‌ نموده‌اند. به‌ نقل‌ مورخان‌ وجغرافی‌نگاران‌ قرن‌ چهارم‌ هجری‌ قمری‌، این‌ کتابخانه‌ بزرگ‌ که‌ در کاخ‌ رفیع‌ عضدالدوله‌ ایجاد شده‌بود و هر صف‌ از این‌ کتاب‌ها دارای‌ گنجینه‌ خاص‌ فهرست‌های‌ مخصوص‌ بوده‌اند. این‌ کتابخانه‌حاوی‌ تمام‌ رشته‌های‌ علوم‌ بوده‌ و با کتابخانه‌ سامانیان‌ در بخارا که‌ ابوعلی‌سینا از آن‌ استفاده‌های‌زیادی‌ برد، برابری‌ می‌کرده‌ است‌.

مقدسی‌ از جغرافی‌نگاران‌ مسلمان‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌ قمری‌ درباره‌ این‌ کتابخانه‌ می‌گوید:«عضدالدوله‌ یک‌ کتابخانه‌ جدا دارد در شیراز که‌ زیر نظر یک‌ سرپرست‌ و یک‌ کتابدار و یک‌ ناظر ازنیکوکاران‌ شهر اداره‌ می‌شود. هیچ‌ کتابی‌ نیست‌ که‌ تاکنون‌ در دانش‌های‌ گوناگون‌ تصنیف‌ شده‌ باشدمگر نسخه‌اش‌ بدان‌ جا آورده‌ است‌. وی‌ این‌ جا را به‌ صورت‌ دالان‌های‌ سرپوشیده‌ و یک‌ سالن‌ بزرگ‌ساخته‌ که‌ انبارهای‌ کتاب‌ در اطراف‌ آنهاست‌. به‌ دیواره‌ انبارها و دالان‌ها اطاقک‌های‌ چوبین‌ کنده‌کاری‌شده‌ برپا داشته‌ که‌ یک‌ قامت‌ بلندی‌ و سه‌ ذرع‌ پهنا دارند و هریک‌ با یک‌ کشویی‌ از بالا به‌ پایین‌ بسته‌می‌شود. دفترها از هر نوع‌ در یک‌ رف‌ ویژه‌ چیده‌ شده‌، فهرست‌هایی‌ نیز دارد که‌ نام‌ کتاب‌ها در آن‌نوشته‌ شده‌ است‌».۳

هم‌ چنین‌ به‌ کتابخانه‌ای‌ بزرگ‌ به‌ نام‌ عمادالدوله‌ دیلمی‌ در شیراز اشاره‌ شده‌ است‌. کتابخانه‌ابونصر شاپوربن‌ اردشیر در قرن‌ چهارم‌ هجری‌ قمری‌ نیز معروف‌ بوده‌ که‌ دارای‌ ده‌ هزار جلد کتاب‌نفیس‌ خطی‌ در علوم‌ مختلف‌ بوده‌ که‌ البته‌ این‌ شخص‌ در شیراز متولده‌ شده‌ لیکن‌ کتابخانه‌ خود را دربغداد دایر کرده‌ بوده‌ است‌.

کتابخانه‌ مدرسه‌ فخرالدین‌ ابوبکر از وزرای‌ اتابکان‌ از کتابخانه‌های‌ معتبر شیراز، کتابخانه‌ مدرسه‌عضدی‌ از آثار ترکان‌ خاتون‌، کتابخانه‌ دارالشفاء شیراز، کتابخانه‌ شیخ‌ صدرالدین‌ جنید شیرازی‌،کتابخانه‌ میرزا اسکندربن‌ عمر شیخ‌، کتابخانه‌ پیرمحمدبن‌ عمر شیخ‌ نوه‌ تیمور که‌ سال‌ها در فارس‌حکومت‌ داشت‌، کتابخانه‌ مدرسه‌ منصوریه‌ شیراز، کتابخانه‌ امامقلی‌ خان‌ فرمانروای‌ فارس‌ ازکتابخانه‌های‌ مهم‌ عصر صفویه‌ و کتابخانه‌ مدرسه‌ خان‌ که‌ به‌ دست‌ همین‌ حاکم‌ در ۱۰۲۴ ه..ِ. بناشد۴ از جمله‌ کتابخانه‌های‌ معتبر و بزرگ‌ بوده‌اند که‌ انبوهی‌ از کتاب‌ها و نسخه‌های‌ نفیس‌ را در خودداشته‌اند و بسیاری‌ از بزرگان‌ در این‌ کتابخانه‌ها مشغول‌ خدمت‌ بوده‌اند.

وجود کتابخانه‌های‌ متعدد در فارس‌ به‌ ویژه‌ در شهر شیراز و وجود ده‌ها هزار جلد کتاب‌ نموداررغبت‌ و اشتیاِ مردم‌ به‌ فراگرفتن‌ علم‌ و دانش‌ می‌باشد و در مجموع‌ این‌ اهتمام‌ به‌ علم‌ و دانش‌ خوددر رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ مؤثر بوده‌ است‌.

نقش‌ اندیشمندان‌ و رجال‌ علم‌ و دین‌

ظهور دانشمندان‌ و متفکران‌ بسیار در فارس‌ در رشته‌های‌ مختلف‌ علوم‌ چه‌ علوم‌ و معارف‌
اسلامی‌ شامل‌ فقه‌، حدیث‌، قرآن‌ و تفسیر، کلام‌، لغت‌ و ادبیات‌ عرب‌ و ادبیات‌ فارسی‌ و صرف‌ ونحو، چه‌ در زمینه‌ پزشکی‌ و طب‌، نجوم‌ و علوم‌ طبیعی‌ و ریاضی‌، اخلاِ و سیاست‌ و یا در تصوف‌و عرفان‌ و فلسفه‌، در شکوفایی‌ و گسترش‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ مؤثر بوده‌ است‌. این‌ نام‌آوران‌ ومشاهیر بزرگ‌ فارس‌ با ابداع‌ و ترویج‌ آرا و نظریه‌ها در رشد اندیشه‌ اسلامی‌ گام‌های‌ ارزنده‌ای‌برداشتند و بسیاری‌ از آنان‌ از شهرت‌ جهانی‌ برخوردارند.

از سرزمین‌ فارس‌، فقیهان‌، محدثان‌، مفسران‌، متکلمان‌، نحویون‌ و لغویون‌، ادیبان‌ و شاعران‌،منجمان‌، ریاضیدانان‌، فیلسوفان‌، طبیبان‌، عارفان‌ و صاحب‌ نام‌های‌ متعددی‌ در رشته‌های‌ دیگر پا به‌عرصه‌ گذاشتند که‌ عمده‌ آنان‌ رشته‌ خود را در خدمت‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ قرار دادند و در راه‌ اعتلای‌فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ با به‌ جا گذاشتن‌ آثار، کتاب‌، رساله‌ و نظریه‌های‌ جدید و آرا و اندیشه‌،تربیت‌ شاگرد، ایجاد حوزه‌ها و حلقه‌های‌ درس‌ و تأسیس‌ مدارس‌ و کتابخانه‌ و غیره‌، خدمات‌ارزشمندی‌ را انجام‌ دادند.

تذکر این‌ نکته‌ لازم‌ است‌ که‌ وقتی‌ از فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ سخن‌ به‌ میان‌ می‌آید، منظورمجموعه‌ دستاوردهای‌ مادی‌ و معنوی‌ است‌ که‌ یک‌ تمدن‌ را می‌سازد که‌ شامل‌ مذهب‌، علم‌، هنر وادبیات‌، معماری‌ و آثار می‌شود. در این‌ نگرش‌ نمی‌توان‌ بین‌ ایران‌ و اسلام‌ جدایی‌ قایل‌ شد. بنابراین‌در این‌ زمینه‌ تمام‌ کسانی‌ که‌ در یکی‌ از رشته‌های‌ علوم‌ از ایران‌ و به‌ ویژه‌ از فارس‌ برخاسته‌ و خدمت‌کرده‌اند، خدمت‌ آنها در جهت‌ رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ (که‌ اسلامی‌ ـ ایرانی‌ است‌) محسوب‌می‌شود.

معرفی‌ تمام‌ اندیشمندان‌ فارسی‌ در دوره‌های‌ مختلف‌ تاریخی‌ و شرح‌ زندگی‌ و خدمات‌ آنها(طی‌ چهارده‌ قرن‌) در واقع‌ کاری‌ دشوار است‌. در این‌ مقاله‌ مختصر، تنها به‌ ذکر تنی‌ چند ازسرشناسان‌ این‌ بزرگان‌ که‌ از شهرت‌ بالایی‌ به‌ ویژه‌ در سطح‌ جهان‌ برخوردارند، بسنده‌ می‌شود.

نحو

در علم‌ نحو، عمرو بن‌ عثمان‌ بن‌ قنبر مشهور به‌ «سیبَوْیه‌» (سیبویه‌) اهل‌ بیضای‌ فارس‌ از بزرگان‌
قرن‌ دوم‌ هجری‌ صاحب‌ الکتاب‌ را می‌توان‌ نام‌ برد که‌ بر کتابش‌ شروح‌ متعددی‌ توسط‌ دانشمندان‌نگاشته‌ شده‌ و خود او و کتابش‌ از شهرت‌ جهانی‌ برخوردارند.

در همین‌ رشته‌، ابوعبیده‌ معمربن‌ مثنی‌ از عالمان‌ قرن‌ دوم‌ هجری‌ که‌ بیش‌ از صد کتاب‌ را به‌ اونسبت‌ داده‌اند و برخی‌ از آنها به‌ ویژه‌ درباره‌ قرآن‌ کریم‌ است‌. دیگر محمدبن‌ یعقوب‌ فیروزآبادی‌ ازدانشمندان‌ بزرگ‌ قرن‌ هشتم‌ هجری‌ اهل‌ کازرین‌ فیروزآباد که‌ عمدتاً در لغت‌شناسی‌ مشهور است‌ وبیش‌ از پنجاه‌ کتاب‌ به‌ او نسبت‌ داده‌اند.

عرفان‌

از میان‌ عارفان‌ معروف‌ فارس‌ که‌ تعداد آنها در سده‌های‌ مختلف‌ بسیار است‌، می‌توان‌ به‌ این‌
بزرگان‌ اشاره‌ نمود:

«ابوعبدالله حسین‌ بن‌ منصور حلاج‌ بیضاوی‌» اهل‌ بیضا از عارفان‌ قرن‌ سوم‌ هجری‌ که‌ بیش‌ ازچهل‌ کتاب‌ به‌ او نسبت‌ داده‌ شده‌ است‌.

«شیخ‌ کبیر، ابو عبدالله محمدبن‌ خفیف‌ شیرازی‌» از عارفان‌ قرن‌ چهارم‌ هجری‌ معاصر با سلاطین‌آل‌ بویه‌ و از جمله‌ عضدالدوله‌ دیلمی‌ که‌ نسبت‌ به‌ شیخ‌ ارادت‌ داشت‌. در شرح‌ احوال‌ این‌ شیخ‌ سخن‌بسیار گفته‌ شده‌ و بیش‌ از سی‌ جلد از تألیفات‌ او در منابع‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌. آرامگاه‌ وی‌ در شیراز درپشت‌ بازار وکیل‌ قرار دارد و تاریخ‌ وفات‌ او در سال‌ ۳۳۱ هجری‌ قمری‌ است‌.

«ابو عبدالله شیرازی‌ معروف‌ به‌ باکویه‌» که‌ به‌ باباکوهی‌ مشهور است‌، از عارفان‌ قرن‌ چهارم‌ هجری‌و از نزدیکان‌ شیخ‌ کبیر ابوعبدالله خفیف‌ است‌. آرامگاهش‌ در شیراز در دامنه‌ کوهستان‌ شمالی‌ شیرازدر نزدیکی‌ تنگ‌ اللهاکبر قرار دارد و به‌ همین‌ مناسبت‌ آن‌ حدود را هم‌ باباکوهی‌ می‌گویند. وفات‌ وی‌در ۴۴۲ه..ِ. روی‌ داد.

«شیخ‌ ابواسحاِ کازرونی‌ معروف‌ به‌ شیخ‌ مرشد» از عارفان‌ مشهور اواخر قرن‌ چهارم‌ و اوایل‌قرن‌ پنجم‌ هجری‌ قمری‌. وی‌ نقش‌ عمده‌ای‌ در مسلمان‌ نمودن‌ مردم‌ کازرون‌ و تغییر گرایش‌ دینی‌مردم‌ آن‌ سامان‌ از زرتشتی‌ گری‌ به‌ دین‌ اسلام‌ دارد و هم‌چنین‌ اقدامات‌ مهمی‌ در جهت‌ تأسیس‌مسجد در این‌ شهر و تبلیغ‌ اسلام‌ داشته‌ است‌. در زمان‌ خویش‌ پیروان‌ زیادی‌، حتی‌ در خارج‌ از ایران‌و به‌ ویژه‌ هند به‌ او ارادت‌ داشته‌اند. آرامگاهش‌ هنوز در شهر کازرون‌ پا برجاست‌ و سلاطین‌ بزرگ‌ وهم‌چنین‌ سیاحانی‌ چون‌ «ابن‌ بطوطه‌» از آرامگاه‌ او دیدن‌ کرده‌اند. شرح‌ احوال‌ و خدمات‌ این‌ شیخ‌ به‌تفصیل‌ در کتاب‌ فردوس‌المرشدیه‌ فی‌ اسرار الصمدیه‌ آمده‌ است‌.

«شیخ‌ روزبهان‌ بقلی‌ فسایی‌ شیرازی‌» از عارفان‌ و عالمان‌ قرن‌ ششم‌ هجری‌، صاحب‌ بیش‌ از چهل‌اثر در قرآن‌ و احادیث‌ و اخبار و مسایل‌ مذهبی‌ و عرفانی‌ به‌ ویژه‌ توحید و تفسیر و فقه‌ و اصول‌.پایگاه‌ وعظ‌ و درس‌ وی‌ در شیراز، مسجد جامع‌ عتیق‌ بوده‌ که‌ حدود پنجاه‌ سال‌ در آن‌ مشغول‌فعالیت‌ بوده‌ است‌. آرامگاهش‌ در انتهای‌ شرقی‌ خیابان‌ لطفعلی‌ خان‌ زند در محلی‌ که‌ به‌ «درب‌ شیخ‌»معروف‌ است‌، قرار دارد.

«شیخ‌ اوحدالدین‌ عبدالله بلیانی‌ کازرونی‌» از عارفان‌ قرن‌ هفتم‌ هجری‌، متولد ۶۱۳ه..ِ. در بلیان‌کازرون‌ است‌.

«شیخ‌ نجیب‌الدین‌ علی‌ بزغش‌ شیرازی‌» متولد ۶۵۴ در شیراز.

«شیخ‌ امین‌الدین‌ کازرونی‌» از عارفان‌ قرن‌ هشتم‌ هجری‌ قمری‌، برادرزاده‌ اوحدالدین‌ عبداللهبلیانی‌، معاصر شیخ‌ ابواسحاِ اینجو، خواجوی‌ کرمانی‌ و خواجه‌ حافظ‌ شیرازی‌ است‌ که‌ حافظ‌ درشعرش‌ نیز از امین‌الدین‌ یاد کرده‌ است‌. این‌ شیخ‌ خدمات‌ بسیاری‌ را در ساختن‌ بناهای‌ خیر شامل‌مسجد، دارالشفاء، دارالسقایه‌، دارالعابدین‌ و غیره‌ انجام‌ داده‌ است‌. مقبره‌ وی‌ در شهر کازرون‌ قراردارد.

«شاه‌ داعی‌ شیرازی‌» (محمود ملقب‌ به‌ نظام‌الدین‌ و معروف‌ به‌ شاه‌ داعی‌ الی‌الله) از عارفان‌ قرن‌نهم‌ هجری‌ و متولد شیراز که‌ آرامگاهش‌ نیز در همین‌ شهر در دروازه‌ای‌ که‌ به‌ نام‌ خودش‌ معروف‌شده‌، در دروازه‌ شاه‌ داعی‌ قرار دارد. آثار و رسایل‌ متعددی‌ که‌ به‌ او نسبت‌ داده‌ شده‌، بیش‌ از سی‌ جلدمی‌باشد؛ از جمله‌ کلیات‌ دیوان‌ عرفانی‌ او که‌ هم‌ اینک‌ نیز موجود است‌.

دبیران‌ و وزیران‌

از فارسیان‌، دبیران‌ و وزیران‌ معروفی‌ به‌ شهرت‌ رسیده‌اند که‌ خدماتی‌ را به‌ فرهنگ‌ و تمدن‌
اسلامی‌، به‌ ویژه‌ در امور دیوانی‌ و اداری‌ و تشکیلات‌ حکومتی‌ و این‌ قبیل‌ امور داشته‌اند. این‌ وزیران‌در سامان‌ دادن‌ به‌ تشکیلات‌ حکومتی‌ و نظام‌ اداری‌ قلمرو خلافت‌ اسلامی‌ و سپس‌ دیوانسالاری‌حکومت‌های‌ محلی‌ مختلف‌ و قوام‌ دولت‌های‌ اسلامی‌، نقش‌ عمده‌ای‌ را ایفا نموده‌اند. از جمله‌ این‌بزرگان‌ می‌توان‌ به‌ چند شخصیت‌ زیر اشاره‌ کرد:

«عبدالله بن‌ مقفع‌» از دبیران‌ قرن‌ دوم‌ هجری‌ در دوره‌ بنی‌عباس‌ که‌ زادگاهش‌ «جور» یا «گور» همان‌فیروزآباد فعلی‌ می‌باشد. وی‌ در عهد منصور به‌ ترجمه‌ کتاب‌های‌ علمی‌ اقدام‌ کرد و جزء پیشگامانی‌است‌ که‌ به‌ این‌ کار مبادرت‌ ورزید. بسیاری‌ از کتاب‌ها و آثار دوره‌ باستان‌ را که‌ به‌ زبان‌ پهلوی‌ بود، به‌زبان‌ عربی‌ ترجمه‌ و نقل‌ کرد که‌ از آن‌ طریق‌ به‌ متون‌ تاریخی‌ مورخان‌ مسلمان‌ راه‌ یافت‌. رسایل‌ وتصنیفات‌ چندی‌ در موضوعات‌ منطق‌ و فلسفه‌ و حکمت‌ عملی‌ شامل‌ اخلاِ، تدبیر منزل‌ وسیاست‌، نیز در زمینه‌ مطالب‌ تاریخی‌، سیاسی‌ و اجتماعی‌ تألیف‌ و ترجمه‌ کرده‌ است‌. رساله‌های‌ادب‌ الکبیر و ادب‌ الصغیر، ترجمه‌ کلیله‌ و دمنه‌، ترجمه‌ خداینامه‌ و کتاب‌ مزدک‌ و کتاب‌ آیین‌ نامه‌وکتاب‌ التاج‌ از جمله‌ کارهای‌ او می‌باشد.

«ابن‌ مُقلِه‌ بیضایی‌ شیرازی‌» اهل‌ بیضا از بزرگان‌ قرن‌ سوم‌ و چهارم‌ هجری‌ قمری‌. وی‌ علاوه‌ برتبحر در علوم‌ فقه‌، تفسیر، ادبیات‌، تجوید، شعر در خوشنویسی‌ و خطاطی‌ معروف‌ شد تا جایی‌ که‌سایر علومش‌ را تحت‌الشعاع‌ قرار داد و به‌ «خوشنویس‌» شهرت‌ یافت‌. ابن‌ مقله‌ را ابداع‌ کننده‌ خط‌نسخ‌ می‌دانند که‌ توانست‌ در خط‌ کوفی‌ تغییراتی‌ ایجاد نماید. وی‌ در امور دیوانی‌ نیز مشغول‌ به‌ کاربوده‌ است‌. در سال‌ ۳۱۶ه..ِ. به‌ امر خلیفه‌ عباسی‌، المقتدر بالله، به‌ مدت‌ دو سال‌ مقام‌ وزارت‌ رایافت‌ و در دوره‌ خلافت‌ القادر بالله و الراضی‌ بالله نیز برای‌ بار دوم‌ و سوم‌ به‌ وزارت‌ رسید.

«احمدبن‌ محمدبن‌ عبدالصمد شیرازی‌» معروف‌ به‌ ابونصر از بزرگان‌ دوره‌ غزنوی‌.

«ابوالغنایم‌ مرزبان‌بن‌ خسرو فیروز» ملقب‌ به‌ تاج‌الملک‌ وزیر ملکشاه‌ سلجوقی‌ در قرن‌ پنجم‌هجری‌.

«خواجه‌ عمیدالدین‌ ابونصر افزری‌ (ابزری‌)» از فضلای‌ دانشمند اواخر قرن‌ ششم‌ و اوایل‌ قرن‌هفتم‌ هجری‌ و وزیر اتابک‌ سعدبن‌ زنگی‌.

عالمان‌ و متفکران‌

از محدثان‌ و قاضیان‌ و متفکران‌ و عالمان‌ دینی‌ فارس‌ می‌توان‌ اشاره‌ کرد به‌ افرادی‌ چون‌:

«قاضی‌ ناصرالدین‌ عبدالله بیضاوی‌» از قضات‌ معروف‌ قرن‌ هفتم‌ هجری‌ متولد بیضا، صاحب‌کتاب‌ انوار التنزیل‌ و اسرار التأویل‌ معروف‌ به‌ «تفسیر بیضاوی‌» در تفسیر قرآن‌ کریم‌ که‌ حواشی‌متعددی‌ از طرف‌ بزرگان‌ بر آن‌ نوشته‌ شده‌ است‌. کتاب‌های‌ متعدد دیگری‌ نیز به‌ وی‌ نسبت‌ داده‌ شده‌است‌.

«قاضی‌ امین‌الدین‌ فضل‌الله بن‌ روزبهان‌ خنجی‌ شیرازی‌» از قضات‌ معروف‌ در قرن‌ نهم‌ هجری‌.وی‌ در خدمت‌ سلطان‌ یعقوب‌ آِ قویونلو به‌ سر می‌برد و تاریخ‌ عالم‌ آرای‌ امینی‌ را درباره‌آِقویونلوها و حوادث‌ تاریخی‌ ایام‌ خویش‌ تحریر کرد. پس‌ از سقوط‌ آِقویونلو و ظهور صفویه‌ به‌ماوراءالنهر رفت‌ و به‌ خدمت‌ سلاطین‌ ازبک‌ از جمله‌ «شیبک‌ خان‌» و سپس‌ «عبیدالله خان‌» درآمد وکتاب‌های‌ مهمان‌ نامه‌ بخارا و سلوک‌الملوک‌ را در این‌ دوران‌ نوشت‌. تألیفات‌ متعدد دیگری‌ نیز دارد که‌از جمله‌ آنها ابطال‌ الباطل‌ می‌باشد که‌ ردیه‌ای‌ است‌ بر کتاب‌ نهج‌الحق‌ و کشف‌الصدِ علامه‌ حلّی‌ ازعالمان‌ بزرگ‌ شیعه‌، ناگفته‌ نماند که‌ این‌ بزرگان‌ که‌ از آنها یاد می‌شود، از نظر مذهبی‌ عمدتاً دارای‌مذهب‌ تسنن‌ هستند.

«امیر صدرالدین‌ محمد حسینی‌ دشتکی‌ شیرازی‌»ملقب‌ به‌ صدرالعلما و کنیه‌ ابوالمعالی‌ ازسادات‌ حسینی‌ و متولد ۸۲۸ه..ِ. در محله‌ دشتک‌ شیراز از عالمان‌ قرن‌ نهم‌ هجری‌ قمری‌. وی‌دارای‌ حواشی‌ و رساله‌های‌ مختلف‌ به‌ ویژه‌ در کلام‌ و منطق‌ است‌.

«علامه‌ جلال‌الدین‌ محمد دوانی‌» معروف‌ به‌ محقق‌ دوانی‌ یا علامه‌ دوانی‌ از بزرگان‌ قرن‌ نهم‌هجری‌ از روستای‌ دوان‌ کازرون‌. وی‌ علاوه‌ بر این‌ که‌ بر علوم‌ مختلف‌ تسلط‌ داشت‌، دارای‌ ذوِشعری‌ نیز بود و در نظم‌ و نثر عربی‌ و فارسی‌ استاد بود و در نثرنویسی‌ سبک‌ خاصی‌ را داشت‌. بیش‌از چهل‌ تألیف‌ در علوم‌ طبیعی‌ و فلسفه‌، تصوف‌ و عرفان‌، تفسیر قرآن‌، اصول‌ فقه‌، هیأت‌ و هندسه‌ ازاو نام‌ برده‌اند. او کتاب‌ اخلاِ جلالی‌ را به‌ نام‌ اوزون‌ حسن‌ آِ قویونلو حاکم‌ ایران‌، تألیف‌ کرد و اهدانمود.

«محمدبن‌ ابراهیم‌ بن‌ یحیی‌ قوامی‌ شیرازی‌» معروف‌ به‌ «صدرالمتألهین‌» و مشهور به‌ «ملاصدرا»از متفکران‌ قرن‌ یازدهم‌ هجری‌. وی‌ در عصر صفویه‌ از جمله‌ فیلسوفان‌ مشهور و صاحب‌ نام‌ بوده‌، ازشهرت‌ جهانی‌ برخوردار بوده‌ است‌. وی‌ با درهم‌ آمیختن‌ فلسفه‌ مشاء و اشراِ و عرفان‌، فلسفه‌خاصی‌ را مطرح‌ کرد که‌ به‌ فلسفه‌ یا «حکمت‌ متعالیه‌» شهرت‌ یافته‌ است‌. تألیفات‌ او به‌ بیش‌ ازشصت‌ رساله‌ و کتاب‌ می‌رسد که‌ در موضوع‌های‌ فلسفی‌، عرفانی‌ و تفسیر قرآن‌ می‌باشد. یکی‌ ازمعروف‌ترین‌ آثار وی‌ کتاب‌ اسفار الاربعه‌ می‌باشد.

طب‌

از جمله‌ پزشکان‌ نامی‌ و معروف‌ اهل‌ فارس‌، «ابوالعلاء» و «ابوماهر موسی‌ بن‌ یوسف‌ سیار
شیرازی‌» از پزشکان‌ و حکیمان‌ قرن‌ چهارم‌ در حکومت‌ آل‌بویه‌ هستند. ابن‌ یوسف‌ صاحب‌ چندین‌رساله‌ است‌ و در طب‌ نیز سرآمد بوده‌ است‌. هم‌ چنین‌ در قرن‌ هفتم‌ هجری‌ «افضل‌الدین‌ خنجی‌» ازحکمای‌ معروف‌ و صاحب‌ آثار متعدد بوده‌ «مولانا شمس‌الدین‌ محمدبن‌ احمد کیشی‌» از علما وفضلا و اطبای‌ برجسته‌ بوده‌ و دارای‌ تألیفات‌ متعدد می‌باشد. «علامه‌ قطب‌الدین‌ شیرازی‌» نیز یکی‌ ازبزرگ‌ترین‌ دانشمندان‌ ایرانی‌ در علم‌ بوده‌ و دارای‌ بیش‌ از سی‌ تألیف‌ است‌ که‌ عمدتاً پیرامون‌ مسایل‌طبی‌، اخلاقی‌، هیأت‌ و سایر علوم‌ است‌.

نجوم‌ و ریاضی‌

در زمینه‌ نجوم‌ می‌توان‌ به‌ «ابوسهل‌ فضل‌بن‌ نوبخت‌ فارسی‌» از منجمان‌ مشهور قرن‌ دوم‌ هجری‌
معاصر «منصور» دومین‌ خلیفه‌ عباسی‌ اشاره‌ کرد که‌ صاحب‌ تألیفات‌ مختلف‌ و ترجمه‌های‌ گوناگون‌از عربی‌ به‌ فارسی‌ است‌. هم‌ چنین‌ «ابوالحسن‌ عبدالملک‌ بن‌ محمد شیرازی‌» از ریاضی‌دانان‌ ومنجمان‌ بزرگ‌ اسلامی‌ در قرن‌ ششم‌ هجری‌ است‌ که‌ هفت‌ مقاله‌ مخروطات‌ اپولونیوس‌، منجّم‌معروف‌ یونانی‌ را ترجمه‌ و تفسیر کرد.

از جغرافی‌دانان‌ معروف‌ که‌ به‌ فارس‌ منسوب‌ است‌ «ابواسحق‌ ابراهیم‌ بن‌ محمد اصطخری‌»جغرافی‌نگار مسلمان‌ قرن‌ چهارم‌ هجری‌، صاحب‌ کتاب‌ المسالک‌ و الممالک‌ است‌ که‌ اطلاعات‌ارزشمندی‌ را درباره‌ شهرها و نواحی‌ مختلف‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌ ارایه‌ نموده‌ است‌.

ادیبان‌، شاعران‌ و مورخان‌

از فارس‌ چهره‌های‌ برجسته‌ و صاحب‌ آوازه‌ای‌ در عرصه‌ شعر و ادب‌ و تاریخ‌ ظاهر گشته‌اند که‌
ضمن‌ برخورداری‌ از شهرت‌ جهانی‌، در اعتلای‌ فرهنگ‌ و ادب‌ اسلامی‌ درخشش‌ چشمگیری‌داشته‌اند. از جمله‌: «شرف‌الدین‌ عبدالله وصاف‌ شیرازی‌» صاحب‌ تاریخ‌ مشهور وصاف‌ از ادیبان‌ قرن‌هفتم‌ و اوایل‌ قرن‌ هشتم‌ هجری‌ معاصر با شیخ‌ سعدی‌ شیرازی‌ که‌ در ۶۹۸ ه..ِ. وفات‌ یافته‌ وآرامگاهش‌ در شهر شیراز قرار دارد.

«شیخ‌ اجل‌ شرف‌الدین‌ بن‌ مصلح‌الدین‌ سعدی‌ شیرازی‌» که‌ سرآمد سخن‌سرایان‌ زبان‌ فارسی‌ درقرن‌ هفتم‌ هجری‌ بوده‌ و صاحب‌ آثار معروفی‌ چون‌ گلستان‌ و بوستان‌ است‌ که‌ هم‌ خود او و هم‌ آثارش‌شهرت‌ جهانی‌ دارند. سعدی‌ در گلستان‌ خود بسیاری‌ از آیات‌ قرآنی‌ و احادیث‌ را موضوع‌ امثال‌ وحکم‌ و مواعظ‌ خود قرار داده‌ و از این‌ راه‌ در ترویج‌ آثار اسلامی‌ خدمت‌ نموده‌ است‌. آرامگاه‌ این‌شاعر نامدار در شهر شیراز قرار دارد.

از ادیبان‌ دیگر فارسی‌، «ابوالعباس‌ معین‌الدین‌ احمد شیرازی‌» مشهور به‌ زرکوب‌ شیرازی‌ از ادبای‌قرن‌ هشتم‌ هجری‌، صاحب‌ کتاب‌ ارزشمند شیرازنامه‌ است‌.

«خواجه‌ شمس‌الدین‌ محمد شیرازی‌» متلخص‌ به‌ «حافظ‌» و ملقب‌ به‌ «لسان‌الغیب‌» از غزلسرایان‌معروف‌ زبان‌ فارسی‌، متولد شیراز و از شاعران‌ قرن‌ هشتم‌ هجری‌ قمری‌ از دیگر شاعران‌ بنام‌ فارس‌می‌باشد که‌ در تفسیر و کلام‌ و حکمت‌ و ادب‌ متبحر شد و چون‌ قرآن‌ را از بر داشت‌، «حافظ‌» را به‌عنوان‌ تخلص‌ خویش‌ برگزید. وی‌ معاصر با حکومت‌ شاه‌ شیخ‌ ابواسحاِ اینجو در فارس‌ بود که‌یکی‌ از ممدوحین‌ حافظ‌ نیز هست‌. تبحر او در قرآن‌ و تفسیر و تسلطش‌ بر ادبیات‌ عرب‌ و اطلاع‌کامل‌ بر احادیث‌ و علم‌ به‌ رموز تصوف‌ از اشعار وی‌ کاملاً پیداست‌. حافظ‌ نیز از جمله‌ بزرگانی‌ است‌که‌ شهرت‌ جهانی‌ یافته‌ است‌.

«اهلی‌ شیرازی‌»، «عبدی‌ بیگ‌ شیرازی‌» و «عرفی‌ شیرازی‌» از دیگر شاعران‌ منسوب‌ به‌ فارس‌ درقرن‌ دهم‌ هجری‌ می‌باشند.

اهلی‌ در انواع‌ شعر مهارت‌ داشت‌ و در سلک‌ متصوفان‌ و عارفان‌ بود و قصایدی‌ نیز در منقبت‌مولای‌ متقیان‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) و ائمه‌ اطهار دارد. هم‌ چنین‌ تألیفات‌ چندی‌ نیز از او نام‌ برده‌ شده‌است‌.

عبدی‌ بیگ‌ معاصر شاه‌ طهماسب‌ صفوی‌ بود که‌ علاوه‌ بر سرودن‌ شعر، کتاب‌ معروفی‌ نیز درتاریخ‌ به‌ نام‌ تکمله‌ الاخبار دارد.

«خواجه‌ غیاث‌ الدین‌ بن‌ همام‌الدین‌ حسینی‌ شیرازی‌» معروف‌ به‌ «خواندمیر» از ادبا و مورخان‌بزرگ‌ قرن‌ دهم‌ هجری‌ نیز در اصل‌ شیرازی‌ و اهل‌ فارس‌ است‌ اگرچه‌ در هرات‌ متولد شده‌ است‌. ازوی‌ کتاب‌ معروف‌ حبیب‌ السیر در تاریخ‌ بر جای‌ مانده‌ است‌.

در همین‌ قرن‌ می‌توان‌ از «امیر غیاث‌الدین‌ منصور دشتکی‌ شیرازی‌» از عالمان‌ بزرگ‌ یاد کرد که‌ درشیراز متولد شد و صاحب‌ بیش‌ از چهل‌ تألیف‌ در موضوعات‌ مختلف‌ است‌.۵

در قرن‌ سیزدهم‌ هجری‌ نیز کسانی‌ چون‌ «وصال‌ شیرازی‌»، «قاآنی‌ شیرازی‌» و «میرزا حسن‌فسایی‌» قابل‌ ذکر می‌باشند. فسایی‌، کتاب‌ فارسنامه‌ ناصری‌ را که‌ شامل‌ تاریخ‌ و جغرافیای‌ فارس‌ و ذکرعالمان‌ و بزرگان‌ قدیم‌ و معاصر خود نویسنده‌ بوده‌، تألیف‌ کرده‌ است‌. این‌ کتاب‌ جهت‌ شناخت‌فارس‌ و فارسیان‌ بسیار ارزنده‌ است‌، هم‌ چنین‌ «تفسیر حسنی‌ بر کلام‌الله مجید» از آثار او می‌باشد.

نقش‌ سلسله‌های‌ محلی‌ در فارس‌

حاکمیت‌ سلسله‌های‌ مختلف‌ در فارس‌ که‌ برخی‌ از سلاطین‌ آنها حامی‌ و مشوِ علم‌ و فرهنگ‌ و
ادب‌ بودند و در خدمت‌ خود از دانشمندان‌ و بزرگان‌ علم‌ و ادب‌ حمایت‌ می‌کردند، خود در رشدحیات‌ فرهنگی‌ ایران‌ به‌ عنوان‌ بخشی‌ از جامعه‌ کلی‌ اسلام‌ و در مجموع‌ در رشد فرهنگ‌ و تمدن‌اسلامی‌ مؤثر بوده‌ است‌. حمایتی‌ که‌ سلاطین‌ این‌ سلسله‌ها و نیز وزیران‌ ادب‌پرور و فرهنگ‌ دوست‌آنان‌ از دانشمندان‌ می‌کردند، نظیر امیران‌ و وزیرانی‌ از آل‌ بویه‌، آل‌ اینجو و آل‌ مظفر و دیگران‌ ـ به‌ویژه‌ که‌ برخی‌ از آنان‌ به‌ مذهب‌ حاکم‌ یعنی‌ اسلام‌ تسنن‌، تعصب‌ داشتند ـ به‌ عنوان‌ یک‌ عامل‌ در رشدحیات‌ تمدنی‌ قابل‌ تأمل‌ است‌.

هنر، تجارت‌ و…

هم‌ چنین‌ فارسیان‌ از راه‌های‌ دیگر نیز در توسعه‌ و فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ کوشیده‌اند. در زمینه‌
هنر و معماری‌ و نقاشی‌ و پدید آوردن‌ هنرمندانی‌ سرشناس‌۶ و ایجاد سبک‌های‌ هنری‌ در اعتلای‌معماری‌ اسلامی‌ سهم‌ مهمی‌ را برعهده‌ داشته‌اند. هنر نقاشی‌ و کتابسازی‌ شیراز در دوره‌ تیموریان‌چنان‌ ترقی‌ کرد که‌ مکتب‌ هنری‌ خاصی‌ به‌ نام‌ «مکتب‌ شیراز» پدید آمد. این‌ مکتب‌ تلفیقی‌ از نقاشی‌ وکتابسازی‌ هرات‌ و عراِ بود.

فارسیان‌ از طریق‌ مسافرت‌ها و روابط‌ تجاری‌ و بازرگانی‌ با سرزمین‌های‌ مختلف‌ و افزایش‌ارتباط‌ فرهنگی‌ با این‌ سرزمین‌ها و نفوذی‌ که‌ در زمینه‌های‌ علمی‌، هنری‌، معماری‌ و غیره‌ در میان‌مردم‌ این‌ مناطق‌ به‌ جا می‌گذاشتند، در پیشرفت‌ و گسترش‌ تمدن‌ اسلامی‌ خدمات‌ ارزنده‌ای‌داشته‌اند. فارسیان‌ در کسوت‌ تاجر، شاعر و دانشمند توانستند مبلّغ‌ و مروّج‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ در بلاددیگر باشند چنان‌ که‌ حضور شیرازی‌ها در مناطقی‌ از آفریقا در تاریخ‌ معروف‌ است‌.

مورد دیگر، ظهور مراجع‌ و عالمان‌ سرشناسی‌ از فارس‌ به‌ ویژه‌ در دوره‌ معاصر می‌باشد که‌ درعرصه‌ سیاست‌ در پیکار با استعمار خارجی‌ و استبداد داخلی‌ گام‌های‌ ارزنده‌ای‌ برداشتند و درمجموع‌ در پاسداری‌ از فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ و حفظ‌ کیان‌ آن‌ اقدام‌ نمودند که‌ خود فصل‌ مهمی‌ راتشکیل‌ می‌دهد و نیاز است‌ که‌ در جای‌ دیگر به‌ نقش‌ ارزنده‌ آنان‌ پرداخته‌ شود. از جمله‌ این‌شخصیت‌ها می‌توان‌ از «میرزا محمدحسن‌» معروف‌ به‌ «میرزای‌ اول‌» (میرزای‌ بزرگ‌ شیرازی‌)صاحب‌ حکم‌ تحریم‌ تنباکو در نهضت‌ تنباکو و «میرزا محمدتقی‌ شیرازی‌»، «میرزای‌ دوم‌»، از رهبران‌مردم‌ عراِ در مبارزه‌ با انگلیس‌ و صاحب‌ حکم‌ جهاد علیه‌ آن‌ دولت‌ در انقلاب‌ ۱۹۲۰ عراِ، یاد کرد.

نتیجه‌ آن‌ که‌ فارسیان‌ به‌ عنوان‌ جزیی‌ از جامعه‌ بزرگ‌ اسلامی‌ در ادوار مختلف‌ تاریخی‌ از راه‌های‌گوناگون‌ و با ارایه‌ خدمات‌ فکری‌، فرهنگی‌، علمی‌، دینی‌، هنری‌، معماری‌ و آثار و ابنیه‌ و تأسیسات‌(آموزشی‌، دینی‌، بهداشتی‌ و…) و با ابداعات‌ و نیز آراء و اندیشه‌های‌ خود، همراه‌ با دیگر مسلمانان‌به‌ رشد فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ خدمات‌ ارزنده‌ای‌ نموده‌اند که‌ در خور تحسین‌ و ارج‌گذاری‌ می‌باشدو این‌ همه‌ نشان‌ از هوشمندی‌، فرزانگی‌ و دانش‌پروری‌ آنان‌ و دیگر ایرانیان‌ مسلمان‌ دارد.

پی‌نوشت‌:

۱٫ جهت‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ مساجد قدیمی‌ فارس‌ ر.ک‌: دایره‌المعارف‌ بناهای‌ تاریخی‌ ایران‌ در دوره‌ اسلامی‌ (۳)
مساجد تاریخی‌، تهران‌: حوزه‌ هنری‌ سازمان‌ تبلیغات‌ اسلامی‌، ۱۳۷۸، صص‌ ۱۷۶ـ ۱۶۵ و سامی‌، علی‌، شیراز شهرجاویدان‌، چاپ‌ سوم‌، تهران‌، انتشارات‌ نوید شیراز، ۱۳۶۳ و مصطفوی‌، محمدتقی‌، اقلیم‌ پارس‌، چاپ‌ دوم‌، تهران‌: نشراشاره‌، ۱۳۷۵٫

۲٫ درباره‌ این‌ مدارس‌ ر.ک‌: فارسنامه‌ ناصری‌، تصحیح‌ منصور رستگار فسایی‌، ج‌ ۲، تهران‌: انتشارات‌ امیرکبیر، ۱۳۶۷ وحسینی‌، محمدنصیر (فرصت‌الدوله‌)، آثار العجم‌، به‌ کوشش‌ علی‌ دهباشی‌، ]تهران‌[: انتشارات‌ فرهنگسرا، ۱۳۶۲ وافسر، کرامت‌الله، تاریخ‌ بافت‌ قدیمی‌ شیراز، تهران‌: انتشارات‌ انجمن‌ آثار ملی‌، ۱۳۵۳ و امداد، حسن‌، شیراز در گذشته‌ وحال‌، شیراز، چاپ‌ موسوی‌، ۱۳۳۹ و کریمی‌، بهمن‌، راهنمای‌ آثار تاریخی‌ شیراز، چاپ‌ دوم‌، تهران‌: انتشارات‌ اقبال‌،۱۳۴۴ و سلطان‌زاده‌، حسین‌، تاریخ‌ مدارس‌ ایران‌ از عهد باستان‌ تا تأسیس‌ دارالفنون‌، تهران‌: انتشارات‌ آگاه‌، ۱۳۶۴٫

۳٫ مقدسی‌، ابوعبدالله محمدبن‌ احمد، احسن‌ التقاسیم‌ فی‌ معرفه‌ الاقالیم‌، ترجمه‌ علی‌نقی‌ منزوی‌، تهران‌: شرکت‌ مؤلفان‌و مترجمان‌ ایران‌، ۱۳۶۱، ص‌ ۶۶۹٫

۴٫ درباره‌ این‌ کتابخانه‌ها ر.ک‌: یاقوت‌ حموی‌، معجم‌ الادبا و ابن‌ خلکان‌، طبقات‌ الادبا و نوشته‌های‌ جدید: بهروزی‌،علی‌نقی‌، تاریخچه‌ کتابخانه‌ها و مطبوعات‌ و چاپخانه‌های‌ فارس‌، شیراز، اداره‌ کل‌ فرهنگ‌ و هنر فارس‌، ۱۳۵۶ و سامی‌،علی‌، شیراز شهر جاویدان‌، صص‌ ۱۸۳ـ۱۷۶٫

۵٫ جهت‌ آگاهی‌ بیشتر درباره‌ احوال‌ شخصیت‌های‌ فارس‌ علاوه‌ بر مآخذ معرفی‌ شده‌ در پانویس‌های‌ پیشین‌، به‌ این‌مآخذ نیز مراجعه‌ شود: رکن‌زاده‌ آدمیت‌، محمدحسین‌، دانشمندان‌ و سخن‌سرایان‌ فارس‌، ۵ ج‌، چاپ‌ ۱۳۴۰ و زرکوب‌شیرازی‌، ابوالعباس‌ احمدبن‌ ابی‌الخیر، شیراز نامه‌، به‌ اهتمام‌ بهمن‌ کریمی‌، شیراز، ۱۳۱۰ و مهراز، رحمت‌الله، بزرگان‌شیراز، تهران‌: انتشارات‌ انجمن‌ آثار ملی‌، ۱۳۴۸ و میر، تقی‌، پزشکان‌ نامی‌ فارس‌، انتشارات‌ دانشگاه‌ شیراز و آربری‌، ا.جی‌.، شیراز مهد شعر و عرفان‌، ترجمه‌ منوچهر کاشف‌، تهران‌: بنگاه‌ ترجمه‌ و نشر کتاب‌، ۱۳۴۶ و سامی‌، علی‌، شیراز دیارسعدی‌ و حافظ‌، چاپ‌ دوم‌، شیراز، چاپخانه‌ موسوی‌، ۱۳۴۷٫

۶٫ درباره‌ خوشنویسان‌ نامی‌ شیراز ر.ک‌: آثار و احوال‌ خوشنویسان‌ ایران‌، ص‌ ۳۱۰ و بعد و سامی‌، علی‌، شیراز شهرجاویدان‌، صص‌ ۱۹۴ـ۱۸۴٫

 *استاد بخش تاریخ دانشگاه شیراز

خروج از نسخه موبایل